تنظیم: سکینه تاجی | شهرآرانیوز؛ اتفاقات این روزهای جهان و حمله غافلگیرکننده فلسطین به مواضع رژیم صهیونیستی نهتنها موجب خوشحالی مسلمانان، بلکه باعث شادمانی همه مستضعفان جهان شد؛ حادثهای بزرگ که جریانات رسانهای در مواجهه با آن دچار امواج مختلفی هستند. درباره جنگ فلسطین و رژیم صهیونیستی باید به چند نکته اساسی توجه کرد.
اول اینکه فلسفه این خوشحالی برای حامیان ملت مظلوم فلسطین چیزی فراتر از نفرت از صهیونیسم است. شبهاتی که هماکنون در فضای رسانه از جانب مخالفان جبهه مقاومت مطرح میشود، پاسخهای روشنی دارد. اینکه مدعی هستند کشتار خوشحالی ندارد یا بهویژه این ادعا که حماس نیز در کشتار غیرنظامیان فرقی با رژیم صهیونیستی ندارد یا اظهاراتی با این مضمون که این حملات باعث پاسخ کوبنده رژیم صهیونیستی شده است و مناطق مسکونی نیز آسیب دیده و دستآخر دوباره فلسطینیان قربانی شدهاند.
در پاسخ باید گفت علت خوشحالی ما، کشتار نظامیان صهیونیست توسط حماس نیست. آن چیزی که واقعا باعث خوشحالی ماست، شجاعت و حماسهآفرینی جبهه مقاومت فلسطین برابر رژیم سفاک صهیونیستی است، بهعنوان جبههای که همیشه مظلوم واقع شده است. ما خوشحالیم که آن موضع دفاعی همیشگی و گاه انفعال، به چنین تهاجمی تبدیل شده است.
جریان تهاجمی غافلگیرکنندهای که باعث رعبووحشت رژیم شد و حساب کار را دستش داد که این فلسطینی دیگر آن مظلوم توسریخور سابق نیست که با سنگ قصد جلوگیری از پیشروی قلدرانه تانک و بولدوزر را داشت. حالا، اما جوانان این نسل دیگر نخواستهاند منفعل باشند؛ رفتهاند به جنگ قلدرها. حالا هم زخمی شدهاند هم تلفات دادهاند و طرف مقابل هم جواب محکمی شاید داده است. دوباره میپرسند این تلفات و این گوشمالی خوشحالی دارد؟ خیر، خوشحالی بابت غیرتی است که آن جوان به خرج داده و بالاخره برخاسته و کاری کرده است با درنظرگرفتن همه عواقبش.
نکته دوم اینکه باید به مظلومنمایی طرف رژیم صهیونیستی در این قضایا توجه کرد. رهبر معظم انقلاب نیز در سخنان اخیرشان به این نکته اشاره کردند. سیاست رسانهای که اکنون این رژیم دنبال آن رفته، جلب توجه جهانی بهنفع خودش است؛ درحالیکه تا قبل از این برابر رفتارهای دژخیمانهاش بههیچعنوان به کسی پاسخگو نبود و برابر اعتراضها به کودککشیهای بیشرمانهاش، بیپرده واکنش نشان میداد که اگر لازم باشد بازهم میکشیم.
در جنگ سابق غزه هم مردم مظلوم این منطقه را به فجیعترین شکل قربانی کردند، اما به هیچ نهادی پاسخگو نبودند. از مقامات رژیم صهیونیستی کسی صریحا اعلام کرد که شاهد بوده است در جنگ غزه بمباران را در ساعتی آغاز میکردند که کودکان از مدرسه برمیگشتند و در کوچه و خیابان بودند. حالا ببینید این رژیم، با چنین پیشینهای از جنایت روی آورده است به اینکه مظلومانه از جهانیان میخواهد اقدامات جبهه مقاومت فلسطین را در کشتار غیرنظامیان رژیم صهیونیستی محکوم کنند.
نکته بعدی شناخت و موضعگیری درست برابر این مظلومنمایی است؛ اینکه خودمان متوجه باشیم و دیگران را نیز از افتادن در دام این شگرد آگاه کنیم. از چند جهت باید به این جریان رسانهای توجه کرد؛ اول اینکه باید دقت کنیم که چه کسی دارد این مظلومنمایی را انجام میدهد؟ کسی که بیشترین جنایات را مرتکب شده و ضربالمثل شده است بهعنوان یک رژیم کودککش. صهیونیستها هنگام بمباران غزه مدرسه و بیمارستان و مراکز مردمی را بهعمد هدف قرار میدهند. حالا چنین رژیمی چگونه میتواند از انسانیت و منع کشتار غیرنظامیان دم بزند؟
دوم اینکه توجه کنیم و این سؤال را از آنها بپرسیم که آیا حماس دارد به مشتی مردم عادی بیخبر از جنگ حمله میکند یا نه، به برخی از افرادی که شانه دیگر این رژیم سفاک هستند حمله برده است؟ اینجا باید گفت ما نهتنها با یهودیان سراسر جهان، بلکه حتی با یهودیان ساکن در فلسطین هم مشکلی نداشتیم، خود فلسطینیان نیز مشکلی نداشتند. از قدیم در این سرزمین مسلمان و مسیحی و یهودی در کنار هم بودند.
درگیری اکنون فقط با رژیم صهیونیستی است که آمده است با قلدری و وحشیگری این سرزمین را غصب کرده و حالا مدعی است که فلسطینیان خودشان زمینهایشان را واگذار کردند! چرا باید چنین باشد؟ این از بزرگترین دروغهای تاریخ معاصر است. کل معاملهای که با فلسطینیها کردند، شاید برای ۵ درصد از مقدار این سرزمین هم نبوده است. بقیه پیشرویها با زور و کشتار صورت گرفته است. کسانی که اکنون ساکنان مناطق اشغال شدهاند، خودشان مجرماند.
فلسطینیها صاحبان اصلی این سرزمیناند که سالهاست از صهیونیستها میخواهند از اینجا بروند، اما اکنون این شهامت را پیدا کردهاند که با زبان دیگری صحبت کنند. به غاصبان گفته اند یا از خانه ما بروید بیرون یا بلایی به سرتان میآوریم! همه ساکنان مناطق اشغالی حامی و متحد رژیم صهیونیستی و همسو و هماهنگ با سیاستهایشان هستند. پس عملا بهاندازه رژیم متهم و مقصرند. در روزهای گذشته هم مشخص شد که همه این ساکنان موظف به جنگ و اقدام نظامی هستند و نمیتوان اسم شهروند عادی روی آنها گذاشت.
سوم اینکه باید دانست جبهه مقاومت غزه به قصد کشورگشایی تهاجم نکرده است. آنها سالهاست در محاصرهاند و برای نجات خود و شکست این حصر دست به تهاجم زدهاند و در این حملات، همچون دیگر جنگها کسانی غیر از نیروهای نظامی نیز کشته شدهاند. این خیلی متفاوت است با آنکه صهیونیستها دقیقا غیرنظامیان را هدف میگیرند. مدرسه، بیمارستان، مراکز عمومی و مردمی را بدون هشدار قبلی هدف قرار دادهاند، درحالیکه حماس تابهحال بدون هشدار قبلی حملهای صورت نداده است.
در انتها باید گفت به اهمیت و عظمت این اتفاق بهشکلی ویژه باید توجه کرد. این تهاجم نهتنها یک شکست همهجانبه برای رژیم صهیونیستی بود، بلکه بهتعبیر رهبر معظم انقلاب یک شکست جبرانناپذیر نیز بود. جبرانناپذیر از چه نظر؟ از جمیع جهات اطلاعاتی و امنیتی و نظامی. تا دقایقی پس از شروع جنگ، طرف رژیم صهیونیستی هنوز نمیدانست که چه اتفاقی افتاده است.
از جهت مرزبانی نیز هرگز تصور نمیکردند فلسطینیان توان عبور از دیوارهای آهنی مرز را داشته باشند. از جهت فناوری نظامی نیز شکستی مفتضحانه بود، چراکه رژیم صهیونیست مدعی بود گنبد آهنین نفوذناپذیر است و فناوری راداریاش توان ردیابی همه حملات هوایی را داراست و دیدیم که در دقایق شروع جنگ چه اتفاقاتی افتاد.
همه اینها در نهایت شکست هیمنه صهیونیسم است که مهمترین قسمت ماجراست. حالا هرچقدر که رژیم صهیونیست با قدرت بیشتری پاسخگوی حملات باشد، بازهم بیفایده است، چراکه تماشای ضعف او در لحظات ابتدایی جنگ حتی برای مدت کوتاه، باعث شکست شکوه و هیمنهای شد که سالها برای ساخت آن تلاش کرده بود. علاوه بر این، خودباوری ایجادشده در جبهه مقاومت هم بسیار ارزشمند است. حماس مدعی شد که این تازه بخشی از توان نظامی بهکارگرفتهشده برابر رژیم صهیونیست بوده است؛ پس اگر همه گروههای مخالف صهیونیسم با همه توان خود وارد عمل شوند، چه خواهد شد؟ این سؤال امیدبخش است.
بنابراین، قدر این حادثه بزرگ را باید دانست و باید دعا کرد؛ دعا برای نصرت جبهه مقاومت و ذلت و نابودی صهیونیسم. دعای جوشنصغیر، دعای سیفیصغیر، سوره مبارکه یاسین، سوره مبارکه فتح و سوره مبارکه حشر سفارش بزرگان ماست برای قرائت در چنین وضعی.