شهرآرانیوز؛ هرکس که دل در گرو ادبیات فارسی و پژوهشهای ایران شناسی دارد به یقین نام سعید نفیسی یکی از نوادر زبان و ادب فارسی قرن چهاردهم خورشیدی را شنیده است. سخن گفتن از نوشتهها و پژوهشهای فاخر نفیسی، مجالی دیگر میطلبد. حتی مطالعه فهرست آثار منتشر شده به خامه این پژوهشگر سترگ زمان زیادی نیاز دارد. در این نوشته برآنیم تا نگاهی به تصحیح استاد از یکی از متون کهن زبان فارسی یعنی «تاریخ بیهقی» داشته باشیم.
او زمانی قدم در این مسیر گذاشت که نسخههای خطی زیادی از این کتاب دستیاب نبود. پیش از این دو تصحیح از تاریخ بیهقی منتشر شده بود که یکی سال ۱۸۶۲ میلادی در کلکته به کوشش دو مستشرق انگلیسی «مورلی» و کاپیتان «ناساولیس» چاپ شد و دیگری در تهران به همت ادیب پیشاوری در سال ۱۳۰۷ قمری که با تعلیقات و حواشی این ادیب نستوه به زیور طبع آراسته شد.
سعید نفیسی هر دو تصحیح این کتاب را از نظر گذرانده بود، اما با این حال تصحیح دوباره این کتاب را لازم میدانست. او در مقدمه جلد اول تاریخ بیهقی مینویسد: «این دو چاپ گذشته از آنکه کمیاب شده با مقتضای این روزگار ما راست نمیآید، زیرا در هر دو افتادگیها و نادرستیهایی هست که باید کسی آنها را برطرف کند و به روش پسندیده امروز چاپ دیگری آماده کند.»
با همین نگاه سعید نفیسی کمر همت بست تا با وجود سختیهای فراوان برای یافتن نسخههای صحیح از این کتاب، تصحیحی نو از آن ارائه کند. البته که هر ناشری برای چاپ این اثر داوطلب نمیشد. یکی از مشکلات بر سر راه نفیسی همین مسئله بود.
او مینویسد: «از ۱۰ سال پیش من خود را برای این کار دشوار آماده کردم و دوبار هم نخستین گام را در این راه برداشتم، ولی هر دو بار دو کتاب فروشی که خواستند این کار را بکنند کوتاه آمدند.» باید به این نکته اشاره کنم که جلد اول تاریخ بیهقی در سال ۱۳۱۹ خورشیدی منتشر شد و به گفته نفیسی ۱۰ سال قبل از انتشار به فکر شروع این کار بوده، یعنی از سال ۱۳۰۹ خورشیدی، اما برخی مشکلات باعث طولانی شدن این کار شده است.
در آن دوره اگر محققی به فکر تصحیح اثری میافتاد با مسیر پرفرازو نشیبی رو به رو بود. در زمان ما شما برای دسترسی به نسخههای خطی میتوانید به سایت کتابخانههای معتبر دنیا مراجعه کنید و بسیاری از نسخههای نفیس آنها را ببینید و حتی دریافت کنید، اما در آن دوره محققانی مثل علامه محمدقزوینی، مجتبی مینوی، سعید نفیسی و ... به سختی به کشورهای مختلف سفر میکردند و با دشواری تمام از کتابخانه میخواستند تا از نسخه عکس برداری و با هزینهای گزاف دریافت کنند. مرحوم علامه قزوینی از مشکلات خود برای دریافت نسخههای خطی از کتابخانه در نامههایی که به فروغی و تقی زاده نوشته یاد کرده است.
سعید نفیسی هم از این قاعده مستثنا نبود و در مقدمه تصحیحش میگوید: «از نخستین روزی که دست به دامان این کتاب شدم و از نظر تاریخ و زبان درصدد بهره مندی از آن شدم و هر دو چاپ را همواره با هم مینگریستم در پی آن برآمدم که نسخه معتبر خطی قدیم از این کتاب بیابم و هرچه در فهرستهای کتابخانهای اروپا و امریکا و ترکیه و هندوستان و مصر گشتم نسخه معتبر کهنهای از این کتاب نیافتم.»
بیشتر نسخههای خطی تاریخ بیهقی در هند موجود بوده است. نفیسی نخستین کسی است که دو تقسیم بندی از نسخههای خطی تاریخ بیهقی ارائه داد. او معتقد بود که این نسخهها به دو دسته هندی و ایرانی تقسیم بندی میشود. او بر همین اساس چاپ کلکته را نماینده نسخههای هند و چاپ تهران را نماینده نسخههای ایران دانسته است. دکتر علی اکبر فیاض هم به تبعیت از نفیسی سالها بعد همین تقسیم بندی را مبنای مطالعه نسخههای خطی بیهقی قرار داده و در مقدمه تصحیح خود از این کتاب به آن اشاره کرده است.
سعید نفیسی در زمان کار روی این کتاب برخی نسخههای چاپی و خطی درخورتوجهی از تاریخ بیهقی در اختیار داشته است. او نسخهای از چاپ تهران تاریخ بیهقی در اختیار داشته که با نسخهای خطی مقابله شده است. او درباره این نسخه مینویسد: «نسخه چاپ طهران که به دست دارم و از بیست سال پیش نزد من است پیش از آن به دست دانشمندی که نمیدانم کیست افتاده است و او قطعا با نسخه معتبر خوبی مقابله کرده و نارواییهایی را که در این چاپ یافته است یا تراشیده و درست کرده یا در حاشیه نوشته و نسخه بدل کرده است و در هر صورت همه اصلاحات آن در منتهای خوبی است و رونقی خاص به کار ما خواهد داد. دریغا که معلوم نیست این مرد که امروز دسترنج او به رایگان ما را به کار میآید که بوده است و آن نسخهای که او به دست داشته چه شده و در کدام گوشه از جهان متواری و مهجور است.»
وقتی بخشی از جلد اول تاریخ بیهقی به تصحیح نفیسی منتشر شده بود، محمود فرخ، شاعر بلند آوازه مشهدی و رفیق دیرین نفیسی، از کوششهای او باخبر شده بود. او نسخهای از چاپ تهران برای نفیسی فرستاد که دارای حواشی و تعلیقاتی بوده است. نفیسی ماجرا را در مقدمه کتاب چنین توصیف میکند که: «هنگامی که نزدیک صد صحیفه از این کتاب چاپ شده بود و خبر این کار به دوست دیرین من شاعر توانای این زمانه آقای فرخ جواهری، نماینده خراسان در مجلس شورای ملی ایران، رسید از مشهد یک نسخه از چاپ طهران را برای من فرستاد که متعلق به عمویش مرحوم سید محمدعلی جواهری متوفی در ١٣١٤ خورشیدی از دانشمندان مشهد بوده است و آن را به دقت خوانده و ملاحظات و حواشی و تعلیقاتی بر آن نوشته است و در این ملحقات نیز سودهایی بود که قسمتی از آنها را در پای صحایف به اسم او نقل کرده ام و قسمتی دیگر را جزو حواشی و تعلیقات در مجلد دوم خواهم آورد.»
شاید شما با خود این گونه بیندیشید که مصحح یک کتاب با ذهنی آرام و بدون هیچ دغدغهای شروع به کار کرده و همه چیز برایش فراهم بوده و پول زیادی هم به جیب میزده است. اما داستان این گونه که فکر میکنید نیست. گاه مصحح برای دسترسی به نسخههای خطی باید پول گزافی خرج میکرد و این هزینه حتی با حق چاپ کتاب نیز جبران نمیشد.
نفیسی در مقدمه تاریخ بیهقی با اشاره به حال وهوای روزگاری که شروع به تصحیح تاریخ بیهقی کرده است مینویسد: «چیزی که خاطر مرا بی دغدغه نمیگذارد این است که ششصد صحیفهای که از این مجلد تاکنون چاپ شده در پرهنگامهترین دورههای زندگی من فراهم شده و نسخهای که برای چاپ آماده کرده ام و غلط گیریهای چاپخانه را که انجام داده ام در میان گرفتاریهای گوناگون شبانه روزی که حتی راه خواب را برچشم و مجال رفع خستگی و آسایش را برسر انگشت میبست پرداخته ام و در این میان که به این کار مشغول بودم چندین کتاب دیگر به دستم بود و چندین کار مختلف را میبایست از عهده برآیم و آن فراغت بال و وارستگی ذهن که لازمه چنین کارهای دقیق و پر مسئولیت است حاصل نبود و اگر این کار را هم بر کارهای دیگر نمیافزودم کسی چه میداند که آیا روزگار باز فرصتی مهیا میساخت که در زمان دیگری که وظیفه کمتر و مجال اندیشه بیشتر باشد به این کار بپردازم وانگهی کسانی را که خواهان این گونه کالا هستند و از دیرباز کرم و بزرگواری ایشان منتی بزرگ بر من دارد و از این تا توان تهی دست توقعی دارند چه جواب میدادم؟»
جلد دوم تاریخ بیهقی به تصحیح نفیسی سال ۱۳۲۶ منتشر شد. دو سال قبل از آن تصحیحی جدید از این کتاب توسط دکتر علی اکبر فیاض با همکاری دکتر قاسم غنی روانه بازار نشر شده بود. نفیسی در مقدمه جلد دوم مینویسد: «در زمانی که من به تهیه چاپ این کتاب مشغول بودم با آنکه آگاهان ازین گونه خبرها همه میدانستند وزارت فرهنگ در جزو کتابهای درسی ادبیات فارسی برای سال دوم دبیرستانها چاپ این کتاب را به آقایان دکتر قاسم غنی و علی اکبر فیاض در برابر حق التألیف رجوع کرد و این دو تن هم به این کار دست زدند و سرانجام چاپ تازه ایشان در ١٣٢٤ انتشار یافت، اما دریغ دارم که با این همه در کار من سودمند نیفتاد و نظر من در آنچه در دیباچه مجلد نخست گفته ام به هیچ وجه دگرگون نشد و همانست که آنجا نوشته ام.»
نفیــسی سال ۱۳۴۲ دو جلد با عنوان «در پیرامون تاریخ بیهقی» منتشر کرد که ادامه حواشی و تعلیقاتی است که به دلیل پربرگ شدن اصل کتاب در مجلدات قبلی نیاورده و ادامه حواشی را در دو جلد جداگانه و پربرگ منتشر کرده است.