صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آثار دلبستگی به دنیا از دیدگاه دین | همه آنچه باید درباره پیامد‌های علاقه به دنیا بدانیم

  • کد خبر: ۱۹۳۱۲۴
  • ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۸
درباره راه‌های رسیدن به آرامش، بسیاری از بزرگان از هر گروه و دینی صحبت کرده‌اند، اما می‌توان بااطمینان گفت که یکی از راه‌های رسیدن به آرامش، دست شستن از دنیاست.

حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛  آدمی برای آرامش خود تاکنون راه‌های زیادی را آزمایش کرده است. در ذهن بیشتر ما داشتن رفاه و ثبات مالی و کاری، مساوی است با احساس خوشبختی و آرامش. درباره راه‌های رسیدن به آرامش، بسیاری از بزرگان از هر گروه و دینی صحبت کرده‌اند، اما می‌توان بااطمینان گفت که یکی از راه‌های رسیدن به آرامش، دست شستن از دنیاست.

آنچه موجب می‌شود ذهن و روانی آسوده داشته باشیم و بتوانیم با داشته‌های خود خوشحال باشیم، مهارت محسوب می‌شود؛ مهارتی که در متون اسلامی در قالب توصیه‌های مختلف، حول محور چشم‌پوشی از دنیا، قناعت و شکر و رضایت و آخرت‌اندیشی، مطرح شده است. در ادامه چند نمونه از این توصیه‌های روایی را مرور می‌کنیم.

دنیا را درست بشناسیم

دنیا چیست؟ چه نفعى می‌توانیم از آن ببریم و چگونه باید با آن برخورد کنیم که به صلاح و خیر ما تمام شود؟ اگر این‌ها را بدانیم، فریفته دنیا نمی‌شویم؛ یعنى دنیا را با چیز دیگرى عوضى نمى‌گیریم و آن را همان‌طور که هست، می‌بینیم و به آن صورتى که لازم است، آن را به‌کار می‌گیریم. ماهیت دنیا گذرا بودن است.

در آیه ۶ سوره انشقاق آمده است: «ای انسان به درستی که تو در راه خدا تلاش می‌کنی و بالاخره او را ملاقات خواهی کرد». ما در این جهان درحال سفر هستیم. راهى است که باید طى کنیم؛ البته دو راه هست: یک راه الى‌ا... است. یک راه هم الى‌الشیطان و الى‌النار؛ «و احلوا قومهم دار البوار جهنم یصلون‌ها و بئس القرار». به‌هرحال ماهیت دنیا این‌گونه است که ثبات ندارد و آنچه نپاید، دل‌بستگى را نشاید.

روی دیگر دنیا

در بسیاری از اشعار و متون و حتی روایت‌ها، در بدی دنیا و بی‌وفایی آن، سخن گفته شده است. علت بدى و نکوهش علاقه به دنیا هم این است که توجه به دنیا و دل بستن به آن، انسان را از هدف اصلی خلقت بازمی‌دارد و از یاد او می‌برد که دنیا یک وسیله و ابزار است، یک معبر و گذرگاه است. برپایه آیه شریفه ۷۷ سوره قصص «ولاتنس نصیبک من الدنیا؛ بهره‌ات را از دنیا فراموش نکن»، بهره واقعى ما از دنیا در این است که آن را وسیله‌اى براى سعادت ابدى خود بدانیم.

امام‌صادق (ع) فرموده‌اند: «دنیا مانند تصویری است که سر آن تکبر، چشمش حرص و آزمندی، گوشش طمع، زبانش ریا، دستش شهوت، پایش خودپسندی، قلبش غفلت، رنگش فنا و حاصلش نابودی است»، اما این مواهب مادی و به‌اصطلاح فرصت‌های دنیایی، با بصیرت ما، سرمایه‌هایی می‌شوند که خدا آن‌ها را از مؤمنان می‌خرد و درمقابل، بهشت جاودان و سعادت ابدی به آن‌ها می‌بخشد.

آن‌گونه که حضرت علی (ع) فرمودند: «دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده است، نه برای رسیدن به خود»، بنابراین اولین مبارزه‌اى که باید با نفس کرد و اولین ریاضتى که باید کشید، این است که لذت‌هاى حرام را ترک کرد.

راه‌هاى دوری از طمع دنیا

چه کنیم که فریفته دنیا نشویم؟ می‌دانیم که «حب الدنیا رأس کل خطیئه» است. براى اینکه فریفته دنیا نشویم، راه‌هایى وجود دارد که مجموع آن‌ها می‌تواند مؤثر باشد: اول، راه‌هاى فکرى و شناختى. دوم، برنامه‌هاى عملى خاص. سوم، امور قلبى و توجهات درونى. برخی از این راه‌ها را مرور می‌کنیم.

استدلال‌های عقلانی

برای خلاصی از حب دنیا، بهترین و اثربخش‌ترین راه، اصلاح نفس و رسیدن به مقام بندگی و عبودیت خداوند است. طبق آموزه‌های قرآنی، با فکر و تأمل باید دنیا را با آخرت مقایسه کرد.

باید ببینیم آیا جا دارد که آدم، دنیا را بر آخرت ترجیح دهد؟ با تأمل در آیات و فکر کردن در مضامین آن‌ها، می‌توان به این نکته رسید که دنیا پایدار نیست. در آیه شریفه ۹۶ سوره نحل «ما عندکم ینفد و ما عند ا... باق» و همچنین آیه ۱۶ سوره اعلی «بل تؤثرون الحیاه الدنیا والاخره خیر و ابقى» این نتیجه‌گیری ذکر شده است.

ما از نامتناهى نمى‌توانیم تصور دقیقى داشته باشیم و فقط لفظى را درمورد آن به‌کار می‌بریم، اما نمى‌فهمیم که نامتناهى و ابدى یعنى چه و چقدر طولانى است؛ یعنى هیچ انسانی نمى‌داند که خداوند در آخرت براى بندگان مقرب خود یا گناهکاران چه چیزهایى فراهم کرده است.

با حسن‌ظن به خداوند، می‌توان از او امید مرحمت داشت، اما باید به یاد داشت که این موضوع، بعد از شناخت است که باید در آن تأمل کرد. یکى از ویژگی‌های بزرگ مطالعه قرآن کریم، این است که چیزهایى را که در حد فهم ما هستند، در مورد دنیا و آخرت بیان کرده است و مدام در آیات خود، آن‌ها را تذکر می‌دهد و یادآوری می‌کند.

عمل به فرمان‌های الهی

براى اینکه حب دنیا در وجود ما ریشه ندواند، باید راهکار‌هایی را انتخاب کنیم و به‌کار ببندیم که مانع بشود از اینکه حب دنیا در قلب ما رسوخ کند. براى این منظور باید اول سلسله‌تکالیف شرعى خود را دربرابر امور دنیا انجام دهیم؛ اعمالی مثل زکات، خمس، نفقات واجب و... مانع از دل‌بستگى می‌شود.

در درجه اول، انسان واجبات، بعد هم مستحبات، هرچه را دوست‌تر دارد، بدهد در راه خدا؛ البته درصورتى‌که ضرورت زندگى خود و عیال واجب‌النفقه او تأمین شده باشد، مگر اینکه خود آن عیال هم حاضر به ایثار باشد، به‌هرحال نباید با انجام تکالیف مستحب، جلوى انجام تکالیف واجب را گرفت و به‌جاى اینکه نفقه واجب عیال را بپردازیم، انفاق مستحب کنیم یا به‌جاى اینکه تکلیف واجبى را انجام دهیم، به‌دنبال مستحبات برویم.

اول به پدر و مادر، به ارحام، به همسایگان و بعد به دیگران انفاق کنیم. تا آدم قوم‌وخویش فقیر دارد، نوبت انفاق به دیگران نمى‌رسد. اگر پدر و مادر انسان محتاج هستند، در درجه اول انفاق قرار دارند، به‌هرحال جا دارد انسان آنچه با زحمت به‌دست آورده است، به آن دل نبندد و انفاق کند و عملا از آن دل بکند. این از آن رفتارهایى است که بر قلب انسان اثر می‌گذارد.

حد و مرز داشتن

شناختن حدود محرمات، از واجبات است و یکی از مثال‌های آن، همان است که فرد از لذت حرام صرف‌نظر کند، اما براى اینکه به حرام نیفتد، باید محدوده‌اى را هم درنظر بگیرد.

این مضمون تعبیرى است که در روایتی از پیامبر اکرم (ص) براى محرمات گفته شده است و آن اینکه براى معاصى «حمى» (محافظ) قرار دهید. در روایات آمده است که خداى متعال، نوافل را «حماى» واجبات و مکروهات را حماى محرمات قرار داده است. باید از گناهان فاصله بگیرید و مرز را مدنظر داشته باشید.

اگر به مرز نزدیک شدید، ناگهان پاى شما می‌لغزد: «و من یهم حول الحمى او شک إن یوقع فیه». انسانى که لب مرز راه می‌رود، ممکن است پایش بلغزد و بیفتد. کمى از مرز فاصله بگیرید.

فاصله گرفتن از محرمات، مقدمه ترک مکروهات است و اگر آدم بیشتر موفق شود و حتى بعضى مباحات را انجام ندهد، بهتر است. دوباره تأکید می‌کنم که در همه این زمینه‌ها، اعتدال را از دست ندهید و فکر زهد باعث نشود از تکالیف واجب، بازبمانید و سلامتى بدن را به خطر بیندازید و نیروى بدنى لازم را براى انجام واجبات نداشته باشید.

انفاق و بخشش در راه خداوند

یکى دیگر از راه‌ها براى اینکه انسان از رسوخ حب دنیا در قلبش جلوگیرى کند، این است که عملا چیزهاى دوست‌داشتنى دنیا را رها کند و در راه خدا انفاق و از آن‌ها کمتر استفاده کند تا به آن‌ها انس و وابستگی پیدا نکند.

سعى کند زندگى‌اش در حدى باشد که براى هم‌رده ها، همسایگان، دوستان و خویشاوندان او، براى همه، در آن حد میسر باشد. برترى‌جو نباشد. به فکر آن نباشد که زندگی‌اش را از دیگرانى که با او معاشرت دارند، بهتر کند. این غلط است: «تلک الدار الاخره نجعل‌ها للذین لایریدن علوا فى الارض و لا فسادا». (سوره قصص، آیه ۸۳).

در روایت است که اگر فردی بخواهد بند کفشى بهتر از بند کفش دیگرى داشته باشد، از مصداق «اراده علو» است که در این آیه آمده است. زندگى متعارفى که براى همه میسر است، اشکالى ندارد و طبق هر زمان و مکانى فرق می‌کند. خیلى چیزهاست که در یک جایى و در یک شهرى، دنیاطلبى به‌حساب می‌آید، تفاخر محسوب می‌شود. علو و برتری‌جویى حساب می‌شود، اما در محیط دیگرى خیلى ساده، عمومى و همگانى است، همین‌طور در زمان‌هاى مختلف، پس بهتر است دقت کنیم.

یاد مرگ

انسان با یاد مرگ و و سرای آخرت، یعنی معاد، به این حقیقت دست می‌یابد که دنیا موقت و گذرا و معاد، محل جاودانگی است؛ به این ترتیب دل‌بسته دنیای فانی نمی‌شود. حضرت علی (ع) فرمودند: «خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای حسابرسی قیامت کار کند، با قناعت زندگی کند و از خدا راضی باشد». انسانی که به یاد مرگ و معاد باشد، به اندک بهره‌مندی دنیا، قانع و خشنود است.

به‌عبارت دیگر، به این حقیقت می‌اندیشد که ما به معاد و سراى آخرت و حساب‌وکتاب الهى و پاداش و کیفر اعمال، اعتقاد داریم و این جهان را منزلگاهى در مسیر یک سفر طولانى می‌دانیم و برنامه ما در این جهان، آماده شدن و اندوختن زادوتوشه است و به‌منزله اقامتگاهى براى همیشه ماندن به آن نمی‌نگریم.

قناعت

یکی از دیگر راه‌ها براى جلوگیرى از رسوخ حب دنیا در قلب، این است که انسان سعى کند از چیزهایى که در دنیا لذت‌بخش است -حتى آنجا که منع شرعى ندارد- کمتر استفاده کند. آنچه در روایات از زهد و قناعت تعریف شده است، یک زاویه آن همین است.

وقتى آدم از نعمت‌هاى مباح بیش از اندازه متعارف و لازم استفاده کند، خواه‌ناخواه اُنسى با آن‌ها پیدا می‌کند و مزه آن‌ها رامی‌چشد، لذا دل‌بستگى برایش پیدا می‌شود و خاطره آن‌ها در ذهن او می‌ماند و در وقت تنهایى، فکر آن لذت ولو مباح و حلال، اندیشه او را مشغول می‌کند و لذا مانع می‌شود از اینکه ذهن، متوجه هدف باقى و پایدار خلقت شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.