محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز با پخش هفت قسمت از سریال تلویزیونی «مرداب»، این مجموعه حالا به یکی از عناوین مهم و پرطرف دار شبکه نمایش خانگی تبدیل شده است؛ اثری که با ضرب آهنگ بالا و استانداردهای مطلوب در جلب نظر مخاطبان این رسانه، به قسمتهای مهم خود میرسد. «مرداب» در میان سریالهای خانگی یک شاهکار تمام عیار نیست، اما آن قدر قواعد را در فیلم سازی رعایت میکند که بتواند بینندگان را با خود همراه کند. این موفقیت نسبی، بیش از هر چیز، به نام نفر اول پروژه نوشته میشود که با بهره گیری از تجربیات خود، توانسته است محصولی سرحال و پذیرفتنی را به مردم تقدیم کند.
برزو نیک نژاد کارگردان سال خوردهای نیست، اما مشخصا مردی باتجربه به حساب میآید که -نسبت به سالهای فعالیتش در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی- فیلم ساز پرکاری قلمداد میشود. علاوه بر سمتهایی مثل دستیاری کارگردان و نویسندگی، در کارنامه کاری نیک نژاد حدود ۱۰ سریال و پنج فیلم هم به چشم میخورد که این آمار، برای یک بازه زمانی حدودا بیست ساله، نسبتا زیاد است.
آخرین تجربه کارگردانی برزو نیک نژاد در شبکه نمایش خانگی، واجد ویژگیهایی است که بیش از هر چیز، از نقش آفرینی یک مرد باتجربه در رأس این پروژه حکایت دارد؛ گویی تجربیات متوسط و حتی ضعیف سالهای گذشته، در کارگردان «دردسرهای عظیم» رسوب کرده است و او حالا میتواند با چشم اندازی وسیع و آگاهی مناسب از ذائقه مخاطبان ایرانی، به مقبولیت بیشتری دست پیدا کند.
«مرداب»، برخلاف اغلب تجربههای سریالی برزو نیک نژاد، یک مجموعه کمدی نیست؛ برعکس، دارای فضایی مهیب و دلهره آور است. تجربه این ژانر تازه، یعنی گونه حادثهای و معمایی، نشان دهنده شجاعت فیلم سازی است که به درستی فهمیده برای باقی ماندن در میدان رقابت، لازم است ریسک تولید شکلهای دیگری از سریال سازی را هم به جان بخرد. قصه «مرداب» کاملا با استانداردهای سریال سازی به رشته تحریر درآمده است و شاخههای فیلم نامه به نحوی روی یک تنه واحد سوار شده اند که به سختی میتوان بازیگر نقش اول را انتخاب کرد.
در واقع «مرداب» مجموعهای چندوجهی است که در آن، چندین شخصیت با سرگذشتها و مؤلفههای شخصیت پردازی مختلف، بنا به ضرورت در یک نقطه به هم میرسند. از خواهر و برادر ساده لوحی که درگیر خلاف کاریهای خرد هستند گرفته تا پلیس رشوه بگیر، مافیای بی رحم، دختر جوان و بی پناهی که از زندان آزاد نشده درگیر ماجرایی تازه میشود و برادران بی سرپرستی که یک مرد شرور آنها را به فرزندخواندگی گرفته است، همگی بر سر معامله یک سنگ قیمتی، وارد چالش «مرداب» میشوند.
این شیوه انتخاب پی رنگ در اغلب سریالها جواب میدهد و موجب بالا رفتن ریتم قصه و تنوع در متن سریال میشود که حسابی به مذاق مخاطبان خوش میآید؛ چیزی شبیه به وضعیت سریال «کرگدن» به کارگردانی کیارش اسدی زاده که با استقبال نسبی بینندگان همراه شد.
یکی دیگر از انتخابهای درست کارگردان «مرداب» که به این سریال رنگ و بویی متفاوت بخشیده، خارج کردن مجموعه از پایتخت و بردن آن به لوکیشنهای غیرشهری است. انتخاب موقعیتهای مکانی شمال کشور، بالاخص کلبهای که در مرداب قرار دارد و لوکیشن معامله سنگ، به جذابیت بصری این مجموعه کمک شایانی کرده است. علاو ه بر این، کیفیت فیلم برداری، نور و طراحی صحنه هم در «مرداب» بسیار بهتر از آثار قبلی برزو نیک نژاد است و نشانههایی از وسواس هنری و ظرافت فنی در آن، به مثابه یک گام مهم رو به جلو مشهود است.
سریال جدید نیک نژاد مشخصا خالی از ستارههای پرطرف دار و گران قیمت سینمایی است؛ به این معنا که هیچ بازیگری در آن حضور ندارد که مخاطبان، صرفا به واسطه نام و محبوبیت او، برای دیدن «مرداب» مجاب شوند؛ با این حال در تیم بازیگران این سریال، هم انتخاب، هم عملکرد هنرپیشهها در حالت بهینه قرار گرفته است. مهمترین ستاره این مجموعه شهرام حقیقت دوست است که اگرچه در ادای لهجه کمی لنگ میزند، هم اجرایی گرم و بامزه دارد، هم در سکانس تیراندازی با ترسی که در چهره منعطف خود منعکس میکند، توانسته است نظر بینندگان را جلب کند.
در کنار این بازیگر کارکشته، چهرههایی همچون امیر جعفری (بعد از «قهوه ترک» و «جیران»)، پانته آ پناهیها (بعد از «مترجم»)، یسنا میرطهماسب (بعد از «ملکه گدایان»)، مهدی هاشمی (هم زمان با سریال ضعیف «سایه باز») و حامد کمیلی (بعد از «خوب، بد، جلف: رادیو اکتیو» و مجموعه ناتمام «قبله عالم») هم حضور دارند که «مرداب» یکی از بهترین بازیهای کارنامه آنها در سالهای اخیر است. به این فهرست الیکا ناصری را هم اضافه کنید که با «یاغی» به محبوبیت رسیده بود و حالا، در نقشی پرچالش، به دل مخاطبان مینشیند.
اجرای هنرپیشههای فرعی و عبوری سریال نیز در مقایسه با اغلب آثار نمایش خانگی، بهتر و حاکی از دقت کارگردان به جزئیات است. با این همه نمیتوان منکر این موضوع شد که حضور الهام اخوان در سومین اثر برزو نیک نژاد همچنان ناموجه است و تواناییهای این بازیگر به مراتب عقبتر از ظرفیتهای دراماتیک نقشش به نظر میرسد. ستاره پسیانی و مجتبی پیرزاده نیز دو بازیگر دیگر این مجموعه هستند که انتظارات را برآورده نمیکنند.