اتفاقاتی که در بازی آلومینیوم – پیکان افتاد برای هر کشوری فاجعه تلقی میشود؛ اما در این فوتبال، عادی است. در فوتبالی که عضو هیئترئیسه فدراسیون و رئیس کمیته داورانش با شجاعت از صغر سن فرزندش و ۵۰ داور فوتبال ایران میگوید و هیچ وجدان بیداری یقه او را نمیگیرد، باید هم چنین صحنههای زشتی را شاهد باشیم.
در این فوتبال همه آموختهاند مشکلات بزرگ باید با ریشسفیدی و کدخدامنشی حل شوند. در این فوتبال یادگرفتهایم گرهها ابتدا باید کور شوند و سپس با دندان به سراغ بازکردن گره برویم. در این فوتبال ندیدهایم راه درست و برنامه اصلی پیش پای فوتبال باشد و ۵ سال بعد، امروز دیده شود.
بازی آلومینیوم – پیکان میتوانست نیمهکاره بماند که در آن صورت، یقیناً تقصیرها متوجه داوران، بازیکنان و مربیان میشد؛ اما چشم بیداری نیست که بداند و ببیند پیش از همه اینها افرادی هستند که باید به عنوان مقصر شماره یک معرفی شوند.
درمیانه همه اشتباهات، ایرادها، کمبودها و دردها، آیا زمان آن فرا نرسیده که بپرسیم چرا اشتباهات تاثیرگذار داوری به پایان نمیرسند و چه افرادی از تداوم این روند پراشتباه و این فضای پر از غبار و ابهام سود میبرند؟
بیشتر تیمهای فوتبال ایران هیچ نشانی از حرفهایگری ندارند. دولتی اداره میشوند، درآمدی از ترانسفر، تبلیغات محیطی، حق پخش تلویزیونی و فروش اقلام مربوط به باشگاه ندارند و حقوق خود بابت حضور بینالمللی را هم به دلیل بلوکه شدن منابع مالی ایران در AFC و فیفا نمیگیرند. آنها در چنین شرایطی، نباید به بهبود وضعیت داوری برای دستیابی به حقوق طبیعیشان امید داشته باشند؟
یکی از وعدههای انتخاباتی مهدی تاج برای ورود به مجمع فدراسیون فوتبال، VAR بود که گویا باید آن را هم در کنار وعدههای محقق نشده از جمله وصول مطالبات ایران از فیفا، بررسی قرارداد ویلموتس، حل مشکل تیمهای ایرانی برای ورود به لیگ قهرمانان آسیا و... قرار داد.