حمیده ذاکری | شهرآرانیوز، حتما شنیدهاید که میگویند انسان فراموشکار است. برای بیشتر ما پیش آمده است که در وقت شکایت و گلهگزاری، دوست یا یک همکار کاری که موجب این شکایت شده است را به خاطر نیاوریم، درحالیکه نهتنها آن دوست بهخوبی حرف یا عمل ما را به خاطر دارد که بنا به آموزههای دین ما اسلام، تمام رفتار و کردار و گفتار و حتی نیتهای ما در کتاب اعمالمان ثبت میشود؛ کتابی که بهگفته قرآن کریم، در قیامت، خود ما بناست آن را خوانده، یکییکی کارهایمان را به یاد بیاوریم و دربارهشان حسابرسی شویم؛ اتفاقی که حتمی است و بر این اساس، ائمه معصوم (ع) و همچنین اولیای الهی و بزرگان دین، دربارهاش به ما هشدار دادهاند؛ آنچنان که در قرآن میخوانیم: «پس هرکه هموزن ذرهای کار خیر انجام دهد، آن را میبیند و هرکه هموزن ذرهای کار بد کرده، آن را میبیند» (سوره زلزال، آیات ۷ و ۸).
دربرابر این حسابرسی دقیق و موشکافانه، ائمه معصوم و استادان اخلاق، راهکاری پیشنهاد دادهاند که همان حسابرسی از خود، پیش از رسیدن به نقطه امتحان است؛ عملی که ما آن را با نام «محاسبه نفس» میشناسیم و سادهاش همان حسابوکتاب کردن با خود و رسیدگی به اعمالمان بهطور فردی است.
در قرآن کریم به این حقیقت اشاره شده است که عذاب قیامت بهدلیل فراموشى روز حساب است؛ همان فراموشىای که موجب مىشود انسان مرتکب کارهایى شود که درنهایت، عذاب ابدى را بهدنبال دارد؛ آنچنان که در آیه ۲۶ سوره ص میخوانیم: «ای داوود! ما تو را در روی زمین مقام خلافت دادیم، پس میان خلق خدا به حق حکم کن و هرگز هوای نفس را پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه سازد و آنان که از راه خدا گمراه شوند، چون روز حساب و قیامت را فراموش کردهاند، به عذاب سخت، عذاب خواهند شد». این عذاب براى کسانى است که روز حساب را از یاد بردهاند؛ هرچند ممکن است به آن اعتقاد نیز داشته باشند، اما این اعتقاد کمرنگ است، زنده نیست و بر اعمالشان تأثیر نمىگذارد.
قرآن کریم، داستان دو برادر را نقل مىکند که یکى از آنها بىبندوبار بود و در اموالش حسابوکتابى نداشت. برادر دیگر هرقدر به او سفارش مىکرد که مراقب اعمال و کردار خود باشد، مىگفت: «و نیز گمان نمیکنم که روز قیامتی بهپا شود و اگر (به فرض هم خدا و قیامتی باشد و) من بهسوی خدای خود بازگردم، البته (در آن جهان نیز) از این باغ دنیا، منزلی بهتر خواهم یافت». (آیه ۳۶ سوره کهف).
مقصود قرآن از نقل این داستان، این است که بگوید چنین اعتقادى به معاد فایده ندارد؛ زیرا رکن اساسى اعتقاد به معاد، اعتقاد به حساب است. لازمه چنین اعتقادى، توجه به عاقبت کار در همین دنیاست. پیامبر اکرم (ص) در روایتى مىفرمایند: «پیش از آنکه به حساب شما برسند، خود را محاسبه کنید» (محاسبهالنفس، جلد یک، صفحه۱۳). اگر چنین باورى در انسان وجود داشته باشد که روزى به همه اعمالش رسیدگى مىشود و مطابق آنها دقیقا پاداش یا کیفر داده مىشود، به فکر محاسبه نفس خود مىافتد و از خود حساب مىکشد.
حجتالاسلاموالمسلمین میرباقری در یک سخنرانی چنین گفته است: «مراقبه و محاسبه دو نوع است. یک نوع آن، عمومی و همیشگی است که از حضرت موسیبنجعفر (ع) نقل شده است: «لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ ا... وَ إِنْ عَمِلَ سَیئاً اسْتَغْفَرَ ا... مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیه» [الکافی (ط - الإسلامیه)، ج ۲، ص ۴۵۳.]
«از ما نیست فردی که هر روز به حساب نفس خود رسیدگى نکند. اگر کار خوبى کرده باشد، از خداوند فزونتر بخواهد و اگر کار بدى کرده باشد، از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه کند». اگر انسانی اهل محاسبه نفس نباشد، از ما نیست و این محاسبه باید هر روز انجام گیرد. محاسبه باید بهگونهای باشد که انسان را به استغفار و شکر برساند. اگر اشتباهی بوده است، اولا اشتباه را بفهمد و بداند که اشتباه، عیب کار او و منسوب به خودش است.
ثانیا این محاسبه، او را به استغفار از آن عیوب و گناهان برساند و اگر کار خیری کرده است، با محاسبه آن، به عنایتی که به او شده است، برسد و محاسبه او به شکر منتهی شود؛ یعنی اگر موفق شده است خیراتی را انجام دهد، بهجای عجب درباره آن، خداوند را شکر کند که او را موفق به آن کرده است، کمااینکه با محاسبه درست، به اشتباه خود پی میبرد و آن عیب خود را به دیگران منسوب نمیکند؛ به همین دلیل برای آن استغفار میکند، پس محاسبه درست باید به استغفار و شکر منتهی شود که حضرت فرمودند: «اگر کار خوبى کرده باشد، از خداوند فزونتر بخواهد و اگر کار بدى کرده باشد، از خداوند آمرزش بخواهد و به درگاه او توبه کند».
اولیای الهی و بزرگان دین برای این حسابوکتاب، وقت و روشی نیز تعیین کردهاند. در حدیثى از امیرمؤمنان على (ع) مىخوانیم: «چقدر شایسته است انسان ساعتى براى خود داشته باشد که هیچچیز او را به خود مشغول نسازد و در این ساعت، محاسبه خویش کند و بنگرد چه کارى به سود خود انجام داده است و چه کارى به زیان خود، در آن شب و در آن روز».
(مستدرکالوسائل و مستنبطالمسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴).
در این حدیث بهوضوح موضوع محاسبه در هر روز، آنهم در ساعتى که فراغت بهطورکامل حاصل شده باشد، آمده و این امر از شایستهترین امور براى انسان شمرده شده است. باتوجهبه این حدیث، بهتر است در شبانهروز فرصتی را برای خود فراهم کنیم تا فارغ از همه کارها و گرفتاریها یقه خودمان را بگیریم و بررسی کنیم که در طول روز چه کارهایی را انجام داده و چه کردهایم. این فراغت اگر در هنگام نماز مغربوعشا برایتان فراهم نمیشود، میتوانید آخر شب، پیش از خواب درحالیکه از امور روزمره خلاص شدهاید، زمانی را به آن اختصاص دهید.
«محاسبه نفس» یکى از موضوعاتى است که در روایات بسیار بر آن تأکید شده است. منظور از محاسبه نفْس که بعد از مراقبه صورت میگیرد، رسیدگی شخصی به اعمال شبانهروز و محاسبه اعمال نیک و بد است. امامصادق (ع) در روایتی به ابنجندب میفرمایند: «اى پسر جندب! بر هر مسلمانى که ما را مىشناسد، لازم است که در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بکشد؛ اگر کار خوبى در آنها یافت، بر آن بیفزاید و اگر کار زشتى یافت، طلب بخشایش کند تا در قیامت، دچار رسوایى نشود».
امامصادق (ع) در این روایت، بر این نکته تأکید میکنند که هر مسلمانى که ما را مىشناسد و خود را به ما منتسب مىکند و مىخواهد برنامه زندگیاش را از ما بگیرد، باید کارهاى خود را بررسی کند و دستکم، در هر شبانهروز، یکبار خود را محاسبه کند. بهترین زمان براى این کار، شبهاست که پیش از خواب، دستکم، چند دقیقه در رفتارمان تأمل کنیم و ببینیم آیا کارهایى که انجام دادهایم، درست بوده است یا نه. اگر خطایى کردهایم، به آن اعتراف کنیم و درصدد جبرانش برآییم.
ازائمه معصوم (ع) روایت شده است که به حساب خود رسیدگی کنید پیش از آن که در روز قیامت به حساب شما رسیدگی شود. این روایتها به شکل عملی به ما توضیح میدهند که این حسابرسی روزانه، باید به چه کیفیتی باشد. بهگفته علمای اخلاق، چگونگی محاسبه نفس، آن است که انسان اعمال و کردار خود را به تصویر کشد. ابتدا حساب واجبات را از خود بخواهد.
اگر همه آنها را درست و بجا انجام داده است، شکر خدا بهجا آورد و اگر چیزی از آنها را ترک کرده بود، قضای آن را بهجای آورد و اگر نقصانی در آداب و شرایط آنها باشد، آن را به نافله و امثال آن جبران کند. بعد از آن، حساب معاصی را بررسی کند؛ اگر معصیتی مرتکب نشده است، خدا را شکر کند را و اگر مرتکب شده است، در مقام نکوهش و سرزنش نفس برآید، توبه کند و بهدنبال جبران آن کاستی و گناه باشد.