به گزارش شهرآرانیوز، نزدیک به نیم قرن است که در اکثر کشورهای دنیا نگاه ویژه و خاصی به فوتبال وجود دارد و با توجه به کارکردهای "اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی" این پدیده از آن بعنوان صنعت یاد میشد. در این صنعت گردش مالی، میزان اشتغال به کار و حتی امید به زندگی به قدری زیاد و قابل توجه است که با بسیاری از صنایع دیگر توان رقابت دارد و حتی میتوان آن را برتر از بسیاری دیگراز صنایع دانست. به همین دلیل است که قوانین کشورها بنحوی تنظیم شده که بستر مناسبی برای ورود و حضور صاحبان سرمایه و بنگاههای بزرگ اقتصادی به فوتبال را فراهم نماید. جدیدترین کشوری که از این صنعت به بهترین شکل در مناسبات و تصمیمات بین المللی استفاده کرده، عربستان سعودی است که نتیجه برنامه ریزیهای آن را در پارامترهای گوناگون میبینیم.
این همه در حالی است که در کشورما و براساس اصل ۴۴ قانون، خصوصی سازی یکی از ارکان اصلی دولت است. متاسفانه بنا به دلایل مختلف این اصل مهم تا امروز تا حدود زیادی مغفول بوده و مافیای قدرت عرصه را برای ورود بخش خصوصی هر روز، تنگتر و سختتر میکنند!
واقعیت این است که هیچ قانون مشخص و انگیزه بخشی برای حضور بخش خصوصی در فوتبال ایران تدوین و اجرا نشده است. بنابراین یا بخش خصوصی وارد این چرخه محکوم به شکست نمیشود و یا در صورت ورود خیلی زود عطای کار را به لقایش میبخشد، چرا که حضور بخش خصوصی و رقابت نابرابر با بخش دولتی و صنایع ملی بسیار سخت و طاقت فرساست.
در واقع صنعت فوتبال در ایران یا از محل درآمدهای بخش صنعتی از منابع ملی است یا بطور مشخص بر عهده دولت است که این نیز از بیت المال ارتزاق میکند که همه اینها از جیب ملت است.
در چنین وانفسایی بیش از یک دهه است که یک هوادار متمول به دلیل تعلق خاطرش به مرز و بوم خود و کمک به یک سرمایه ملی بنام تراکتور پای در میدان نهاده و پای همه هزینههای سرسام آور تیمداری در لیگ برتر فوتبال ایران و از آن سختتر تحمل حاشیههای پایان ناپذیر فوتبال و باز بدتر و آزار دهندهتر قدرنشناسیهای گاه و بیگاه، و مردمی که به شدت فراموشکار هستند و کم حافظه ایستاده است، همچنان در مسیر عهدی که با اصول و اعتقادات خود و مردم خوب و قدرشناس آذربایجان بسته استوار و ثابت قدم است.
نکته مهم اینجاست که همین الان اگر محمد رضا زنوزی پای خود را از تیمداری تراکتور بیرون بکشد چه نهادی و یا چه تشکیلاتی حاضر به قبول این مسئولیت و هزینه کردن چند صد میلیارد تومان برای سرپا نگه داشتن این سرمایه اجتماعی است؟
از قدیم و الایام مردم ایران زمین به هوش و ذکاوت معروف بودند و قدرشناسی از خصوصیات بارز ایرانیان اصیل بود و هست!
با یک بررسی کوچک متوجه میشویم فوتبال در تبریز قبل از ورود زنوزی، به ندرت تیمهای خود را در قواره قهرمانی میدید و کمتر ملی پوشی میل به ادامه فوتبال در آن منطقه داشت!
متاسفانه، اما عده ای، با سو نیت و استفاده از احساسات زیاد و اطلاعات کم، برخی از هواداران و گسیل لشگرهای مجازی بدنبال دلسرد کردن فردی هستند که، به عشق ایران و ایرانی حتی حاضر به خرید هیچ گونه ملکی خارج از وطن نشده!
نکته تاریک و واقعی ماجرا اینجاست علت سکوت و عدم حمایت مسولان مربوطه و صد البته نهادهای نظارتی چیست؟
شخصی که بدون چشم داشت و عاشقانه، اینچنین برای شادی و آرامش هواداران متعصب و دوست داشتنی تراکتور تلاش میکند، تا کی این شرایط را تحمل میکند؟