صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

واکنش یک نویسنده به تعطیل شدن جایزه ادبی شهید غنی‌پور | هویت واقعی این جشنواره در مبانی فکری حرکت بخش آن نهفته است

  • کد خبر: ۱۹۷۹۸۲
  • ۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۳
یک نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی گفت: معتقدم باید هویت واقعی جشنواره شهید حبیب غنی پور را نه در مکان برگزاری که در ذهنیت و مبانی فکری حرکت بخش آن جست وجو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز یکی از اتفاقات مهم خبری در پاییز امسال، اعلام تعطیلی جایزه ادبی شهید حبیب غنی پور است. این جایزه دور و بر نیم سده پیشینه و پشتوانه و همراهی نویسندگانی را داشت که خاستگاهشان مسجدی در یکی از محله‌های جنوب غرب تهران بود. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت مرحوم امیر حسین فردی، جلساتی با محوریت داستان و قصه در کتابخانه مسجد جواد الائمه (ع) آغاز شد و در زمان جنگ تحمیلی، پس از شهادت یکی از اعضای آن، فکر برپایی جایزه‌ای با نام او مطرح شد.

سرانجام در سال ۱۳۷۶ ایده امیرحسین فردی عملی شد و نخستین دوره «جایزه انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنی پور» برگزار شد، اما روند این جایزه پس از ۲۲ دوره برگزاری، با اعلام شورای نویسندگان مسجد جواد الائمه (ع) در بیانیه‌ای به تازگی متوقف شد. احمد شاکری، نویسنده و منتقد حوزه ادبیات پایداری که خود سابقه برگزیده شدن و همچنین داوری در این جایزه را دارد، در یادداشتی با عنوان «تعطیلی جایزه ادبی شهید غنی پور؛ خسارت یا گام روبه جلو؟» که در خبرگزاری ایبنا منتشر کرد، به این رخداد واکنش نشان داده است. او نوشت:

«[..]موجه است گفته شود تعطیلی برخی جشنواره‌های ادبی – به شرطی که با آگاهی و تحلیل صورت گرفته و به ترک فعل مطلق منجر نشود - نه یک خسارت که گامی روبه جلو و مبارک برای ادبیات داستانی خواهد بود. از این حیث ادبیات داستانی کشور و خاصه در سطح سیاست گذاران و تصمیم گیران ادبی نیازمند شجاعتی جدی در مواجهه با جشنواره‌های ادبی است. شجاعتی که پس از رصد جشنواره‌های برگزارشده و تحلیل دقیق و واقعی از ناکارآمدی برخی از آن‌ها به تعطیلی آن‌ها بیندیشد. زمانی که برخی از جشنواره‌ها که وزن سنگینی در بیلان کاری برخی مدیران و مسئولان ادبی دارند، تعطیل شوند، مشخص خواهد شد که ادبیات تا چه میزان در انجام اقدامات بنیادین و اولویت دار فعال بوده یا ناکام مانده است.

تحلیل و بررسی جایزه شهید حبیب غنی پور و شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) به مرحله‌ای از مداومت تاریخی و البته بُعد تاریخی رسیده است که می‌توان - بلکه لازم است - آن را به عنوان یکی از تجربیات برآمده از ادبیات داستانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جریان متعهد و منسوب به ارزش‌های انقلاب اسلامی پیش چشم آورده و در ترازوی نظر و عمل توزین کرد.

بُعد زمانی در این باره بسیار اهمیت دارد، زیرا با گذر زمان و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، نویسندگان و جریان‌ها و محافل ادبی، دستخوش تغییر و دگرگونی، صعود و نزول شده اند. ادبیاتی که نتواند از تجربیات گذشته خود عبور کند، نمی‌تواند آینده خود را بسازد. ادبیاتی که نخواند یا نتواند واقعیت‌های موجود را بشناسد یا سنجه‌ای برای توزین و جداسازی سره از ناسره آن نداشته باشد، محکوم به تکرار اشتباهات خواهد بود. بنابراین، سرگذشت حرکتی که در مسجد جوادالائمه شروع شده و در جایزه شهید غنی پور پایان یافت می‌تواند محلی برای مطالعه و تجربه و عبرت تاریخی باشد.

شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) در شکل گیری خود حرکتی پیشرو، نویسنده پرور و موفق بود. نقشی که مرحوم امیرحسین فردی به عنوان مرکز و محور این مجموعه داشتند، انکار نشدنی و فراموش نشدنی است. مرحوم امیرحسین فردی به عنوان فردی دل بسته به انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن، پایگاه ادبی موردنظر خود را مسجد یعنی خانه انقلاب اسلامی قرار داد. تلاش او این بود تا ادبیات انقلاب اسلامی را از بصیرت و معنویت مسجد وام گیرد و نسلی از نویسندگان و راویان انقلاب اسلامی را بپرورد.

این حرکت در دوران ابتدایی خود برای امروزه ادبیات بسیار درس آموز است؛ چراکه برخی مجموعه‌ها و نهاد‌ها با وجود امکانات و بودجه‌هایی که در آن زمان و برای مجموعه مسجد جوادالائمه (ع) تصور شدنی هم نبود نتوانستند به پرورش نیرو و تجمیع نویسندگان بپردازند.

امیرحسین فردی با تمامی توان و ایمان خود این مسیر را شروع کرد، اما خروجی‌های شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) و درنتیجه رویکرد جایزه شهید غنی پور در ادوار مختلف در ذیل و ضمن شعاری که او به دنبال آن بود شکل نگرفته است و پیش نرفتند.

امیرحسین فردی به عنوان پدر معنوی آن شورا، رویه‌ای جذبی داشت و در طول دوران حیات خود - حداقل تا فتنه ۸۸ - تلاش وافری برای اجتماع نویسندگان در ذیل جریان ادبیات داستانی متعهد به انقلاب اسلامی انجام داد. رویه‌ای که آن مرحوم در مجله کیهان بچه‌ها نیز به آن ملتزم بود. گرچه پس از فتنه ۸۸ و به واسطه تعهد به ارزش‌های انقلاب با بی مهری‌هایی مواجه شد.

حرکت شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) با وجود موفقیت ها، ناکامی‌هایی نیز به همراه داشت. ناکامی‌هایی که به نظر می‌رسد چیرگی بر آن بیش از توان مرحوم امیرحسین فردی بود. نقطه کانونی تفاوت‌ها و پراکندگی‌ها در ذیل پرورش یافتگان مسجد جوادالائمه (ع) را از نظر نگارنده، باید در فکر و اندیشه ادبی دانست. [..]برخی از چهره‌های تغییر سبک (اندیشه) داده از مجموعه نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) در دام چاله‌های تئوریک ادبی و بزنگاه‌های سیاسی قرار گرفتند.

حضور مرحوم فردی خود قوام بخش مجموعه‌ای بود که حول شخصیت ایشان پدید آمده بود. با فقدان او، انگاره‌های دیگری در جشنواره مطرح شد و برخی از نامزد‌های مطرح شده و برگزیدگان به صورت مشخص انطباق پذیر بر معیار‌های جریان ادبیات داستانی متعهد به ارزش‌های انقلاب اسلامی نبودند. [..]از این منظر، جشنواره شهید غنی پور خاصه پس از فوت امیرحسین فردی، نشانه‌های جدایی خود را از پدر معنوی اش نمایان کرد.

[..]به تعبیری بیش از آنکه شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) خود جریان مستقلی باشد تحت هویت برآمده جریانی ادبی قرار گرفت که ظهور و بروز آن را از دهه۷۰‌ می‌توان استشمام کرد. جریانی که دوره پس از دفاع مقدس را محملی برای عریان نویسی و عریان گویی غیرقدسی از دفاع مقدس قرار دادند. ویژگی این شورا - خاصه پس از رحلت مرحوم فردی - آشکارشدگی بیش از پیش گرایش‌های روشنفکری به ویژه در انتخاب آثار داستانی مربوط به دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است. این رویکرد آن قدر واضح بوده که به نظر می‌رسد تلاش دارد با جریان ادبیات داستانی متعهد نیز در برخی باور‌ها و مبانی فاصله گذاری کند.

برخی نویسندگان ادبیات داستانی سیاه دفاع مقدس از این شورا برآمده و جزو برندگان جایزه شهید حبیب غنی پور در ادوار مختلف بوده اند. همین طیف جزو کارشناسان ثابت جایزه شهید حبیب غنی پور در طول سال‌های گذشته بوده اند. حال اگر مرگ یک جشنواره را در مرگ هویت استقلالی و انقلابی آن بدانیم، نشانه‌های آسیب مزمن روشنفکری از سال‌های گذشته در این جایزه بر اهالی نظر پنهان نبوده است. شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) در طول سال‌های فعالیت خود انگیزه قوی و کافی یا معیار‌های مشخص و اصول ثابت انقلابی در نقد درون محفلی و طرد چهره‌های زاویه دار نداشته است.

این البته معضلی است که نه تنها این مجموعه و جایزه که کلیت جریان ادبیات داستانی متعهد به آن دچار است. اصرار برای حفظ چهره‌های فاصله گرفته، بلکه تجلیل و الگوسازی از آن ها، به مرور به غبارآلود شدن فضای ادبیات و پاک شدن مرز‌های ادبیات ناب انقلاب اسلامی با ادبیات شبه روشنفکری می‌انجامد. زمانی که مرز‌ها کمرنگ می‌شوند و اصول به سلایق تقلیل پیدا می‌کنند همواره انحرافات جریانی در کمین ادبیات انقلاب خواهد بود. سال هاست زنگ خطر برای جایزه شهید حبیب غنی پور با معرفی آثاری که به عنوان نامزد معرفی یا از آن‌ها تقدیر می‌کند به صدا درآمده است.

زمانی که در دوره اول به «سفر به گرای ۲۷۰ درجه»، در دور سوم به «پل معلق»، در دور ششم به «شطرنج با ماشین قیامت» و «سه دختر گل فروش»، در دور هشتم به «گوساله سرگردان»، در دور یازدهم به «شاه بی شین»، در دور دوازدهم به «کمی دیرتر»، در دور سیزدهم به «قیدار»، در دور چهاردهم «هست یا نیست»، در دور پانزدهم «دود»، در دور شانزدهم به «سرخ سفید»، «خون مردگی» و «لم یزرع»، در دور هفدهم به «برج سکوت»، در دور بیست و یکم به «سوره آفلین» توجه نشان داده شد، نشانه‌های این خطر قابل رصد بود. جشنواره شهید حبیب غنی پور با این انتخاب‌های روشن و مؤلفه‌های مشترکی که در انتخاب‌ها آشکار کرده کاملا قابل قضاوت است.

[..]برخی از نویسندگان متعلق به این مجموعه را جزو مفاخر ادبیات متعهد می‌دانم. همچنان که یکی از برگزیدگان هشتمین دوره جشنواره غنی پور بوده و در دوره پنجم و ششم، داوری یکی از بخش‌های این جشنواره را بر عهده داشته ام. در طول سالیان ممارست در حوزه ادبیات داستانی با برخی چهره‌های شورای نویسندگان جوادالائمه (ع) از نزدیک آشنا بوده و جشنواره و آثار برگزیده آن را در طول سالیان گذشته دنبال کرده ام.

با این حال، معتقدم باید هویت واقعی جشنواره شهید حبیب غنی پور را نه در مکان برگزاری که در ذهنیت و مبانی فکری حرکت بخش آن جست وجو کرد. بیماری محفلی شورای نویسندگان مسجد جوادالائمه (ع) زمانی ظهور کرد که تلاش کرد در تقابل جریان ادبیات متعهد و روشنفکری در میانه بایستد. این میانه گزینی، کنشگران متعلق به ادبیات متعهد انقلابی را دلسرد ساخت.

حرکت در دهه کنونی برای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی حساس‌تر و تشخیص و تفکیک جریان‌ها و شبه جریان‌ها در این حوزه دشوارتر است. انقلاب اسلامی کنشگران ادبیات را در زیر و بم حوادث در غربالی افکنده و ریزش‌ها و رویش‌های خود را بیش از پیش آشکار ساخته و خواهد ساخت. ادبیات امروز بیش از دیروز و ادبیات فردا بیش از امروز نیازمند بلوغ ادبی است. بلوغ ادبی آن است که ادبیات بتواند مبانی خود را بشناسد، انعطاف ماهوی ادبیات را درک کند، بر اصول محافظت کند، به خودانتقادی و خودترمیمی بپردازد و آینده را به چنگ آورد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.