به گزارش شهرآرانیوز بیماری اش طوری است که اگر به جانت بیفتد، غم و غصه آن زمین گیرت میکند. در کنار همه اینها تصور کنید نبود و گرانی دارو هم به آن اضافه شود؛ میشود قوزبالاقوز و اصلا بیمار فرصتی پیدا نمیکند که به درمان و بیماری اش فکر کند. سخن از بیماری سرطان در میان است. این بیماری آن قدر پیچیده است که باید همه نهادها پای کار بیایند تا مرهمی باشند بر دل بیماران. در این گزارش با یکی از همشهری هایمان که این روزها در حال درمان بیماری است، هم کلام شده ایم و در ادامه با یکی از پزشکان متخصص مشهدی از چالشهای پیش روی بیماران صحبت کرده ایم.
محسن یکی از پیشکسوتان ورزشی مشهد است. او که چند سالی میشود با بیماری سرطان دست وپنجه نرم میکند و به قول خودش در این زمینه باتجربه شده است، میگوید: از سه سال پیش تا کنون که درگیر سرطان شده ام، انواع داروهای مختلف را تجربه کرده ام. شروع بیماری ام با سرطان روده بود و بعد از آن نیز کبدم درگیر شد. مجبور به پیوند کبد شدم و اکنون هم مشغول شیمی درمانی هستم.
او سه عامل را برای غلبه بر سرطان بیان میکند و میگوید: یک بیمار سرطانی باید سه عامل «همراه خوب»، «روحیه» و «پول» داشته باشد تا بتواند بر این بیماری غلبه کند. من بیماران زیادی را دیده ام که به دلیل کمبود هرکدام از این سه عامل نتوانسته اند درمان خود را ادامه دهند و هر کدام از این سه عامل هم در جای خود بسیار مهم است. اما وقتی موضوع هزینههای درمانی مطرح میشود، این موضوع شکل دیگری پیدا میکند.
محسن هزینههای بالای دارو و کمبود آن را یکی از مهمترین مشکلات بیماران سرطانی میداند و میگوید: مشکلات بیماران سرطانی در موضوع دارو، شامل تهیه دارو و هزینههای داروست. کم نبوده اند بیمارانی که توان خرید داروی خود را نداشته اند و از ادامه مسیر درمان منصرف شده اند. من همین دو ماه پیش که مشکل ریوی پیدا کردم، برای انجام برخی آزمایشها حدود ۵۴ میلیون تومان پرداخت کردم. تأمین این گونه مبالغ غالبا برای افرادی که مبتلا به بیماری هستند، غیرممکن یا بسیار دشوار است. اگر هم درمان ادامه پیدا نکند، منجر به متاستاز و پخش شدن تومورها در نقاط مختلف بدن میشود.
وی میافزاید: زمانی هم هست که بیمار پول خرید دارو را هم دارد، اما به دلیل مشکلات مختلف در زمینه واردات و توزیع، دارو در کشور پیدا نمیشود و به هزار و یک رابطه و پارتی بازی نیاز دارد تا دارو را تأمین کند. بیمه در تأمین هزینه دارو تاحدودی کمک میکند، اما گاهی آن قدر بوروکراسی وجود دارد که باید عطای بیمه را به لقای آن بخشید. این داروها بسیار گران اند و هر سال چندین بار برای تأیید داروها باید به بیمهها مراجعه کنیم. این بیمار سرطانی در ادامه میگوید: نباید از یاد برد مشهد با همه امکانات درمانی در زمینه آنکولوژی و شیمی درمانی، برای درمان بیماران سرطانی و پیوند، در زمینه دارو و پزشک و تجهیزات بیمارستانی در مقایسه با شهری مثل شیراز در رتبه پایین تری قرار دارد.
به سراغ یکی از پزشکان متخصص شهرمان میرویم که روزانه با جمع زیادی از بیماران سرطانی سروکار دارد. او پس از اصرارهای فراوانمان قبول میکند که با ما حرف بزند، اما نام و نشانش منتشر نشود. این پزشک موضوع کمبود دارو را مشکل کشوری بیان میکند و میگوید: مشکل تأمین داروهای بیماران سرطانی، فقط مربوط به مشهد نیست.
این مشکل کشوری است که مسئولان وزارت بهداشت و حوزه غذا و دارو باید پاسخگوی آن باشند. در این زمینه زنجیرهای عجیب وغریب وجود دارد که دود آن فقط به چشم بیمار میرود. مسئولان و متولیان حوزه دارو هم کاملا از این موضوع اطلاع دارند و معمولا راهکار مشخصی هم ارائه نمیکنند. وقتی هم که رسانه یا پزشکی این مسائل را مطرح میکند، متهم به تشویش اذهان میشود. او ادامه میدهد: مشکل کمبود داروهای پایه شیمی درمانی از گذشته بوده و هنوز هم رفع نشده است.
از طرفی داروهای اصلی که سازگاری با افراد دارند، وارد کشور نمیشوند و به جای آن ها، داروهای ژنریک به بازار میآیند که با وجود تأییدیههای وزارت بهداشت، کیفیت خوبی ندارند و مشخص نیست بعضی از آنها چه مسیری را برای تأیید پیموده اند تا به دست بیمار برسند. این پزشک متخصص بیان میکند: کمبود داروها به صورت دورهای وجود دارد و شرکتهای دارویی هم در این مورد توجیهات خود را دارند.
گاهی میگویند ماده اولیه آنها اجازه ورود پیدا نکرده است، گاهی هم موضوع ارز و گمرک را پیش میکشند؛ ضمن اینکه ارز موردنیاز برای تأمین دارو روزبه روز کمتر میشود و تعداد بیشتری از داروها از شمولیت ارز با قیمتهای دولتی خارج میشوند. قیمت داروها هر روز گرانتر میشود و حتی اگر تحت شمول بیمهها باشند، میزان پایه بیمهها برای آنها تغییر نمیکند و در نهایت این بیمار است که باید سهم بیشتری بپردازد.
وی میافزاید: هروقت هم که برخی از عوامل میخواهند دارویی را گران کنند، این داروها نایاب میشوند و بعد از گران شدن، دوباره در دسترس قرار میگیرد. از سوی دیگر برندهای سازمانهای بیمه گر از تحت پوشش قراردادن داروهای این حوزه که گران قیمت هم هستند، سرباز میزنند و در این باره کاملا سلیقهای عمل میکنند. بیمار باید بارها برای تأیید دارو به بیمه مراجعه کند تا شاید بتواند برای دارو تأییدیه بگیرد و از بیمه استفاده کند.
خود من وقتی میبینم وضعیت اقتصادی بیمار چندان مساعد نیست و بیمه مناسبی هم ندارد، تاحدامکان مصرف داروی گران قیمت را که حتی ممکن است تأثیر بیشتری هم برای او داشته باشد، توصیه نمیکنم، چون میدانم این دارو را نمیتواند تهیه کند و در کنار مشکلات بیماری، باید مشکلات روانی و حسرت تأمین دارو را هم داشته باشد. کم نیستند افرادی که به دلیل گرانی یا کمبود یک دارو، عزیزان خود را ازدست داده اند و همیشه این زجر و حسرت را دارند که اگر هزینه تأمین دارو را داشتند، عزیزان آنها هنوز در کنارشان بودند. البته برخی از همکاران هم این گونه عمل نمیکنند و دارویی را که تشخیص میدهند مؤثر است توصیه میکنند و البته بیمار هم در تهیه آن با مشکل مواجه میشود.