صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یادی از استاد علی باقرزاده، نویسنده و نیکوکار مشهدی

  • کد خبر: ۱۹۹۳۴۷
  • ۱۹ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۱
درباره استاد علی باقرزاده، شاعر، نویسنده و نیکوکار فرهیخته مشهدی که در ۱۹ آذر ۱۳۹۵ از دنیا رفت.

به گزارش شهرآرانیوز شاید اگر در هجده سالگی پدرش حاج علی اکبر باقرزاده را از دست نمی‌داد، می‌توانست باقی عمر را آسوده خاطر در میان کتاب ها، اصحاب ادب و محیط‌های آموزشی سطوح عالیه، سپری کند. اصلا شاید از جایی به بعد همچون دیگر دوستان زمانه اش همچون شفیعی کدکنی و اخوان ثالث، راهی پایتخت می‌شد و مسیر زندگی اش به سمت و سوی دیگری می‌رفت، اما مرگ نابهنگام پدرش در سال ۱۳۲۶، مسئولیت سرپرستی مادر، هفت خواهر و یک فقره تجارت خانه چای در سرای شاه وردی خان مشهد را بر شانه‌های جوانش گذاشت تا لاجرم روزهایش را با چرتکه و چای به شب برساند و شب را با تحصیل در مدارس شبانه و مطالعه، به سپیده صبح گره بزند.

او که به شکل خودآموز زبان انگلیسی و عربی را فراگرفت، در اوقات فراغت، در محضر استادانی، چون محمدتقی ادیب نیشابوری و قاسم رسا حاضر می‌شد و علم تفسیر را از حضور میرزا علی اکبر نوقانی می‌آموخت. طبیعت رئوف و ذات بخشنده و ایثارگر او، عنصر جدانشدنی شخصیتش بود. چنان که در باقی عمر، از هر فرصتی برای اشاعه خیرخواهی استفاده می‌کرد. از رسیدگی به زمین موروثی پدرش در روستای علاقه که به بهترین شکل ممکن سامانش داد تا رسیدگی به وضعیت زندگی دانشجویانی که به مثابه زمین‌های حاصلخیز علم و دانش، شایسته رسیدگی و سامان و حمایت بودند.

تجربه سازندگی زمین‌های روستای علاقه که بعدتر او را به کشاورز نمونه سال تبدیل کرد، موجب شد تا برای سرپرستی شرکت‌های کارخانجات تولیدی ثابت خراسان دعوت به کار شود و در ۳۷ سال فعالیت در این مجموعه، به عضویت هیئت مدیره و بعدتر ریاست شرکت ارتقا یابد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به عنوان یکی از با تجربه‌ترین مدیران استان، برای مدیریت اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان خراسان به مدت یک سال انتخاب شد، اما پس از آنکه برای عضویت در هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد دعوت شد، به شوق حضور در محافل علمی و نشست و برخاست با اهالی علم و ادب، از اتاق بازرگانی خارج شد و بیش از هرچیز در فضای دانشگاه، به امور دانشجویان و مشکلات آن‌ها رسیدگی می‌کرد.

در کنار تمام سمت‌های مدیریتی و موفقیت‌های کاری، علی باقرزاده با تخلص «بقا»، یکی از برجسته‌ترین وارثان ادبیات کلاسیک در خراسان بود. او که از ۱۰ سالگی با شعر و شاعری مأنوس بود، آثار منظومش از سوی مطبوعاتی، چون یغما، وحید، آینده، خواندنی ها، نشریه فرهنگ خراسان پاژ، کیهان فرهنگی و آستان قدس رضوی (مشکوه) به چاپ می‌رسید و به شکل پیوسته در محافل ادبی که گاه خود از مؤسسان آن بود، حاضر می‌شد. از همان روز‌ها هم به تبع مضامین اخلاقی و حکمی اش، در قالب قطعه شعر می‌سرود. اشعاری که گاه یاد مخاطب را به سمت و سوی اشعار پروین اعتصامی‌ می‌برد و گاه یادآور آثار ابن یمین می‌شد.

شاید بیراه نباشد اگر چرایی کاربرد مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه اشعار بقا را به زندگی پرفرازونشیب و تجربیات بسیارش نسبت دهیم. مسئولیت سنگین زندگی در عنفوان جوانی از یک سو و علاقه مندی به کسب تجربه و سفر به مناطق دور و نزدیک جهان از دیگر سو، او را ترغیب کرد تا سرگذشت پربار خود را در قالب آثاری، چون «خاطرات هشت دهه عمر» به انتشار برساند. از خاطرات خانه پدری در مشهد و ماجرا‌های کودکی گرفته تا روز‌های خروج رضاخان از ایران و اشغال کشور به دست قوای روس و انگلیس در شهریور ۱۳۲۰خورشیدی.

همچنین قسمت‌هایی از کتاب «در پیچ و خم زندگی...» خاطره‌هایی از سفر‌های او را به شهر اجدادی اش یزد و نیز کشور‌های هندوستان و عراق و افغانستان و آمریکا در بر می‌گیرد. «سفر به مسکو و سن پترزبورگ» و «سیر آفاق» از دیگر آثار او در حوزه تجربیات جهانگردی است. علی باقرزاده در ۱۹ آذر سال ۱۳۹۵ به هنگام هشتادوهفت سالگی در حالی از دنیا رفت که در میان اهالی ادب خراسان به ستون استوار شعر و قلم از او یاد می‌شد و در میان اهالی صنعت و تجارت، تصویر کم نظیری از یک مدیر نمونه بود.

پیام رهبر معظم انقلاب برای بزرگداشت بقا

سال ۱۳۹۲ مراسم بزرگداشتی برای بقا در مشهد برگزار شد، به همین مناسبت رهبر معظم انقلاب، پیامی برای علی باقرزاده ارسال کردند: این دوست دیرین و شفیق، یکی از بازماندگان کم‌شمار مجموعه‌ای از شاعران چیره‌دستی است که در برهه‌ای از زمان مشهد را کانون شعر سرآمد و ممتاز دوران خود ساخته و زبان شعردوستان و شعرشناسان را به تحسین و تکریم جایگاه ادبی خویش گشوده بودند.
قطعه‌های بقا همچون قطعه‌هایی از دیبای رنگین و خوش‌نگار در انبوه غزل و قصیده ممتاز آن دوران مشهد، جلوه‌ای ویژه و چشم‌ودل‌نواز داشت.

شاعری خیر و واقفی نیک اندیش

باقرزاده نه تنها شاعر بلکه یک خیر مدرسه ساز، کارآفرین موفق و مدیری نمونه بود. او در زمانی که در هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد عضویت داشت، تصمیم گرفت تا هیئت خیریه خوابگاه سازان را تأسیس کند و در گام نخست خوابگاهی برای پانصددانشجوی دختر ایجاد کرد و پس از آن از مایملک خود زمینی به وسعت یک هزار متر، برای ساخت خوابگاه متأهلان اختصاص داد و آن را نیز به کمک پسران خود در قالب شصت آپارتمان به پایان رساند.

ساخت دو مدرسه ابتدایی و راهنمایی در روستای علاقه، ساخت دبستان و دبیرستانی به نام همسرش در منطقه ۵ مشهد و وقف کتابخانه ۳هزار جلدی خود به آستان قدس رضوی و کتابخانه وزیری یزد، از دیگر امور خیر اوست که در کارنامه درخشان این شخصیت برجسته ادبی و اجتماعی، به ثبت رسیده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.