صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نامه‌هایی که باید نوشته می‌شدند، ولی نشدند

  • کد خبر: ۲۰۴۶۵۹
  • ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۸:۴۰
برخی نامه‌های اداری خیلی عجیب هستند، از این لحاظ که یک مدیر برای خودش درخواست می‌نویسد.

برخی نامه‌های اداری خیلی عجیب هستند، از این لحاظ که یک مدیر برای خودش درخواست می‌نویسد.

مثلا فروردین پارسال مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان برای خودش یک نامه درخواست نوشت و از خودش خواست با مجوز تأسیس مدرسه غیرانتفاعی برای خودش موافقت کند و لحظات دلهره آوری را تجربه کرد و مرد و زنده شد، تا زمانی که پاسخ نامه اش را دریافت کرد.

در سال ۹۸ معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر هم همین سطح بالا از استرس را تجربه کرد. او هم در نامه‌ای به خودش خواستار دریافت دارو‌های خاص به خصوص دارو‌های شیمی درمانی به داروخانه تحت مدیریت خودش شده بود.

البته شهردار رشت در سال ۹۶ بیشتر از دو مدیر قبلی دچار استرس شد، زیرا درخواست بزرگ تری داشت. او از خودش، برای خودش درخواست یک خانه کرده بود. البته تمام این لحظات سخت تمام شد و از آنجا که در نومیدی بسی امید است خوشبختانه تمام مدیران فوق خودشان با درخواست‌های خودشان موافقت کردند و خودشان به خودشان نه نگفتند.

شاید با خودتان بگویید چقدر این درخواست‌ها عجیب هستند، ولی باور کنید از این درخواست‌ها عجیب‌تر هم داریم. آن قدر عجیب که شاید تا حالا هیچ مدیری از این درخواست‌ها نداشته باشد. منظورم درخواست استعفا به خاطر ناتوانی در انجام مسئولیت است. مثلا چه می‌شد یک مدیر درخواست استعفا کند و بگوید ضمن احترام به عمویم که این پست را به من داد به خاطر احترام به مردم از این پست استعفا می‌کنم.

چه می‌شد یک مدیر می‌گفت: با اینکه ده‌ها میلیون حقوق می‌گیرم و این پستم را دوست دارم، ولی دوست ندارم حقوق قانونی ده‌ها میلیون آدم به خاطر نحوه مدیریتم از بین برود. چه می‌شد یک مدیر نامه استعفا می‌نوشت و می‌گفت: هم خودش اشتباه کرده مسئولیت را قبول کرده و هم کسی که به او این پست را داده مرتکب اشتباه شده است. چه می‌شد یک مدیر نامه استعفا می‌نوشت و می‌گفت: اگر با مدیریت من قرار بود مشکلی حل شود تا الان باید حل می‌شد، ولی حالا که به جای حل شدن، بیشتر شده، من استعفا می‌کنم. چه می‌شد یک مدیر از تمام امکانات رفاهی که به خاطر مقامش داشت بی خیال می‌شد و با یک استعفا باعث رفاه و راحتی وجدان خودش می‌شد؟

چه می‌شد یک مدیر وقتی می‌دید سواد یک کار را ندارد... ببخشید ازاتاق فرمان دارند اشاره می‌کنند که دیگر ادامه ندهم، چون قرار بود این ستون محتوا‌های طنز داشته باشد، نه محتوا‌های تخیلی! آن‌ها می‌گویند اصلا چی می‌شد شما هم به جای طنز نوشتن، می‌رفتی مشق‌های پسرت رو می‌نوشتی. پس فعلا خداحافظ.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.