سکینه تاجی | شهرآرانیوز فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام جایی است که هرکسی میتواند ویترین خود را طبق سلیقه و نظر خود بچیند و دیگران را دعوت به تماشای آن کند؛ ویترینی که معمولا بهترینها در آن چیده میشود. البته در سالهای اخیر و با فراگیر شدن تب فالوورگیری و شهرت، افراد حتی با نمایش نقصها و کمبودهایی که دارند سعی در جذب مخاطب کرده اند. این مسئله را میتوان با چشم پوشی تحمل کرد؛ زیرا فرد خود را در معرض تمجید یا تخریب قراد داده است؛ اما زمانی که افراد با استفاده (بخوانید سوءاستفاده) از دیگران سعی در جذب مخاطب دارند، قضیه فرق میکند.
مثالش میشود مادرانی که فرزندان خود را سوژه عکس و فیلمها کرده اند یا فرزندانی که با قرار دادن والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ خود در موقعیتهای چالشی یا خنده دار، از آنها برای دیده شدن سود برده اند و... و اکنون معلمهایی که با استفاده از جذابیتهای کلامی و رفتاری دانش آموزان به دنبال فالوور بیشتر هستند. معلم بلاگری اصطلاحی است برای فعالیتهایی که معلمها در فضای مجازی دارند؛ البته فعالیتهایی نه بر مبنای آموزش روشهای تدریس یا اشتراک تجارب، بلکه با خارج شدن از چارچوبهای مقرراتی و با به بازی کشاندن کلاس و دانش آموزانش.
زینب ثابتی، معلم ۲۶ سالهای است که سال پنجم خدمت خود را میگذراند. او دبیر ریاضی مقطع متوسطه اول، یعنی پایههای هفتم تا نهم است و صفحه خصوصی و جمع وجوری در اینستاگرام دارد که گاهی روایتهای کوتاهی از معلمی در آن به اشتراک میگذارد. یکی از استوریهای صفحه او که در خاطرم مانده تصویری بود که همه دخترهای کلاس سرشان را گذاشته بودند روی نیمکت و خانم معلم روی تصویر نوشته بود:
«گفتم برای استراحت بین کلاسی چشماتون رو ببندید براتون موسیقی بذارم و بعد سه تار استاد لطفی رو گذاشتم؛ بعد که چشم هاشون رو باز کردن، از حسی که تجربه کردن گفتن. یکی از بچهها از صبح دمغ بود و هیچ حرفی نمیزد و هر کاری میکردم، با کلاس همراه نمیشد. بعد از پنج دقیقه گوش دادن به سه تار چشم هاش رو باز کرد، اشک هاش رو پاک کرد و شروع کرد به حرف زدن و اون لحظه بود که گفتم: آخیییییش!»
از ثابتی میپرسم: هدفت از روایت لحظههای معلمی ات چیست؟ پاسخ میدهد: «اول از همه برمی گردد به علاقه شخصی ام، دوست دارم وقتی که عمیقا از اتفاقی شاد میشوم، حسم را با بقیه به اشتراک بگذارم. اکنون ارتباطات به شکلی است که مردم از اخبار منفی و حس وحال بد بیشتر میگویند. وقتی در مواجهه با یک دانش آموز یا به خاطر یک مشکل و چالش راهکاری را در پیش میگیرم و بعد نتیجه خوب و مطلوبی به دست میآید، دوست دارم حتما درباره اش صحبت کنم. دانشجومعلمها و همکاران تازه کار در صفحه ام حضور دارند و وقتی درباره تجارب موفقیت آمیزم حرف میزنم، بازخوردهای خوبی از آنان میگیرم.»
میپرسم: دانش آموزانت هم در صفحه ات هستند؟ «نه اصلا! آی دی صفحه ام را به هیچ کدام از دانش آموزانم نداده ام. از همکاران هم فقط آنها که روابط دوستانه داریم و هم کلاسیهای دانشگاه در اینستاگرام من را دنبال میکنند.»
میگویم: آیا دلیل خاصی دارد؟ میگوید: «من گاهی به مسائلی اشاره میکنم که به نظرم نیاز نیست دانش آموزان و همکاران مدرسه از آن مطلع شوند.»
ثابتی به تأثیر کرونا بر رواج مدرسه و تدریس مجازی اشاره و بیان میکند: بچهها پس از کرونا رسما وارد فضای مجازی شدند. حالا دسترسی راحتی به اینترنت دارند و این زیست مجازی بر رفتار و گفتار و منش و شخصیت دانش آموزان تأثیر گذاشته است. معمولا معلمانی که سن بیشتری دارند از وضع کنونی شاکی و ناراضی هستند و معتقدند بی پروایی، عصیانگری، تظاهر به بی اهمیتی برخی امور درسی مهم و... به ویژگیهای رفتاری بیشتر نوجوانان تبدیل شده است؛ اما من به شخصه با نوجوانان چالشهای این چنینی ندارم.
ثابتی مخالف سرسخت پدیده معلم بلاگری است و به قول خودش تا هرجا که میتوانسته و به هر مسئولی که میشده این اخطار را داده است تا جلوی فعالیتهای خارج از مقررات آموزشی گرفته شود؛ زیرا او معتقد است که این مسئله آسیب جبرانناپذیری دارد.
از نظر او شیوع پدیده معلم بلاگری نتیجه ورود افرادی است که بدون هیچ پیش زمینه شناختی وارد بدنه آموزش وپرورش میشوند. فضای مجازی به نوعی رفتارهای ما را هدایت خواهد کرد. یک معلم شاید خیلی محدود شروع به گفتن از کارش کند، اما با چشیدن طعم دیده شدن، میفهمد که باید پا را فراتر بگذارد و هربار ترفندهای جدیدی به کار بگیرد؛ برای مثال از دانش آموزان استفاده کند و از طرفی بچههایی که وارد بازی شده باشند هم به تدریج متوجه خواهند شد که برای خوشایند معلم و برای موفقیت در جلب توجه معلم باید چه کارهایی انجام دهند.
حسین باقری مدیر و آموزگار جوان و مدرس پایه پنجم دبستان در مدارس حاشیه شهر مشهد و روستاهای هم جوار است. صفحه اینستاگرام آقای باقری با دنبال کنندگان بسیار و لایک و کامنتهای زیر پستها نشان از استقبال مخاطبان دارد. استوری آقای معلم را باز میکنم. روی پلههای حیاط بزرگ مدرسه نشسته است و دو پسربچه هم روبه روی او نشسته اند، درحالی که یک لقمه میپیچد و به دست پسرها میدهد و لقمهای را خودش به دهان میبرد. گاهی به کتابی که کنارش باز است نگاه میکند و از پسرها معنی کلمات ادبی را میپرسد.
باقری درباره هدفش از راه اندازی صفحه اینستاگرامی خود میگوید: در دوران کارورزی و در زمان انجام کارهای فوق برنامه و کارهای پرورشی، به بچهها و استعدادهای آنها «حسی درونی» پیدا کردم که تا آن موقع خیلی به آنها بها داده نشده بود. در نهایت به پیشنهاد یکی از دوستانم به بازنشر این فعالیتها و مطالعاتم در فضای مجازی پرداختم. باقری به انواع مخاطبان خود اشاره میکند که اگر چه اکثریت با معلمان و همکاران اوست، افراد عادی و نوجوانها و جوانهای زیادی مخاطب صفحه او هستند.
میپرسم: والدین و دانش آموزانی که خودشان را در تصاویر و فیلمهای شما میبینند چه واکنشی دارند؟ «خوشحال میشوند. البته هر فیلم و تصویری را با هماهنگی و رضایت والدین از بچهها تهیه میکنم. معمولا والدین علاقه دارند که استعداد و توانایی فرزندشان در سطح وسیعی دیده شود. در مناطق روستایی، جهان دانش آموز در همان جامعه کوچک روستا خلاصه میشود، قصد دارم باآشنایی بیشتر با فضای مجازی ذهنیت بزرگ تری به آنها بدهم.»
باقری معتقد است در زمانهای زندگی میکنیم که ارتباطات حرف اول را میزند و نمیتوانیم انکار کنیم که همه مشاغل آینده تحت تأثیر جهان مجازی و ارتباطات مربوط به آن هستند. هر نهاد و ارگانی باید در چارچوب ضوابط و قوانین خود افراد خود را تشویق به حضور در این فضا کند. این فضا به بروز استعدادها کمک میکند و معلم در آن دست بازتری برای ایجاد خلاقیت دارد.
فقط باید مراقب گزافه گوییها و هنجارشکنیها در این زمینه بود. گمانه زنیهای منفی درباره هرگونه فعالیت مجازی معلمها و حتی همین اصطلاح «معلم بلاگری» اتفاق خوشایندی نیست. اگر همه چیز در یک مسیر درست پیش برود، میتواند زمینهای برای تحول در نظام آموزش وپرورش باشد. معلمهایی در جهان داریم که با به اشتراک گذاشتن کارهای خود و انجام فعالیتهای خاص و خلاقانه، خود را در جهان معرفی میکنند. حتی جشنوارهها و جوایزی هم به همین منظور داریم مانند the global teachers prise.
میپرسم: باتوجه به فعالیت مجازی اش، دانش آموزان برای جلب نظر او چه تلاشهایی میکنند؟ میگوید: «دانش آموزان به طور کلی همیشه در تلاش برای جلب نظر معلم هستند، چه بحث فعالیت مجازی باشد، چه واقعی؛ اما خودم وقتی قرار است از فعالیت بچهها فیلم بگیرم، اول تأکید میکنم که ما در حال انجام کار پرورشی مورد نظر هستیم. وقتی تأکید بر اهمیت آن فعالیت باشد، بچهها سعی میکنند با بهتر انجام دادن آن فعالیت کلاسی، نظر من را جلب کنند، نه با شیرین کاری یا رفتارهای غیرمعمول.»
محمد لسانی مروج سواد رسانه و مدرس کارگاههای رسانهشناسی است. از او هم درباره فعالیت معلمان در فضای مجازی میپرسیم.
او معتقد است که معلمان هم مثل دیگراقشار جامعه به بازنمایی و ارائه تصویری از خود نیاز دارند. اتفاقا هر چه روشهای گوناگون علم آموزی و شیوههای به روز تعلیم و تربیت بازنمایی و نمود بهتر و بیشتری در فضای رسانه داشته باشد، برای توسعه و پیشرفت کشور بهتر خواهد بود.
لسانی درباره پیامدهای مثبت و منفی فعالیت مجازی معلمان میگوید: «از جنبه مثبت به موارد متعددی میتوان اشاره کرد؛ اول تقویت برندیگ در حوزه تعلیم و تربیت است. وجاهت آفرینی برای معلم در این حوزه میتواند مقدمه سرشناس شدن یک معلم و تخصص و مهارت او در شیوهای از تدریس و زمینه ساز دعوت از او برای برگزاری کارگاههای آموزشی و تدریس روشهای ابداعی خود باشد.
درباره پیامدهای منفی این مسئله باید به عطش نگاه و دیده ربایی به هربهانه و قیمتی اشاره کرد که کم کم مسیر علم آموزی را منحرف میکند و ما به جای معلم، با آقا یا خانمی «دوربینی» مواجه خواهیم بود که ارتباط او با دوربین بیشتر از ارتباط قوی و مؤثر با دانش آموزانش است.»
او ادامه میدهد: «از طرفی نگاه ابزاری به دانش آموزان را نیز نباید فراموش کرد. در نهایت به قهقرا رفتن ارزش علم و ارزشمند شدن شهرت نیز از پیامدهای منفی فعالیت نامناسب در فضای مجازی است.»
لسانی درباره چگونگی مدیریت فعالیت معلمان در این فضا باتوجه به فراگیری نیز میگوید: «به نظرم خودآگاهی معلمان جلوی عطش دیده شدن و دیگر خواستهای کاذب را میگیرد. این خودآگاهی باعث بصیرتی در نگاه و گزینشی در کردار آنها خواهد شد. برنامه ریزی و هدف محوری نیز موضوع مهمی است که باید به آن توجه کرد. وزارت آموزش وپرورش در تدوین چارچوبهای لازم برای کنشگری سایبری و مجازی معلمان و کارکنان آموزش وپرورش باید اقدامات لازم را انجام دهد و ضوابطی را برای کنشهای مقبول و مطرود معین کند.»
او معتقد است همدلی و تعهد معلمان، وزارت آموزش وپرورش، دانش آموزان و والدین سبب میشود فعالیت مجازی معلمان به توسعه آموزش و توسعه دانش و مهارت کمک کند؛ در غیر این صورت آسیب زننده خواهد بود. در این میان طرح مدون و چارچوبهای معین لازمه این کار است که بخشی از آنها باید مکتوب و در قالب بخش نامه و آیین نامههای مقرراتی باشد و بخشی نیز براساس یک چارچوب ذهنی و مبتنی بر اراده و آگاهی طرف هاست.
تیرماه امسال بود که رضا مرادصحرایی، وزیر آموزش پرورش، از آنچه که «ولنگاری در فضای مجازی» خوانده بود، انتقاد کرد و با بیان اینکه تاکنون شیوه نامهای برای حضور معلمان در فضای مجازی تدوین نشده است، گفت که به زودی اقداماتی در این زمینه انجام میشود. اکنون بیش از پنج ماه از سخنان مرادصحرایی گذشته است، بااین حال به گفته حسین محمدزاده، مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش وپرورش خراسان رضوی، هنوز قانونی که به طور مشخص به مسئله فعالیت معلمان در فضای مجازی بپردازد و سازوکار و شیوههای حضور آنها را در این فضا روشن کند، وجود ندارد.
به گفته او، در کلاسهای ضمن خدمت به معلمها آموزشهای لازم ارائه و با توجه به آن، بایدها و نبایدهای فعالیت در فضای مجازی برایشان تبیین میشود.
محمدزاده همچنین از نظارت نهادهای نظارتی بر کردار معلمان نیز خبر میدهد و میگوید: «اگر والدین یا دیگر همکاران، شاهد اشکالاتی در فعالیت مجازی معلمها باشند، از طریق سامانه بازرسی میتوانند با آموزش و پرورش در میان بگذارند.»