به گزارش شهرآرانیوز، زندگی آن زمان صفایی داشت که این روزها نمیتوان آن زیبایی، ارتباطات و کنارهم بودن را جست و جو کرد، آن زمان کنار اقوام و بستگان با جمعهای دهها نفری آرامش و سرزندگی بسیاری وجود داشت.
یادم میآید وقتی بچه بودیم همیشه با دخترخالهها و دختر داییها بدون اطلاع خانواده برای پایان هفته با مادربزرگ هماهنگ میکردیم که به پدر و مادر ما زنگ بزند که ما روزهای پایانی هفته را خانه آنها باشیم. به محض اینکه مادربزرگ ما را دعوت میکرد چنان شادی در دلمان ایجاد میشد که همچنان پس از گذشت سالها آن شور و شعف در وجودمان هنوز هست.
دوران گذشته سفرههایی که برای میهمانی پهن میشد گاه به بیش از ۵۰ نفر هم میرسید. آن زمان هنگامی که سفره میهمانی گسترده میشد سفره دل هم همزمان با خوردن غذا پهن میشد، هرکسی از چیزی صحبت میکرد یک نفر گلایه از آزار و اذیت بچهها، دیگری از شیطنتها و بازیگوشیهای بچهها و گاهی هم دلخوریها و برخی هم طنزهایی از فعالیتهای اعضای خانواده مطرح میکردند.
آنچه که بیشتر از همه ما را در این دورهمیهای بزرگ خانوادگی خوشحال میکرد، چندین ساعت کنار هم بودن، شادی و خنده بچهها و دیدارهایی همراه با شادی و آرامش بود که شاید همه این موضوعات که گفته شد دیگر در بسیاری از خانوادهها تکرار نمیشود.
دیگر خندههای کودکانه به همراه اقوامی همچون خاله و دایی یا عمه و عمو شنیده نمیشود. بازیهایی که آن زمان با اقوام و بستگان داشتیم دیگر جایی برای انجام آنها وجود ندارد یا برخی مواقع به ندرت با تعدادی اندک صورت میگیرد. کاهش بُعد خانوارها و تک فرزندی یا نهایت ۲ فرزند در هر خانواده نشانی از حذف بسیاری از برنامههای دوران کودکی ماست. این روزها خیلی از بچهها تک فرزند هستند و باعث میشود در آینده فرزندان آنان دیگر خاله، عمه، عمو و دایی نداشته باشند.
به خاطر کاهش بُعد خانوار در جامعه ممکن است در آینده دیگر بچههای این نسلها با واژگانی مانند دایی، خاله، عمع و عمو آشنا نباشند حتی مفهوم آنها برای این گروهها ناشناخته باشد. این موضوع به دلیل گرایش خانوادهها به تک فرزندی و در برخی مواقع که برخی اصلا تمایلی به بچهدار شدن ندارند، اتفاق خواهد افتاد.
نسلی که ما بودیم با تعداد زیاد عمه، عمو، خاله و دایی و بچههای آنها زندگی را سپری میکردیم، اما نسلهای آینده انگار نه خود و نه پدرها و مادرها تمایلی به افزایش بُعد خانوار و تعداد زیاد فرزندان ندارند و همین موضوع منجر به حذف این گروهها از اقوام و فامیل خواهد شد.
امروزه زندگی همه ما به دلیل برخی مشکلات اقتصادی، کاهش ارتباطات و گرفتار بودن در مسایل زندگی به دیدارها و دورهمیهای محدود بین خانواده درجه یک محدود شده است. دیگر دورهمیهای دهها نفری در زندگیهای امروزی معنایی ندارد. فقط دیدارها با پدر، مادر، خواهر و برادر خلاصه میشود. شاید فرزندان ما به دلیل کاهش ارتباط بین اقوام و بستگان حتی اقوام درجه ۲ را هم نشناسند.
این مساله نه تنها برای نسل آینده مخاطراتی از نظر ارتباطی و کاهش بُعد خانوار به همراه دارد، بلکه باعث کوچک شدن خانوارها خواهد شد. موضوعی که اگر امروز به آن فکر نکنیم شاید تا سالهای سال حسرت روزهایی در کنار بستگان و آشنایان را بخوریم. دیگر بسیاری از مفاهیم در خانوادهها تغییر خواهد کرد و خانوارها به نوعی به پدر، مادر، خواهر یا برادر ختم میشود.
در صورت ادامه این روند، دیگر نسل خالهها، عمهها، داییها و عموها برچیده خواهد شد و فرزندان آینده نمیدانند که اینها چه مفهومی دارند و چگونه چنین نسلی تشکیل میشود؛ بنابراین باید دنبال راهکارهایی برای این موضوع بود تا در آینده گرفتار کوچک شدن اعضای خانوادهها نباشیم.
صالح قاسمی دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور درباره کاهش بُعد خانوارها اینگونه توضیح میدهد و میگوید: اکنون حدود ۲۵ میلیون خانوار در ایران داریم که ۱۲ تا ۱۳ درصد از این تعداد، خانوارهای تکنفره با حدود سه میلیون خانوار هستند. خانوار تکنفره یعنی خانواری با تنها یک عضو که شامل گروههای مختلف میشود؛ به عنوان نمونه کسانی که هرگز ازدواج نکردهاند یا ازدواج کرده و طلاق گرفتهاند و حالا تنها زندگی میکنند.
یکی از موضوعات مهم در زمینه کاهش اعضای خانوارها در سالهای آینده مساله پیری جمعیت است، زیرا طبق برخی دادههای آماری تا سال ۲۰۳۵ تعداد جمعیت سالمند کشور به حدود ۳۵ درصد میرسد. اکنون میزان سالمندی در کشور به ازای جمعیت ۱۰ درصد است. براساس دادههای آماری اکنون جمعیت ۱۵ تا ۶۴ ساله در سن زادآوری کشور حدود ۷۰ درصد هستند، اما در سال ۱۴۳۵ این تعداد به حدود ۵۵ درصد جامعه رسیده و شیب کاهشی این آمار آغاز خواهد شد؛ بنابراین زمانی که بُعد خانوار روند نزولی و سالمندی روندی صعودی داشته باشد؛ به طور یقین یک جامعه پیر با کاهش شمار اقوام و بستگان در آینده نصیب ایران خواهد شد. آیندهای که مخاطرات زیادی در دوران سالمندی جمعیت کشور سپری خواهد کرد. اگر حداقل تعداد اعضای خانوادهها در حدی معقولانه باشد بخشی از مشکلات آینده حل خواهد شد البته مهمترین راهکار آن از سوی جامعهشناسان گرایش به فرزندآوری و افزایش شمار اعضای خانوادهها مطرح شده است.
کاهش تعداد اعضای خانواده به شیوهای با سرعت در پیشروی است که اگرچه آن زمان بسیاری از اوقات پنجشنبه و جمعهها خانه مادربزرگ همه اقوام و بستگان نزدیک جمع میشدند، اما این روزها تعداد نوههای هر مادربزرگ و پدربزرگ به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد به نوعی خانه مادربزرگها هم دیگر خالی از هیاهوی دوران بچگی شده است.
خانه مادربزرگ هم دیگر خالی است. صدای شلوغی بچههای دایی و خاله یا عمو و عمه دیگر در این خانه شنیده نمیشود. این روزها دوران بچگی هم با بچههای دوران گذشته متفاوت شده حیات خانه مادربزرگ هم از دست شیطنت بچههای آن زمان آسوده خاطر است زیر اکنون تبلت و گوشی جای بسیای از بازیها را گرفته است.
بسیاری از جوامع کشورهای جهان در زمینه تحولات گسترده در ساختار خانوادهها و کاهش شمار اقوام و بستگان آنها عمدتا قابل مشاهده بوده است. موسسه علمی ماکس پلانک آلمان نیز با همکاری بوئنوس ایرس در آرژانتین و دانشگاه آمستردام هلند تحقیقاتی انجام داده که براساس این مطالعات انتظار میرود در آینده شمار اقوام خانواده یک فرد در سراسر جهان به طور متوسط به میزان بیش از ۳۵ درصد کاهش یابد. در کنار والدین، خواهران، برادران، خالهها، داییها، عمهها و عموها به علاوه فرزندان آنها نیز جز اقوام و اعضای خانواده محسوب میشوند.
براساس اظهارات محققان، اکنون یک زن ۶۵ ساله در جهان به طور متوسط ۴۵ خویشاوند زنده دارد. این در حالی است که طبق پیشبینیها، در سال ۲۰۵۰ یک زن ۶۵ ساله فقط ۱۵ عضو خانوادگی خواهد داشت. کاهش تعداد اعضای خانواده او از نظر آماری در سال ۲۰۹۵ همچنان ادامه خواهد داشت و حتی به ۱۴.۱ نفر نیز خواهد رسید.
مخاطرات کاهش میزان فرزندآوری، روند نزولی اعضای خانوادهها و پیری و سالمندی جامعه در سالهای نه چندان دور به عنوان موضوعات مهم در کشور به شمار میرود که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور عالیه شکربیگی، جامعهشناس حوزه خانواده به برخی از مشکلات این حوزه پرداخته است.
شکربیگی گفت: مشکل کاهش بُعد خانوار را مانند دیگر کشورهای دنیا در ایران مشاهده خواهیم کرد؛ بنابراین در آینده تعداد اعضای خانوادهها در این کشور نیز روندی کاهشی پیش میگیرد، زیرا شاخص باروری در ایران ۱.۶ فرزند به ازای هر مادر اعلام شده است.
وی ادامه داد: اکنون این شاخص باروری جز پایینترین شاخص باروری در منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا و منطقه خاورمیانه است. در حالی که نرخ باروری در سال ۱۳۶۵ در ایران به رقم ۶.۵ فرزند به ازای هر زن رسیده بود. همین موضوع باعث رشد تعداد اعضای خانواده و برگزاری دورهمیهای بزرگ و آشنا بودن فرزندان با مفاهیم خاله و عمه بود.
شکربیگی اظهار داشت: اگر به این آمارها دقت شود وقتی که کاهش فرزندآوری در جامعه وجود دارد یکسری از مفاهیم همانند خاله، عمو، عمه و دایی در آینده در خانوادهها دیگر محلی از اعراب ندارد. در واقع این موضوع به عنوان چالشیترین مساله در زمینه کاهش بُعد خانوار به شمار میرود.
وی ادامه داد: زمانی که تعداد فرزندان یک خانواده به یک یا دو فرزند کاهش یابد علاوه بر کم شدن بُعد خانوار دیگر شمار اقوام و بستگان هم کاهشی خواهد شد و دیگر عمه، عمو، خاله و دایی در خانوادهای که یک فرزند دارد و خواهر یا برادری ندارد در آینده برای ازدواج آنها دیگر مفاهیمی به نام عمو و خاله وجود ندارد و این مفاهیم از بین خواهد رفت.
این جامعهشناس حوزه خانواده گفت: همچنین رکورد سرعت کاهش نرخ باروری در سه دهه گذشته به نام ایران ثبت شده است. اکنون بسیاری از خانوادهها به سمت تک فرزندی یا نهایت ۲ فرزندی پیش رفته، اما برخی دیگر از والدین حتی حاضر به داشتن یک فرزند هم نیستند. اینها مشکلاتی است که در آینده همه را با اینگونه مفاهیم غریبه خواهد کرد.
شکربیگی معتقد است: باید به دنبال راهکارهایی اساسی برای کاهش تعداد اعضای خانواده و افزایش تمایل خانوادهها به فرزندآوری باشیم، زیرا در آینده بسیاری از فرزندان امروز با واژگان خاله، دایی، عمو و عمه آشنا نخواهند بود.
وی اظهار داشت: اینکه چه باید کرد که بتوانیم برای از دست دادن مفاهیمی همچون، خاله، دایی، عمه و عمو جلوگیری کنیم. براساس تحقیقاتی که در غرب تایید شده است اگرچه کاهش جمعیت امری جهانی است و مختص ایران نیست و در کشورهای مختلف دنیا موضوع کاهش جمعیت وجود دارد. اما باید به دنبال عوامل اصلی این مساله باشیم.
این مدرس دانشگاه افزود: عوامل زیادی مانند عامل اقتصادی، فرهنگی و نگرشی در این زمینه وجود دارد و باید نگرش خانوادهها به فرزندآوری تغییر کند تا دوباره خانوادهها به افزایش باروری و رشد بُعد خانوار فکر کنند و جمعیت بالای خانوارهای اقوام و بستگان مانند گذشته دورهمی داشته و فرزندان آنان نیز با همبازیهای خود در میان خانواده درجه یک مانند خاله و دایی سرگرم بازی شوند.
شکربیگی معتقد است: اگر وضعیت به چنین شیوهای پیش برود به طور یقین بُعد خانوار در سالهای آینده کوچک و کوچکتر خواهد شد و با توجه به اینکه جامعه به سمت سالمندی هم پیش خواهد رفت. همین مساله نیز مزید بر علت خواهد شد و در آینده علاوه بر داشتن جامعهای با بُعد خانوارهای کوچک بدون داشتن اقوام و بستگان زیاد، سالمندی را نیز تجربه خواهد کرد.
منبع: ایرنا