با نگاهی ساده به روند گسترش اقدامات کلاهبردارانه میتوان دریافت تورم و دورههای تورمی طولانیمدت اقتصاد از عوامل موثر بر افزایش جرائمی هستند که مستقیما در قالب رفتارهای اقتصادی با ویژگی داشتن سودهای کلان در مدت زمان کم ارتباط دارند.
کلاهبرداریهای کلانی که جمعیت بسیاری به صورت خودخواسته ترغیب به مشارکت با آنها شده و حاضر میشوند اندوختههای چندساله خود را تقدیم کلاهبرداران کنند. وضعیتی مشابه آنچه در روزهای کنونی توسط کمپانیای به نام کوروش رخ داده و افراد زیادی را درگیر کرده است. در این مورد که تازهترین کلاهبرداری به سبک پانزی است یک فرد با ترغیب افراد به چند برابر شدن سرمایهشان از طریق خرید یک کالا، مبالغی را به جیب زده و فرار میکند.
شرکتهای پانزی یک روش کلاهبرداری است که طی آن و مشابه آنچه گفته شد، با وعده بازگشت سریع سرمایه موجب جذب افراد میشوند. روشی که نخستینبار در سال ۱۹۱۹ توسط چارلز پانزی که اصالتا ایتالیایی بود انجام شد. اما ویژگی مشترک کلاهبردارانی از این دست، علاوه بر ترغیب افراد، دفاتر رسمی لاکچری، سبک زندگی مرفه، خودروهای گران قیمت و... است. موضوعی که این روش را در دسته جرائم یقهسفیدان قرار می دهد.
در توضیح جرائم یقهسفیدان باید گفت چنین کلاهبرداریهایی عملا از توان افراد فرودست جامعه خارج است و معمولا توسط افرادی از طبقه متوسط به بالا یا دارای روابط اقتصادی و سیاسی قدرتمند ساخته است. این افراد که در دسته یقهسفیدان جای میگیرند با سبک زندگی ایدهآل و ارتباطاتی که دارند به راحتی میتوانند افراد را تحت تاثیر قرار داده و مبالغی را از آنها اخذ کنند.
شرایط نیز در ابتدای شروع بازی مناسب است و منجر به تبلیغات فرد به فرد و خانوادگی میشود. تا زمانی که افراد جدید نیز مبالغی را پرداخت کنند، چرخهای کلاهبرداری می چرخد و پول جدیدترها سود قبلیهای را جبران میکند، موضوعی که در شرکتهای هرمی و گلدکوئست وضوح بیشتری داشت.
اما آنچه قابل تامل است مهیا بودن شرایط برای ادامه کلاهبرداری در مدت زمانهای نسبتا طولانی است. اینکه افراد از نظر روانی چگونه فریفته روشهای نخنما میشوند و در این بین چگونه کلاهبرداران با توسل به خلأهای قانونی اقدام به ثبت شرکتهایی میکنند که حتی پس از انجام کلاهبرداری نیز قابلیت پیگیری ندارند؛ سوالاتی است که نیازمند تحلیل فضای جامعه است.
فضای تورمی و افزایش مصرفگرایی در جامعه مستقیما مفاهیمی چون قناعت و ... را تحت تاثیر قرار میدهند و این خود زمینهساز افزایش جرم خواهد شد. جرائمی که محدود به سرقت و کیفبری و ... نبوده و هرروز در اشکال جدید اما با متد قدیمی تکرار و تکرار میشوند. خلأهای واردات گوشیهای موبایل آیفون از یکسو و تمایل جامعه برای استفاده از این کالا در مورد کلاهبرداری «کوروش کمپانی» توانست بسیاری را تحت تاثیر قرار دهد که شاید از سر طمع و شاید از سر استیصال برای همرنگ جماعتشدن در فضایی که داشتن گوشی آیفون را نمادی از لاکچری بودن و مرفه بودن میداند روی به این اقدام آوردند.
با این حساب عوامل موثر بر شکل گرفتن چنین ذهنیتی که متاثر از سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است، نخستین متهم پرونده خواهد بود، اتهامی که گسترده بودن تعداد مالباختگان آن را سنگینتر و غیرقابل بخششتر میکند.