صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

روایتی از حضور در یکی از جلسات قدیمی شعر مشهد و همجواری با شاعران پیشکسوت

  • کد خبر: ۲۱۳۵۱۰
  • ۰۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۲
ما تصمیم گرفتیم در یکی از همین آخر هفته‌ها در جمع شاعران حضور داشته باشیم و آنچه در ادامه آمده، شرح همین ساعت‌هایی است که در جمع شاعران پیشکسوت مشهد گذشت.

مریم محبی | شهرآرانیوز همه آدم‌هایی که هر صبح جمعه اینجا جمع می‌شوند، یک نقطه اشتراک پررنگ و بزرگ با یکدیگر دارند؛ شعر یک جایی در زندگی شان دارد، یا شاعرند یا محب شعر. درِ خانه محمد نیک، سال هاست به روی این جماعت باز است. جماعت مو سپیدکرده‌ای که جمعه به جمعه از ساعت ۱۰ تا ۱۲ گرد هم می‌نشینند و شعر می‌خوانند و شعر می‌شنوند.

در این میان، آن‌ها که کمتر خاک صحنه شعر و شاعری را خورده اند از قند و پند بزرگان بهره می‌برند و باتجربه‌ها نیز با نقد و نظرهایشان حق پیشکسوتی را ادا می‌کنند. ما تصمیم گرفتیم در یکی از همین آخر هفته‌ها در جمعشان حضور داشته باشیم و آنچه در ادامه آمده، شرح همین ساعت‌هایی است که در جمع شاعران پیشکسوت مشهد گذشت.

چراغی که محمود فرخ خراسانی روشن کرد

در گذر از دالان تاریخ و نگاه به آنچه در تاریخ ادبیات این خطه اتفاق افتاده است، و البته با تمرکز بر محافل و انجمن‌های ادبی، این نام محمود فرخ خراسانی و جلسه‌های شعرخوانی اوست که با تلألؤ زیادی می‌درخشد.

جلسه‌هایی که روز‌های آخر هر هفته بسیاری از بزرگان شعر و ادبیات را گرد هم جمع می‌کرد و ارمغانی بود که از پدرش به ارث برده بود. به موجب آنچه خود نقل کرده است، بیشتر دوستان پدرش از ادبا و فضلای شناخته شده خراسان بودند و گویا انجمنی نیز هر صبح جمعه در خانه آن‌ها برپا بوده تا بعد‌ها که خودش انجمن ادبی فرخ را در مشهد پایه گذاری می‌کند.

انجمنی که یکی از محافل ادبی مهم مشهد در قرن چهاردهم خورشیدی محسوب می‌شود و در خانه خود محمود فرخ برگزار می‌شده است. درواقع همین انجمن است که احیاگر سبک خراسانی بوده و سردمدار جریان سنت گرایی ادبی در ایران. اخوان ثالث، محمد قهرمان، پروین گنابادی، محمدرضا شفیعی کدکنی، حمید سبزواری و بسیاری دیگر از سردمداران شعر و ادبیات از جمله چهره‌هایی بوده اند که به این محفل رفت وآمد داشته اند.

انجمنی به یاد استاد احمد کمال پور

اکنون بعد از گذر سال ها، آنچه مسببان و مؤسسان این محفل شعر هفتگی را مجاب کرده است تا بدون فوت وقت هر هفته گرد هم جمع شوند، روشن نگاه داشتن چراغ انجمن‌های ادبی شهر است. چراغی که در گذشته چندین مرتبه به سوسو زدن رسیده بود، اما خاموش نشد و اکنون یک دوره شش ساله است که دارد با شکل و شمایل کنونی خود با نام «کمال ادب» به جلو می‌رود.

محمد نیک داستان شکل گیری این انجمن را این گونه برای ما تعریف می‌کند: «نام گذاری این انجمن به نام کمال ادب، برمی گردد به استاد احمد کمال پور با تخلص کمال که در سال ۱۳۷۹ فوت شد و ما به شاگردی او افتخار می‌کنیم. ما چهار نفر بودیم، امیر برزگر، غلامرضا شکوهی، محمدعلی سالاری و من. سال هاست که در شهر مشهد انجمن‌های ادبی برپاست. قبل از انقلاب انجمن ادبی فرخ که در همین روز‌های جمعه با مسئولیت استاد سیدمحمود فرخ خراسانی برگزار می‌شد و بعد از انقلاب و فوت او که به عهده استاد احمد کمال پور گذارده شد.

بعد از فوت استاد کمال پور، وقفه‌ای کوتاه در برگزاری این جلسه‌ها افتاد. بودند محافلی که برنامه‌های این چنینی برگزار کنند، اما از پنج شش سال پیش دیگر انجمنی در روز‌های جمعه برگزار نمی‌شد تا اینکه ما چهار نفر تصمیم گرفتیم این اتفاق را رقم بزنیم. حالا دیگر غلامرضا شکوهی و امیر برزگر در بین ما نیستند و مسئولیت برگزاری این نشست‌ها را من و محمدعلی سالاری عهده دار شده ایم که او اکنون در سفر به سر می‌برد.»

یک صله رحم ادبی

ورود و حضور همه علاقه‌مندان به دنیای ادبیات در این محفل آزاد است، اما به طور مشخص، اینجا محفلی شده است برای گرد هم جمع شدن پیشکسوتان شعر و ادبیات مشهد. محفلی که خود نیک از آن با عنوان یک صله رحم ادبی یاد می‌کند:

«نظرمان این است که این جلسه‌ها یک صله رحم ادبی باشد در جمع دوستان و شاعران پیشکسوت و همچنین جوانان، تا چراغ ادبیات روز‌های جمعه انجمن‌های ادبی شهرمان را همچنان روشن نگه داریم. اینجا درواقع اکنون پایگاه شعرای پیشکسوت شهر مشهد محسوب می‌شود. ورود همه خانم‌ها و آقایان نیز مجاز است؛ به شرط شاعر بودن و رعایت ادب در گفتار و رفتار. به قول استادمان احمد کمال پور: اول ادب بعد ادبیات.»

این محفل با شعر خواندن دوستان همراه است، اما همین شعرخوانی هم روال خاص خودش را دارد؛ روالی که آغازگر آن دیوان خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی است و رجوع به آن و ما نیز به رسم همیشه این جمعه را نیز با نام و یاد او آغاز می‌کنیم و با این غزل: «دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم/ نقشی به یاد روی تو بر آب می‌زدم.»

هم احترام به پیشکسوتان هم راهنمایی جوانان

عمده زمان جلسه به شعرخوانی می‌گذرد. غزل‌هایی از استادانی، چون محمد قهرمان و دیگر شاعران شهره شهر. آن‌ها که در این جلسه حضور دارند اگر شعر تازه‌ای سروده باشند آن را می‌خوانند، اگر نه یکی از همین قدیمی‌ها و دیگران که خود چیزی نمی‌سرایند از سروده‌های دیگران بهره مندمان می‌کنند. اما این طور هم نیست که این دو ساعت فقط به شعرخوانی بگذرد. نقد شعر شاعران و تلاش برای اصلاح و بیان نکته‌هایی که به قوت شعر آن‌ها بینجامد نیز از ویژگی‌های دیگر این جلسه هاست.

نکته‌ای که به قول نیک یعنی احترام به پیشکسوتان و حمایت از جوانان: «ما برای پیشکسوتان حرمت زیادی قائل هستیم و جوانان را نیز حمایت و راهنمایی می‌کنیم. همان طور که این حمایت را در همه این سال‌ها بزرگان دیگر در حق ما کرده اند. در این بین، هرکس نقد و نظر و پیشنهادی دارد، بیان می‌کند و شعر‌ها را باهم اصلاح می‌کنیم. برخی اشعار آیینی می‌خوانند، برخی غزل‌های عاشقانه و آزاد، برخی شعر محلی و برخی نیز طنز انتقادی.»

داستان همیشگی حمایت نشدن انجمن‌های ادبی

نیک می‌گوید این جلسه‌ها با مجوز اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر مشهد برگزار می‌شود و معمولا بین ۲۵ تا ۴۰ نفر نیز ظرفیت دارد. او می‌گوید مسئولان خودشان گاهی به این جلسه‌ها آمده اند، اما هیچ گونه کمک یا حمایتی برای برقرار ماندن محافل این چنینی از سوی آن‌ها انجام نمی‌شود: «مسئولان اداره فرهنگ و ارشاد که آمده اند، گاهی به صورت هدیه چند کتاب برایمان آورده اند. اما از انجمن‌های این چنینی که شخصی است و با هزینه فراوان در این عالم گرانی برقرار می‌شود، هیچ گونه حمایت مالی انجام نمی‌دهند.

من خودم از مسئولان اداره ارشاد در تهران شنیده ام که میلیارد‌ها تومان بودجه برای تقویت انجمن‌های ادبی تعیین کرده اند، اما من از این حمایت‌ها درباره انجمن‌های ادبی شهر مشهد چیزی ندیدم و نشنیدم. البته خود اداره ارشاد پیش از این انجمن ادبی داشته است، اما در سال‌های گذشته مسئولان آن گفته اند از تهران دستور داریم وارد فاز اجرایی انجمن داری نشویم، اما قرار هم نبوده از انجمن‌ها حمایتی هم نکنند.»

بازتاب شعر خراسان در رسانه‌ها ضعیف است

محمد نیک یک انتقاد هم به رسانه‌ها دارد: «ما با رسانه‌ها خیلی میانه خوبی داشتیم و داریم، اما از وقتی دوست شاعر و خبرنگارمان جلیل فخرایی، فوت کرد، دیگر شاهد این نیستیم که اخبار ادبی به خوبی در رسانه‌ها بازتاب داده شود. من از مسئولان رسانه‌های شهر مشهد، مخصوصا شهرآرا که ویژه این شهر است، می‌خواهم به شعر و ادبیات و انجمن‌های ادبی بیشتر اهمیت بدهند. یعنی هم گزارش مختلف ادبی تهیه کنند و هم از اشعار و سروده‌های شاعران در روزنامه خود استفاده کنند.

گاهی دیده ام شهرآرا این کار را می‌کند، اما حساسیتی روی شعر شاعران مشهد ندارد. بعضی روزنامه‌ها نیز کلا با شعر و شاعری و ادبیات قهر هستند. در صورتی که قدس، خراسان و شهرآرا روزنامه‌هایی بوده اند که همیشه یک صفحه ویژه به ادبیات اختصاص داده اند و شعر شاعران را چاپ می‌کردند.

در مقاطعی که مناسبت‌هایی وجود داشته حتی ویژه نامه‌هایی را نیز به چاپ رسانده اند. اصلا ویژه نامه هم هیچی! مناسبت‌هایی مثل ولادت امام هشتم (ع) سر می‌رسد، اما حتی یک شعر از اشعار شاعران رضوی چاپ نمی‌شود. این گلایه را دارم که رسانه‌ها به شعر شاعران این مرز و بوم کمتر اهمیت می‌دهند. در صورتی که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند؛ شعر خراسان محور شعر ایران است و خود را دل بسته یاران خراسانی خویش می‌خوانند.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.