به گزارش شهرآرانیوز، آداب و رسوم، شبیه گردنبندی است که از مادربزرگ به یادگار میماند، همان گردنبندی که نشان خانوادگی است و فراموش کردنش به فراموش شدن بخشی از هویت فرهنگیمان میماند. «جیک و بوک» شاپور ترکمنسرابی، درباره یکی از آداب و رسوم قدیمی است که بار از قهوهخانههای ایران بسته است. این نمایش که اجرای آن از اول اسفند در سالن بهار مشهد آغاز شده، درباره «ترنا بازی» است که از دوران خسروپرویز در گعدهها رایج بوده است؛ یک بازی رقابتی با درونمایه پهلوانی که پس از ورود اسلام به ایران رونق قابل توجهی پیدا میکند.
ترنا، منشی که مردانگی را محک میزد
ترنا یک بازی نیست، رسم و منش پهلوانی است. به این قرار که در ابتدا مردی که منش و پندارش مورد تایید جمع بوده، شاه بازی میشد و برای خودش نیز یک وزیر و مرشد انتخاب میکرد. وزیر وظیفه مشاوره و اجرای اموری که شاه امر میکرده را به عهده میگرفت.
حالا مرشد کلاه یا لنگ به دست گرفته و با خواندن شعر و رجز مردم را به گلریزان دعوت میکرد. مردم که برای تماشای رقابت مردان با یکدیگر جمع شده بودند پول در کلاه یا لنگ میریختند و در آخر آن مبلغ به پهلوان برنده ترنا میرسید تا کمک خرج زندگیاش باشد.
«جیک و بوک» داستانی عاشقانه در باب ترنا بازی است که پس از سالها در زمان حال حاضر به قهوهخانه میآید تا دو پهلوان را به میدان قهوهخانه مشتی بکشاند.
قهوه خانه مشتی در سالن بهار مشهد برقرار است
لطف تئاترهای بلک باکس این است که باید از وسط صحنه بگذرید و حتی بخشی از داستان باشید. وقتی وارد سالن بهار میشوید هم ماجرا از همین قرار است. بوی سیگار، چای و بخار گرم کتری قهوهخانه بیشتر کمک میکند تا اصلا عضوی از قهوهخانه شوید.
شاپور ترکمنیسرابی کارگردان اثر و راضیه ایرانی تهیه کننده، از نظر فرم، تکنیکی و کلاسیک کارکردهاند. تصاویری که دور تادور قهوهخانه چسباندهاند و حتی استفاده از تورفتگی صحنه در قسمت ورودی که با گذاشتن سماور از خالی بودنش جلوگیری کردهاند. از طرف دیگر نوع بازی و رقصهای نمایشی بازیگران که کاملا با قشر لوطی منش جامعه همخوان است سنتی بودن این اثر را تایید میکند.
ترنا را بچسب که مافیا سه جلد ندارد
شاپور ترکمنیسرابی، کارگردان و بازیگر این اثر درمورد خط روایی جیک و بوک میگوید: نمایش جیک و بوک داستان عشق نافرجام دو پهلوان حیدر و اکبر است که هردو عاشق یکنفر میشوند. اما ماجرا از جایی شروع میشود که پهلوان اکبر که مرشد و آموزگار مرام و مردانگی و منش لوطیگری پهلوان حیدر هست پا پس میکشد و برای حیدر میرود خواستگاری. حالا این ماجرا را میآوریم و در نسل بعدشان بررسی میکنیم که دو دایی و خواهرزاده چطور در نسل بعد با این تقابل عاشقی با یکدیگر برخورد میکنند.
با توجه به گفته این کارگردان قصد نمایش جیک و بوک نشان دادن همین دوگانههاست. از جایی که آقای کارگردان به عنوان بازیگر نقش حبیب وارد میشود و با آوردن اسم بازی مافیا که به نظر کارگردان جایگزین بازیهای ایرانی الاصلی مثل ترنا بازی شده این دوگانه نسل جدید و قدیم و فاصله میانشان را مطرح میکند.
نمایش در انتها میخواهد بگوید بهترین روش برای حل و فصل مشکلات گذر از شکاف به وجودآمده بین نسل جدید و قدیم از طریق روی آوردن به آداب و رسوم گذشتگان است.
عشق درونمایه جیک و بوک است
وقتی درمورد مخاطب میپرسیم، ترکمنی سرابی میگوید: این داستان را یکی از دوستان در مدتها پیش نوشته بود و برای من ارسال کرد تا آن را بازنویسی کنیم و بر اساس آن اجرایی جدید از طرف ما انجام شود. این نمایش با تحقیقات مفصلی از بازی ترنا انجام شد. ذات بازی مافیا دروغ گفتن و ترویج دورو بازی است و ترنا بازی ذات پهلوانی دارد که مخاطب از این نمایش میتواند این را دریافت کند.
وقتی شما در نمایش میبینید که ترنا باعث حل و فصل مشکلی میشود که عشق مشترک میان دو نفر باعثش شده و میبینید که ترنا میآید که حل مسئله کند تا جهیزیه یک نفرشان هم جور شود میفهمید که چقدر ذات راستی آفرین ترنا حائز اهمیت است. مخاطب میتواند مرام و معرفت و درست عاشق شدن را از این نمایش بیرون بیاورد.
راضیه ایرانی بازیگر و تهیه کننده این نمایش نیز میگوید: سلطان_نقش وی_عشق گمشدهای است که در ایران روزگاری نفس میکشیده. سلطان بانو درواقع همان جایگاه والای زن ایرانی است. تا امروز افرادی که با ما درمورد نمایش صحبت کردهاند فرهنگ و سنت گمشده ایرانی برایشان زنده شده است و از این بابت خوشحالیم.
گروهی از تازه کاران و صاحب کسوتها
شاپور ترکمنی سرابی میگوید: خیلی از بازیگران را عوض کردم تا توانستم تیم سرجمع و یک دست امروز را به دست بیاورم و بسیار راضی هستم از حضورشان.
تهیهکننده کار تاکید میکند: بازخورد سه نسل تئاتر را در نمایش شاهد هستیم بهخاطر اینکه بازیگرانمان از هر سه نسل هستند. برخی بازیگران از همان افرادی هستند که در کلاسهای بازیگریمان آموزش میبینند.
متاسفانه امروزه یک نابسامانی در تئاتر مشهد هست که بهنظرم باید مسئولان پیگیری کنند. ما خودمان باید همت کنیم و فرهنگسازی انجام دهیم. البته که نسل جدید تئاتر دارد خودش را پیدا میکند و ما خودمان تئاتر را باید از این نابسامانی نجات دهیم. تئاتر هنر فرهیخته است و ما ادعای فرهیختگی و هنرمندی داریم.
بی پرده و رودررو با تماشاگر
همانطور که پیشتر اشاره شد سالن بلک باکس موهبتی که دارد همین نزدیکی با عوامل تئاتر است، به عنوان مثال در فضای قهوهخانهای که امروز بهخاطر دکور جیک و بوک در سالن بهار پارک ملت شاهدش هستیم، تا جلوی پای تماشاگر یا حتی داخل تماشاگر بازی انجام میشود. نکته جالب توجه زمانی است که بازیگر داد میزند: جمع مهمان من شیرین بیان و چای؛ و قهوهخانهچی شما را هم عضو این جمع میداند و برایتان چای میآورد.
این بدان معنا است که کارگردان برای زدن ضربه نهایی و گفتن اینکه شما باید ترنا بازی را بدانید و میراث دارش باشید از زنده بودن شما در تئاتر نیز استفاده میکند و اجازه میدهد در قهوهخانه جیک و بوک چای بنوشید.
امروز تمام گمشدهها را جیک و بوک به صحنه آورده است و با یک سری فضاسازیها و اتمسفرهای طنز و نوستالژیک، درهم آمیخته است. درواقع به نظر میرسد جیک و بوک آمده است تا بگوید پهلوانهای گذشتهمان هنوز نمردهاند و در خودمان میتوانیم هنوز ببینیمشان. هنوز میتوانیم آنها را زنده کنیم و با آیینشان به حل گسستهای بین خودمان بپردازیم.