صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به دومین قسمت سینمایی «تلماسه Dune» | آمیخته از شکوه و اندوه

  • کد خبر: ۲۱۴۴۸۷
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۲
ویلنوو کارگردان سینمایی تلماسه، که یک پروژه جدی و پرهزینه را جلو می‌برد در قسمت دوم نگاهی توام با شکوه و اندوه به انسان دارد. نگاهی که تمام هزینه‌های فیلم را توجیه می‌کند.

به گزارش شهرآرانیوز؛ پل آتریدس، شخصیت اصلی سریال Dune، یک پسر استثنائی است. چیزی که بار‌ها و بار‌ها به مخاطب گفته می‌شود؛ هم در اولین رمان علمی تخیلی فرانک هربرت و هم در اقتباس‌های سینمایی دنیس ویلنوو که روایت پیچیده‌اش را به دو حماسه غرق در شن تقسیم می‌کند.

قسمت اول Dune تماماً در مورد پتانسیل پل بود و او را با پیشگویی‌های مبهم در مورد آینده‌اش به عنوان یک فاتح قادر مطلق احاطه کرد و در عین حال او را به سیاره دشمن آراکیس پناهنده کرد. قسمت اول به شما نشان می‌دهد که لسان‌الغیب چه کسی است و چه قابلیت‌های شخصی دارد.

هزینه قدرت در دومین تلماسه


حالا صحبت از قسمت دوم این نمایش است، قسمت دومی که می‌خواهد امسال یک بیگ پروداکشن_پروژه بزرگ_ را به رخ هالیوودی‌ها بکشد. قسمت دوم سینمایی تل‌ماسه، این پتانسیل را تحقق می‌بخشد و پل را از یک غریبه در یک سرزمین غریب به حاکم مسیحایی آن تبدیل می‌کند. این سفر به درستی پیروزمندانه است و به همان اندازه مهم، غم انگیز و وحشتناک.

این همان چیزی است که ویلنوو_کارگردان فیلم_ پیوسته در مورد کتاب‌های هربرت_نویسنده کتاب تل‌ماسه_ می‌فهمد. او می‌فهمد که اقتباس‌های قبلی از این کتاب تلاش یک قهرمان معمولی را دنبال می‌کند و پل در مقابل همه شانس‌ها زنده می‌ماند تا تبدیل به یک جنگجوی بزرگ شود و دقیقاً انتقام مرگ پدرش را بگیرد.

اما از طریق همه این‌ها، پل آگاه است از از دست دادن بشریت که با چنین پیروزی‌هایی همراه است، و آگاه است از اتفاقات دردناکی که سیاست جنگ و مقاومت برای بشریت خواسته است. پل می‌داند که چه آینده شومی در انتظار بشریت بوده و خواهد بود.

فیلم ویلنوو موفقیت بزرگی است و بر روی بوم نقاشی حتی گسترده‌تر از اولین تلماسه کار می‌کند، اما در عین حال بخاطر همین ماجرا با یک ماتم عمیق انسانی همراه است، ماتمی که آن را از فیلم‌های پرفروش معاصرش متمایز می‌کند.

بدبینی ویلنوو واقع‌گرایانه است

قسمت دوم سینمایی تلماسه درست از جایی که فیلم قبلی متوقف شد شروع می‌شود. با پل (با بازی تیموتی شالامی) و مادر عارفش، جسیکا (ربکا فرگوسن) که به گروهی از جنگجویان چریکی به نام Fremen در منظره خشک آراکیس می‌پیوندند. خانواده و متحدان او در غیر این صورت توسط یک خانه اشرافی رقیب به نام هارکونن ها، یک کادر بی مو و بی رحم از فاشیست‌ها، نابود شده اند.

بنابراین، پل در دنیای فریمن ادغام می‌شود، یاد می‌گیرد که در صحرا زنده بماند، سوار بر کرم‌های شنی غول پیکر شود و در نهایت هواداری و توجه کافی برای جذب چانی (زندایا)، یک زن فریمنی که وظیفه مربیگری او را دارد، به دست آورد.

اولین Dune قصد داشت توطئه سلطنتی پیچیده ورود House Atreides به Arrakis را به تصویر بکشد، اما بیشتر Dune: Part Two در مورد تفاوت‌های ظریف زندگی Fremen است. ویلنوو کارگردانی است که جزییات کوچک را گرامی می‌دارد. او فیلم‌هایش را با محیطی کامل آغشته می‌کند که به تماشای مکرر پاداش می‌دهد، و لذت این فیلم بیشتر از طریق درک تدریجی پل از دنیایی است که شبیه دنیای خودش نیست.

خاویر باردم مقداری طنز خشن را به نقش استیلگار می‌آورد، رهبر فرمن که پل را به عهده می‌گیرد، اما این زندایا است که نقش او را در اینجا می‌گیرد و مربی پل می‌شود. با وضعیت چانی تا حد زیادی فراتر از عملکرد او در رمان (جایی که او تا حد زیادی یک شخصیت ثانویه است).

رمان عاشقانه چانی و پل هسته عاطفی Dune: Part Two است، اما همچنین مسیر ویلنوو برای قاچاق در بدبینی نسبت به قدرت رو به رشد پل است، چیزی که کتاب هربرت فقط قبل از بسط آن در جلد‌های بعدی به آن اشاره کرده است. همانطور که بیننده مکرراً مطلع می‌شود، پل ادعا شده "لسان‌الغیب" است، یک ناجی که مدت‌ها پیش پیشگویی شده بود و دارای توانایی‌های روحی خیره کننده.


با این حال، با گسترش اقتدار پل، چانی در پایان مسیر انتقام جویانه خود، عذاب را پیش بینی می‌کند و عاقلانه متوجه می‌شود که ناجی‌ها اغلب شکل دیگری از دیکتاتور‌ها هستند. زندایا همیشه سرشار از کاریزمای طبیعی بوده است، و این بهترین عملکردی است که من روی صفحه نمایش از او دیده ام. چانی عشق واقعی خود را به پل و ترسش از آنچه که در حال تبدیل شدن است متعادل می‌کند، و اساساً به عنوان قلب تپنده فیلم عمل می‌کند، زیرا قهرمان فرضی آن بیش از پیش به یک ارباب بیگانه تبدیل می‌شود.

شالامی به همان اندازه برای آن چالش آماده است. Dune: Part Two نشان می‌دهد که با داشتن پل در شروع فیلم، احساس قابل‌توجه بودن و در پایان کاملاً غیرقابل درک، بهتر از صحبت کردن با نزدیک‌ترین متحدانش، فرماندهی هزاران نفر را دارد. جایی که بعدها، آثار الهام‌گرفته‌شده از جمله جنگ ستارگان، رمان‌های هربرت را به چیزی قهرمانانه‌تر تبدیل کردند، Dune مملو از تهدید است، حتی زمانی که «بچه‌های خوب» شروع به برنده شدن می‌کنند.

منبع: آتلانتیک - دیوید سیمس

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.