باز هم کشتی گرفتیمبا پدرجان توی خانه بین ما، هی راه افتادجیغ و دادی قلدرانه کشتی بین من و اومثل جنگ تنبهتن بود بَه چه زوری، زور بابابیشتر از زور من بود روی دستانش مرا اومثل رستم برد بالا شد برنده پهلوان شدپهلوان خانهی ما مرجان زارع