صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مشهد در کنار  کنارک | روایت خدمت نیرو‌های شهرداری مشهد برای کمک به سیل‌زدگان در سیستان و بلوچستان

  • کد خبر: ۲۲۵۱۸۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱
پای صحبت برخی از نیرو‌های شهرداری مشهد که برای کمک‌رسانی به سیل‌زدگان کنارک راهی سیستان‌و‌بلوچستان شده‌اند.

به گزارش شهرآرانیوز، خسته راه اند و شهر غرق آب است. از زمان اعلام اعزام نیرو‌های کمکی به استان سیستان و بلوچستان تا وقت رسیدن به شهر کنارک، زمان زیادی نگذشته است. نیرو‌های امدادی شهرداری مشهد تازه از راه رسیده اند و بعد از چند روز بارش مداوم باران می‌دانند وقت تنگ و حساس است و باید تمام توانشان را به کار گیرند و آستین‌ها را بالا بزنند.   

فقط به اندازه‌ای که لبی‌تر کنند، وقت هست. مدیران استان سیستان، میزبانی را با چای شروع می‌کنند. هر چند گرما بیداد می‌کند، برای رفع خستگی، چای حسابی می‌چسبد. سیل علاوه بر کنارک روستا‌های اطراف را هم بی نصیب نگذاشته است؛ روستا‌های پزم تیاپ و پزم مچان.    

در نبود امکانات

عبدالسلام مهدی پور، بخشدار مرکزی کنارک، وقتی دارد برایمان از ظرفیت‌های گردشگری این شهرستان و شیلاتی که توان صادرکردن ماهی به شهر‌های دیگر را دارد، تعریف می‌کند، به مسئله همسایگی این شهرستان و روستا‌های سیل زده اش با دو دریای عمان و خلیج فارس هم اشاره و بعدترش تأکید می‌کند که کمتر شهری این ظرفیت‌ها را دارد. با شنیدن این حرف‌ها به این فکر می‌کنیم که برخی از شهرها، شهر شداد هستند؛ شبیه شهر‌های ساحلی سیستان که کمتر زیرساخت‌های گردشگری را به خود دیده اند، اما تماشایی و زیبا هستند، با مردمانی خون گرم و مهربان، هر چند محروم و کم بضاعت.   

این روز‌ها دوپارگی کنارک در آب وهوا و آسمان و زمینش بیشتر به چشم می‌آید. برخی از تضادها، ویژگی‌های این شهر و روستاهایش را بیشتر به چشم می‌آورد و آن را منحصربه فرد می‌کند؛ شهری که مردمانش کناردریا زندگی می‌کنند، تور به آب می‌زنند و ماهی پشت ماهی صید می‌کنند، اما زندگی ساکنانش خالی از خیلی امکانات است.

 حالا، اما بشنوید روایت دیگری از این شهر را: سال که هوس نو شدن کرد و بهار که آمد، باران هایش اگرچه دردی از بی آبی سیستان دوا نکرد، برخی شهر‌های این استان را با چالش تازه‌ای مواجه کرد. بارش‌های مکرر و پشت سرهم، سرریزشدن آب در خانه و کوچه و خیابان‌ها را به دنبال داشت و این طور شد که سیل آمد.   

سیل که آمد، عکس‌ها و فیلم‌های مردمانی که خانه هایشان غرق آب شده بود، اما به دنبال تانکر‌های آب می‌دویدند، در فضای مجازی دست به دست چرخید و سروصدای زیادی برپا کرد و خیلی‌ها را به این فکر انداخت که این مصیبت‌ها از کجا پشت سرهم به سرشان می‌آید؟ از تغییرات اقلیمی یا سوءمدیریت؟   
هیچ کس نمی‌توانست از کنار غمی که در نگاه مردمان سیستان جا خوش کرده بود، راحت بگذرد. آب همه جا را فراگرفته بود، اما مردم تشنه بودند.   

اعزام گروهی ۳۰ نفره

مدیران شهری مشهد مثل خیلی‌های دیگر برای کمک رسانی به سیل زدگان سیستان و بلوچستان به تکاپو افتادند؛ تجهیزات و ماشین آلات لازم را فراهم کردند؛ از لودر و کمپرسی گرفته تا تجهیزات دیگر. برای مهار بحران باید زود دست به کار می‌شدند. یک تیم سی نفره از گروه‌های امداد و نجات سازمان آتش نشانی و بروبچه‌های خدمات شهری و دیگر نیرو‌های شهری آماده شدند تا شاید بتوانند کاری برای مردمان این استان انجام دهند. سیل مسیر‌های ارتباطی شهر و روستا‌ها را بسته بود و بازگشایی آن‌ها همت زیادی می ‎طلبید.   

همه نیرو‌های داوطلب و اعزامی به سیستان و بلوچستان شرایط کنارک را‌ می‌دانستند؛ گرما و رطوبت هوا، آن هم در شرایط بحرانی تحمل ناپذیر بود، اما ذره‌ای به این چیز‌ها فکر نکردند و آستین‌ها را بالا زدند تا اول جان و بعد هم سرمایه هم وطنان خود را نجات دهند.   
نیرو‌های امدادی مشهد وقتی رسیدند، به چشم خود دیدند که سرتاسر روستا‌های سیل زده با دریا و آب مجاورند، اما بی آبی به همه جا رخنه کرده است و مردم کنار دریای به این بزرگی، حال وروز خوبی ندارند و به دنبال آب شرب اند. سیل به همه خانه‌ها سرک کشیده بود؛ یک تیم سی نفره از مشهد آستین‌ها را بالا زدند و کمک رسانی را شروع کردند.

قدردانی از تیم مشهدی

بخشدار کنارک نام محمدمهدی حمیدی (به عنوان جهادگری مشهدی) از زبانش نمی‌افتد. هنوز تمام وکمال نمی‌داند که چه پستی و حرفه‌ای در شهرداری مشهد دارد، اما می‌داند این چند روزی که برای کمک رسانی به کنارک رفته اند، خواب به چشم‌های او و اعضای گروهش نیامده است. عبدالسلام مهدی پور مدام از کسانی که آمده اند تا خانه و کاشانه آن‌هایی را که زیر آب وگل رفته است، نجات دهند، تشکر می‌کند و‌ می‌گوید: ارزش زندگی آدم‌ها به همین نشان دادن مرام و معرفت و انسانیت در حق همدیگر است و این ویژگی‌ها زندگی را شیرین می‌کند و این طور می‌توانند سختی‌های آن را تاب بیاورند.   

او یک بار دیگر تأکید می‌کند که نیرو‌های کمک رسان شهرداری مشهد بار سنگینی را از دوش مردم سیستان و بلوچستان برداشتند و‌ می‌گوید: از روزی که به کنارک رسیده اند، خدمتشان را شروع کرده اند. صبح هنوز آفتاب نزده، بیدارند و تا خود شب کار می‌کنند. انگارنه انگار که خسته می‌شوند. عبدالسلام صحبتش را با مکثی کوتاه، این طور خلاصه می‌کند: جبران این همه محبت در توان ما نیست. خدا خودش به بهترین شکل اجر و مزدشان را حساب کند!   

انگار خانواده خودمان هستند

محمدمهدی حمیدی، تحصیل کرده رشته مهندسی عمران و از نیرو‌های کمک رسان شهرداری مشهد است که به شهرستان کنارک اعزام شده است؛ تجربه کار‌های جهادی زیاد دارد و جزو نماینده‌های جهادگر و فعال استان است. به قول خودش فرصت زیادی لازم است تا از همه فعالیت هایش تعریف کند. می‌گوید: تا دلتان بخواهد تجربه این طور سفر‌ها را داشته ام؛ از امدادرسانی در سیل آق قلا گرفته تا سیل دشتیاری سیستان و بلوچستان و کمک رسانی در جریان همه گیری کرونا.   

او تعریف می‌کند: بعد از ماجرای سیل و وقتی وزیر کشور برای حضور نیرو‌های متخصص در سیستان و بلوچستان اعلام نیاز کرد، بروبچه‌های شهرداری مشهد در حوزه‌های مختلف اعلام آمادگی کردند؛ از نیرو‌های سازمان آتش نشانی، پسماند و عمران شهرداری گرفته تا خدمات شهری. تجهیزات لازم شامل خودرو‌های سبک وسنگین امداد و نجات و انواع پمپ، تانکر و لوازم موردنیاز را هم برداشتیم و راهی کنارک شدیم. در سه محور عملیاتی مشغول امدادرسانی هستیم؛ تیم عملیاتی مستقر در شهر، تیم حاضر در روستا‌ها که عملیات تخلیه آب و خاک ریزی کوچه ‎ها را عهده دارند و تیمی که ما بین شهر و روستا در ترددند.   

امدادرسانان مشهدی وقتی رسیدند که خانه‌ها غرق آب بودند و درعین حال خورشید بی امان می‌تابید و طاقت آدم را طاق می‌کرد، اما چاره‌ای نبود. خاک کوچه‌ها نشست کرده بود و آن‌ها باید هر روز از معدن خاک بارگیری و چاله‌ها را پر می‌کردند.

وقت استراحت نداشتیم

حمیدی از کاربلدی و باتجربه بودن بچه‌ها می‌گوید و تعریف می‌کند: بلافاصله بعدازاینکه رسیدیم، کار سرکشی به کوچه‌ها و خانه‌ها را شروع کردیم. بعضی‌ها همه زندگی شان زیر آب رفته بود و این همه بحران اجازه نمی‌داد که بخواهیم به خودمان استراحتی بدهیم. انگار که خانواده خودمان گرفتار آب شده اند و کلافه و سردرگم هستند.

به جرئت می‌توانم بگویم بعضی بچه‌ها صبحانه و ناهار را یک جا می‌خورند، پشت فرمان و در حال رانندگی. هفت هشت روزی بیشتر از آمدنمان نمی‌گذرد، اما انگار که یک عمر است کنار آن‌ها زندگی می‌کنیم و جزو خانواده شان هستیم، با نام کوچکمان صدایمان می‌کنند. او با هیجان می‌گوید که ۵۰ درصد از کار انجام شده است و نفس راحتی می‌کشد و ادامه می‌دهد: خدا را شکر مسیر‌ها باز شده است و آب بیشتر خانه‌ها تخلیه و حال وروز مردم خیلی بهتر از روز اول است.   

حمیدی خاطرنشان می‌کند که مردم سیستان و بلوچستان هم مثل دیگر مردم ایران خون گرم، مهربان و دوست داشتنی هستند. او ماجرای چند روز قبل را به خاطر می‌آورد: پسر جوانی ترک یک موتور، نفس نفس زنان خودش را به ما رساند و بطری آب خنکی به دستمان داد و گفت ببخشید همه دارایی و توان ما برای شما همین است و بعد هم گفت مسافتی طولانی را راه آمده تا به ما رسیده است. شاید باورتان نشود ولی حرف‌های آن جوان زیر گرمای ۴۰ درجه سیستان و بلوچستان هزار بار بیشتر از آب خنک به ما چسبید.   

کمک رسانی تا نیمه شب

آدم‌های روستا و همچنین شهرستان کنارک روز‌های سخت را تقریبا پشت سر گذاشته اند، اما هنوز تانکر‌ها برای رساندن آب شرب به اهالی در رفت وآمدند. با اینکه بحران مهار شده است، مردم همچنان در وضعیتی خاص اند.   

جواد منصوری، فرمانده ایستگاه ۲۹ آتش نشانی مشهد، هم همراه گروه اعزامی است؛ با اینکه سال‌ها تجربه کار در عملیات‌های مختلف را داشته، حضور در این شرایط بحرانی برایش جور دیگری است. به قول خودش آدم است دیگر، دلش از زخم برداشتن کوچک دستی هم می‌گیرد، چه برسد به اینکه ببینی خانه خاکی و فرسوده پیرزنی را تا نیمه آب گرفته است و بوی گندیده آب حتی نمی‌گذارد بچه‌ها کارشان را درست انجام دهند.   

منصوری این طور روایت می‌کند: البته شکل زندگی اهالی سیستان و بلوچستان کمی با دیگر شهر‌ها متفاوت است. اینجا افراد به شکل قبیله‌ای زندگی می‌کنند؛ برای مثال از اول تا آخر یک کوچه اعضای یک خانواده و کنار هم هستند و یاری رسان و کمک‎ کننده به هم، اما در شرایط خاص و بحرانی وضع فرق می‌کند و کمک دیگران را‌ می‌طلبند. خوشحالیم که تیم اعزامی از مشهد هم بخشی از نیرو‌های امدادرسان بودند.   

با آن حجم بالای آب در جاده‌ها و کوچه‌ها فکرش را‌ نمی‌کردند کار به این زودی‌ها جمع وجور شود. او‌ می‌گوید که جاده‌ها زیر آب رفته و مسدود شده بودند و خانه‌ها بدتر از آن ها. جاده را با خاک‌های تازه که هر روز از معدن می‌آوریم، هموار کردیم و آب خانه‌ها را هم با پمپ تخلیه. شاید این حرف‌ها که‌ می‌زنم اغراق باشد و باورتان نشود ساعت ۴ بامداد زنگ بیدارباش ما را‌ می‌زنند و بعد از نماز کارمان را شروع می‌کنیم و تا نیمه‌های شب مشغولیم؛ تا ساعت ۱۱، ۱۲ و گاهی اوقات هم تا یک نیمه شب.

ما هم آدمیزادیم و حرف درستی نیست اگر بگویم خسته نمی‌شویم، ولی به همین خدا که بزرگ و کوچک قبولش داریم، هر وقت لبخند حتی کم رنگ و کوچک و بی رمقی بر لبی می‌بینیم که نتیجه کار ما بوده است، شکر نعمتش را به جا می‌آوریم و حالا هم این نوید را بدهم که بخش بیشتر کار انجام شده است.   

خسته شده ایم، اما تسلیم نه

احمد اسدپور راننده لودر است و با هفت هشت نفر دیگری که همراهش هستند، روزی هشتاد تا نود کامیون بار خاک از معدن به شهر و روستا می‌آورد. در گرمای هوا دلشان لک می‌زند برای نشستن زیر سایه‌ای خنک و سرد، اما خانه و کاشانه ویران و چشم‌های معصومانه و بغض‌های در گلو مانده اهالی که پیش چشمشان می‌آید، توانشان برای ادامه کار مضاعف می‌شود. احمد آقا می‌گوید که ما نماینده مردمان مشهد و شهر امام رضا (ع) هستیم و آقا به رئوف بودن و مهربانی اش معروف است. خسته شده ایم، اما تسلیم نه و خدا کند هم آقا تلاشمان را قبول کند و هم مردمان این شهر.   

خانه‌های خلاصه شده در فضا‌های چندمتری و در آب و هوای دم کرده ۴۰ تا ۵۰ درجه شهر کنارک و روستا‌های اطرافش و نیز بحرانی که با کمک‌های آن‌ها مهار شد، هیچ وقت از پیش چشم نیرو‌های اعزامی از شهرداری مشهد دور نمی‌شود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.