سعید جلائیان | شهرآرانیوز؛ ظهر دیروز بهرام و بهزاد پس از گذشت ۴۸ساعت، یک‌بار دیگر مقابل خانه برادر بزرگ‌ترشان رفتند. اما این‌بار خبری از دید و بازدید یا دعوا و مرافعه همیشگی به دلیل اختلافات مالی گذشته نبود، زیرا دیگر برادر بزرگ‌تری نبود تا آنها بخواهند شبیه همیشه با او به جدل برخیزند.
آنها این‌بار به دستور قاضی صادق صفری، بازپرس ویژه قتل، دست‌بسته به خانه مجید در یکی از تقاطع‌های شلوغ مشهد آورده شدند تا صحنه «برادرکشی» را برابر مقام‌قضایی بازسازی کنند. جنایتی که ابتدا با کشیده‌شدن چاقو و بعد شلیک سه گلوله از گلوی اسلحه کلت انجام شد و آنها برادرشان را برابر چشمان ده‌ها نفر از اهالی، دانشجویان و کسبه روبه‌روی دانشگاه آزاد به قتل رساندند.
حجله سیاهی با یک بنر بزرگ درست در یکی از نبش‌های تقاطع بولوار امامیه و بولوار استاد یوسفی در ضلع مقابل دانشگاه آزاد به چشم می‌خورد در عکس بنر جوانی کت‌و‌شلواری با کرواتی سفید و سیاه، دست در جیب با لبخندی تلخ روی ابر‌ها ایستاده است. تقاطعی که او دو روز قبل در پی درگیری با دو برادرش با شلیک سه گلوله کشته شده بود و هنوز آثار خونش روی پیاده‌رو وجود داشت.
«بهرام. خ» و «بهزاد. خ» در این شرایط و برابر دیدگان عابران و کسبه به محل آورده شدند تا صحنه قتل برادرشان را موبه‌مو بازسازی کنند. با دستور مقام قضایی دست‌بند‌شان باز شد. آن‌طور که بهزاد و بهرام پیش از این ادعا کرده بودند، آنها برای پس‌گرفتن پژو ۲۰۶ از «مجید آقا» (یکی از متهمان مدعی شد که همیشه برادرشان را با همین لفظ صدا می‌زده‌اند) به‌سراغش رفته بودند. بهزاد که مالک ۲۰۶ بود پیش از این یک چاقو و بهرام هم که گویا پیش از این با برادرش اختلافات مالی داشته است، یک اسلحه کلت کمری ۹ میلی‌متری ساخت کشور ترکیه که از فردی دیگر امانت گرفته بود، به همراه داشت.
بهزاد درست در محلی که با مجید گلاویز و روی او چاقو کشیده بود ایستاد و با چاقوی چوبی (ویژه بازسازی) در پاسخ به مقام قضایی در تشریح آنچه گذشته بود، اعتراف کرد: پژو ۲۰۶ من امانتی دست برادرم بود، اما آن را پس نمی‌داد. شکایت هم کرده بودم و دستور توقیفش را گرفته بودم، اما باز هم از برگرداندن خودرو طفره می‌رفت.
مجید آقا حتی با خودرو من جایی نمی‌رفت که بتوانم توقیفش کنم. به همین دلیل روز حادثه به همراه بهرام برای بازپس‌گیری خودرو به سمت خانه‌اش رفتیم. وقتی رسیدیم دقایقی منتظرش ماندیم. وقتی آمد به بهرام گفتم توی ماشین بمان و من می‌روم. به برادرم که رسیدم به او گفتم مجید آقا، ماشینم را پس بده. من همیشه به او مجیدآقا می‌گفتم.
برادرم، اما در جواب با لحنی بد به من گفت: «بِکَن دیگه، اینجا نبینمت.» با این جواب عصبانی شدم و چاقویی را که در جیبم بود، بیرون کشیدم. فقط می‌خواستم او را بترسانم. دوباره گفتم سوئیچ را بده که باز هم همان جمله قبلی را گفت، قصد زدنش را نداشتم به همین دلیل با چاقو به سمتش حمله کردم و با هم درگیر شدیم که او روی زمین افتاد و بهزاد وارد درگیری شد.
بهرام نیز مانند بهزاد به بنر‌های بزرگ تسلیت برادرش نگاه نمی‌کرد، او با دستور بازپرس جنایی کت مشکی‌رنگی را که کلت در آن پنهان شده بود و جیب آن از داخل بر اثر شکلیک گلوله‌ها سوراخ بود، به تن کرد و همان‌جایی قرار گرفت که روز حادثه پشت سر مقتول بود.
او درباره ماجرای آن روز اعتراف کرد: کلت کمری را از پسرعمویم امانتی گرفته بودم. روزی که می‌خواستم همراه بهزاد برای پس‌گرفتن خودرویش بیایم، آن را برداشتم. نیم‌ساعت قبل توی ماشین سلاح را برای شلیک آماده کرده بودم. وقتی بهزاد به سمت مجید رفت، در دوربرگردان دور زدم و در نزدیکی آنها توقف کردم. به محض رسیدنم دیدم آنها با هم درگیر شده‌اند.
من برای ترساندن مجید و دورکردن مردم تصمیم گرفتم چند تیرهوایی شلیک کنم. البته تفنگ همچنان در جیبم بود و اصلا آن را بیرون نیاوردم. دستم روی ماشه بود که آنها با هم درگیر شدند، می‌خواستم سر سلاح را به آسمان بیاورم و شلیک هوایی کنم، اما زمانی که می‌خواستم جیب کتم را با اسلحه به سمت آسمان بلند کنم، ناگهان شلیک شد و دیدم که تیر‌ها به دست مجید خورد. من صدای دو شلیک شنیدم، ولی می‌گویند سه گلوله شلیک شده است.
البته این اظهارات واکنش مقام قضایی را در پی داشت و مدعی بود که اگر قصد شلیک هوایی را داشته چرا سه گلوله شلیک کرده و با دیدن اصابت دو گلوله به دست، چرا گلوله سوم را که به سینه مقتول اصابت کرده، شلیک کرده بود.
در ادامه این بازسازی احمدی، کارشناس سلاح، اظهارات متهم و زوایای آثار گلوله‌ها روی پیکر مقتول را تأیید کرد و گفت: باوجوداین باید خود اسلحه نیز بررسی شود. در هر صورت این سلاح کلت ۹میلی‌متری یو‌اس‌آ ساخت کشور ترکیه است و یازده‌گلوله داشته که از میان آنها سه گلوله شلیک شده است. این کلت کمری بدون کشیدن ضامن امکان تیراندازی ندارد، اما درباره نقص فنی آن که متهم مدعی‌اش است، باید بررسی شود. در ادامه با ثبت اظهارات متهمان که به جرمشان اعتراف کرده و صحنه جرم را نیز بازسازی کردند، بازپرس جنایی پایان بازسازی را اعلام کرد.