به گزارش شهرآرانیوز، قصه همیشه من را به یاد مادربزرگم میاندازد. او همیشه داستان زندگی خودش را با زبان قصه برای من تعریف میکرد. من کل هفته را انتظار میکشیدم تا روز موعود برسد و مادربزرگم به خانه ما بیاید و برای من قصه بگوید.
شنیده بودم در محله «حافظ» خانهای برای قصهها وجود دارد. خانهای پر از رنگ و نور و امید که کودکان را با دنیای قصه آشنا میکند. حیاط پر از گل «خانه توکا»، لبخندی بر لبم میآورد. از پلهها که بالا میروم با کتابخانهای بزرگ روبهرو میشوم که تمام کتابهایش ادبیات کودک بود و بچهها با توجه به علاقه و سلیقه خودشان کتاب انتخاب میکردند و پشت میز مینشستند و در سکوت، کتابشان را مطالعه میکردند.
سرتاسر دیوارهای اتاقها نقاشیهایی چسبانده شده است که متوجه میشوم بچهها هر قصهای را که شنیده بودند، نقاشی کردند. به این فکر میکنم که استقبال کودکان از این خانه و همراهی والدین چقدر ارزشمند است و باعث آشنایی کودکان با ادبیات فارسی و کسب مهارت و تعامل با کودکان دیگر میشود؛ اتفاقی که این روزها در خانه توکا میافتد.
مطلب زیر حاصل گفتوگوی ما با معصومه موسویان، مدیرعامل خانه توکاست که قصهگو، شاهنامهپژوه و دانشآموخته ادبیات کودک بوده و چندین کتاب از داستانهای شاهنامه و مثنوی را بازنویسی کرده است و تعدادی مقاله درباره شاهنامه و ادبیات کودک دارد.
از سال ۱۳۷۹، مربی کانون پرورشیفکری کودکان هستم. فضای قالب بر کانون پرورشیفکری بسیار خوب و دلنشین بود، اما موضوعی که همیشه ذهن من را درگیر خود میکرد این بود که دوست داشتم مکانی خصوصی برای خودم داشته باشم که حالت سازمانی نداشته باشد و فضا برای خلاقیت و ایده بازتر باشد.
این ایده را با خیّری در میان گذاشتم که توانستم نظر او را جلب کنم و کار از همان جا کلید خورد. از دوستان خودم در حوزه ادبیات کودک، دعوت به همکاری کردم که آنها نیز من را حمایت کردند و به سراغ گرفتن مجوز رفتم.
در شهریور ۱۴۰۰، توانستیم برای کارهایی از قبیل کتابخوانی، قصهگویی، نقّالی، شاهنامهخوانی و... مجوز بگیریم. به این ترتیب، مؤسسه فرهنگی خانه توکا به صورت رسمی شروع به فعالیت کرد. در خانه توکا، تمرکز اصلی ما بر روی قصهگویی بود و تصور من این است که قصه و قصهگویی شامل موارد زیادی میشود. به عنوان مثال برای قصهگویی باید کتاب بخوانیم و داستان و شعر بلد باشیم.
روزی کلمه «storytelling» را جستوجو کردم و متوجه شدم که قصهگویی دنیای عجیب و بزرگی دارد و ما در ایران هنوز در بُعد سنتی قصهگویی قرار داریم؛ این در حالی است که قصهگویی بر روی تمام ابعاد زندگی ما تأثیر دارد.
سوابق کاری ما بیشتر در حوزه کودک بود و با توجه به آشنایی با این بستر، معتقد بودیم که کودکان نیاز بیشتری دارند تا با ادبیات کودک بهویژه قصهگویی آشنا شوند. ما بهواسطه حمایتی که از جانب خیّرمان داریم، سعی میکنیم بعضی از خدمت را به صورت رایگان ارائه دهیم. روزهای دوشنبه، برنامههای «توکتاب طلایی» ویژه کودکان است که با محوریت قصه، نقاشی، شعرخوانی، سفالگری، بازی و... انجام میدهیم. برنامه روزهای سهشنبه ویژه بزرگسالان بوده و هر هفته کتابی معرفی شده و از هر قشری با هر شغلی دور هم جمع میشوند و آن کتاب را نقد و بررسی میکنند.
یکی از بخشهای رایگان و هزینهبر خانه توکا، وبسایت است. این وبسایت شامل بخشهای ویدئویی، صوتی و مقالات با موضوعات مختلف در زمینه ادبیات کودک میشود. مجموعه پادکستهایی را تولید کردیم که مجموعهای از قصههای توکاست. «پَر طلاییات را پیدا کن» شعار مؤسسه ماست که معتقدیم هر فردی پَر طلایی دارد که با پیداکردن آن، در مسیر اصلی زندگیاش قرار میگیرد.
در خانه توکا، بر این باوریم که قصهها پر طلایی ما هستند و اگر به قصههای زندگیمان توجه کنیم، پَر طلایی قدرتمندمان را پیدا میکنیم.
زبان کودک، زبان قصه است. ما شادی و امید را با دنیای قصه به کودکان انتقال میدهیم. آموزشهایی که کودکان دریافت میکنند عموماً جزو آموزشهایی نیست که منجر به تقویت مهارت حلمسئله شود. در واقع در خانه توکا ما به دنبال این هستیم که از طریق زبان قصه کمک کنیم تا بچهها زبان حلمسئله و پرورش فکر را یاد بگیرند و بتوانند مسیر زندگی خود را پیدا کنند.
هدفهای ما در در خانه توکا بسیار گسترده است. اگر روزبهروز بر تعداد مخاطبان ما افزوده شود، ما استقبال میکنیم و این به این معناست که آواز توکا بلندتر شده است. من روزهایی را میبینم که دیگر خانه فعلی توکا پاسخگوی نیاز کودکان نیست و ما چندین شعبه دیگر را راهاندازی کردیم.
یکی از برنامههای ما تور قصهگویی مشهدشناسی است که کودکان و والدین را به کوچهپسکوچههای شهر مشهد میبریم تا قصههای کوچهها را بشنوند؛ قصههایی که سینهبهسینه نقل شدهاند. از این رو، آنها با قصههای کوچههای شهر مشهد آشنا میشوند.
از نظر تصویرگری، ادبیات کودک را روبهجلو میبینم که بهراحتی میتوان گفت نمونههای ایرانی تولیدشده با نمونههای خارجی برابری میکنند. در حوزه قصه کودک، ما حرفی برای گفتن داریم و روبهجلو گام برمیداریم، اما در حوزه ادبیات نوجوان، همچنان ضعفهایی وجود دارد و نوجوانان ما به سمت کتابهای ترجمهشده میروند.
من از سازمانهای دولتی ازجمله شهرداری خواهشمندم با توجه به ظرفیت و امکاناتی که در اختیار دارند، از بخشهای خصوصی مثل خانه توکا حمایت کنند.