صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دوراهی دیدن و ندیدن | نگاهی به چند فیلم با محوریت زندگی شاعران و مرور برخی انتقاد‌ها به آن

  • کد خبر: ۲۲۷۳۹۸
  • ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۰
دست گذاشتن روی زندگی شاعران همیشه یکی از موضوع‌های موردعلاقه فیلم سازان و کارگردانان بوده است و طی سال ها، شاعران زیادی بوده اند که روایتی از احوال آن ها، یا در قاب تلویزیون یا بر پرده سینما نقش بسته است.

محبی | شهرآرانیوز، تازه‌ترین نمونه آن «مست عشق» است که برشی از زندگی شمس و مولاناست. ما نیز به همین مناسبت تصمیم گرفتیم مروری داشته باشیم بر فیلم‌هایی که موضوع اصلی آن شاعران هستند و دنیای شاعرانه شان.

مست عشق | روایت همیشه جذاب شمس و مولانا

مست عشق از آن دست فیلم‌هایی با درونمایه ادبی است که هم به دلیل دست گذاشتن روی یکی از جذاب‌ترین روایت‌های ادبی ما سروصدا کرد و هم به این دلیل که دو نقش اصلی آن، یعنی شمس تبریزی و مولانای بلخی، با وجود مشترک بودن پروژه بین ایران و همتایان ترک، به دو بازیگر معروف ایرانی یعنی شهاب حسینی (در نقش شمس) و پارسا پیروزفر (در نقش مولانا) رسید.

 اکران این فیلم بعد از حاشیه‌های فراوان در زمان تولید، مخاطبان زیادی را به سینما کشاند تا تماشای آنچه بین شمس و مولانا گذشته را بر پرده نقره‌ای ببینند. نکته‌ای که مهر تأییدی بود بر این حقیقت که مضامین ادبیات ما، همچنان برای مخاطب جذاب است و افراد فقط برای تماشای فیلم‌های کمدی پا به سینما نمی‌گذارند.

 جالب است بدانید که فروش مست عشق در روز‌های آغاز اکران، صدرنشینی کمدی هایی، چون تمساح خونی را شکست و با افتتاحیه ۱۵ میلیاردی اش در سه روز نخست، دو برابر فیلم جواد عزتی فروخت.
حرف‌های خوب و بد البته درباره این فیلم زیاد بود. عده‌ای بر این باور هستند که نتیجه فیلمی پرسروصدا به شدت ضعیف است و حتی ادای دین نصفه ونیمه‌ای هم به این روایت ارجمند ادبی با دو شخصیت شاخص دنیای ادبیات نیست.

عده‌ای هم معتقدند فیلم را باید با همه کم و کسری هایش به تماشا نشست. به هر حال به نظر می‌رسد نقش بستن عبارت «برداشت آزاد» در آغاز فیلم، بیشتر مجوزی است برای نمایش آنچه در ذهن کارگردان بوده تا آنچه واقعا با همه شک و شبهه‌ها وجود دارد. اظهارنظر‌های زیادی نیز درباره مست عشق شکل گرفت. شاهنامه پژوه، میرجلال الدین کزازی، یکی از افرادی بود که بعد از تماشای مست عشق از این گفت که از تماشای آن احساس شادمانی و خشنود بودن به او دست داده است. 

او درباره گفتگو‌های بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریاب‌تر باشد، و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عام‌تر معرفی کند، گفت: «بیشینه این گفت وگوها، چون از آبشخور‌ها ستانده شده بود، از ویژگی‌های بسیار پسندیده فیلم شمرده می‌شود، اما زبان فیلم، شاید ناچار بوده اند من داوری نمی‌کنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید می‌خواسته اند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببیننده‌ای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.»

رؤیای سهراب | نقاشی که شعر هم می‌گفت

فیلمی که پیش از مست عشق با محوریت یکی از شخصیت‌های معروف جهان شعر و ادبیات اکران شد، «رؤیای سهراب» بود. فیلمی به کارگردانی علی قوی تن که خود به دلیل شباهت ظاهری به سهراب نقش این شاعر را بازی کرد. رؤیای سهراب البته در اکران و فروش اصلا توفیق فیلمی، چون مست عشق را به دست نیاورد. 

با این حال، از جهاتی نیز می‌تواند تشابهاتی با آن داشته باشد؛ چنان که به نظر می‌رسد در هردوی آن‌ها (و شاید دیگر فیلم‌های مبتنی بر زندگی یک شاعر (یا حتی آدم) معروف) سازنده تلاشی برای گفتن حرف تازه‌ای نکرده است و همه چیز در سطحی‌ترین شکل خود قرار دارد.

این فیلم بیشتر از توضیح و تفصیل و تمرکز روی قصه و دیالوگ ها، تصمیم دارد با تصاویر و قاب‌های خود احوال سهراب را مثل یکی از نقاشی‌های خودش، فریم به فریم به مخاطب نشان بدهد. قاب‌ها و تصاویری، چون نقاشی ها، شمایل او، بوم‌های نقاشی اش و طبیعتی که برای سرودن و نقش زدن به آن پناه می‌برد. 

شاید با بیانی دیگر، باید گفت رؤیای سهراب فیلمی است که بیشتر روی درونیات سهراب دست گذاشته است. قوی تن خود درباره این فیلم می‌گوید: «فیلم رؤیای سهراب یک بیوگرافی نیست بلکه راوی زوایای پنهان و دیده نشده‌ای از سهراب سپهری است.» منوچهر دین پرست، منتقد سینما نیز در بخشی از نقدی که بر فیلم رؤیای سهراب نوشته از این می‌گوید که: «این فیلم یک بیوگرافی صرف نیست، اما به شدت فلسفه وجودی شاعر و نقاش را به تصویر کشیده است. 

فیلم رؤیای سهراب را می‌توان از جمله فیلم‌هایی دانست که کارگردان، نه تنها درباره یک شاعر ساخته، بلکه اتمسفر فیلم نیز در حال وهوای شاعرانه قرار دارد. او با خلق تصاویری که بازگوکننده فضای فکری شاعر نیز هست، سعی کرده میان تصویر و معنا نزد سهراب سپهری ارتباطی وثیق و گسترده برقرار کند تا مخاطب در فضای فکری شاعر نیز قرار بگیرد.» سهراب البته پیش از این نیز سوژه جذابی برای فیلم سازان بوده است. مستندی با نام «هیچستان» به نویسندگی و کارگردانی مصطفی ولی عبدی و مستند «سهراب سپهری» به کارگردانی رقیه توکلی، از دیگر تولیداتی است که درباره این شاعر ساخته شده است.

پروین | شاعر مبارز مهجور

فیلم دیگر این فهرست «پروین» است که البته پیش‌تر قرار بود نامش «معجزه پروین» باشد. فیلمی که روی یکی از آرام‌ترین و بی حاشیه‌ترین شاعران روزگارمان یعنی پروین اعتصامی دست گذاشته است. شاعری که بسیاری از منتقدان ادبی و اهالی شعر و ادبیات، او را با فروغ فرخزاد قیاس می‌کنند و در این بین آن‌ها که نیمه خالی لیوان را می‌بینند، بر این باورند که پروین شاعری زنانه نیست و فروغ برعکس چقدر هست! 

صحبت‌هایی که در زمان زیست خود شاعر نیز جریان داشت و به رغم قوت و قدرت فراوان شعرش سبب به انزوا رفتن او را فراهم کرد؛ و این در صورتی است که بزرگان ادبیات بار‌ها بر این نکته صحه گذاشته اند که شعر پروین شعری است پرقدرت که به مبارزه با استبداد و فساد می‌رود.

 محمدرضا شفیعی کدکنی، در «با چراغ و آیینه» درباره پروین اعتصامی می‌گوید: «با کمترین عمر و کمترین مجال برای شعر گفتن، بیشترین توفیق ممکن را در زبان فارسی، پروین از آن خویش کرده است. از این بابت هیچ کدام از بزرگان قرن حاضر و حتی قرون گذشته بعد از حافظ، به پای او نمی‌ر سند.» پروین از فیلم‌های اکران شده در چهل ودومین جشنواره فیلم فجر بود که محمدرضا ورزی کارگردان آن است.

سید مهرزاد موسوی، منتقد سینما، چندی پیش درباره این فیلم گفت: «در حد یک فیلم نرمال است و نه اندکی فراتر از آن. همه چیز در سطح است و می‌ماند؛ نه بازی‌ای به یاد می‌ماند (حتی شاید در سال‌های آینده گریم باران کوثری در نقش پروین بیشتر به یاد بماند تا مارال بنی آدم)، نه قابی در ذهن حک می‌شود و نه داستان گفته نشده‌ای برای اولین بار بیان می‌شود. ما با فیلمی طرفیم که برشی از زندگی پروین را بیان می‌کند از پیش از ازدواج تا مرگ؛ پا پیش‌تر نمی‌گذارد.»

رگ‌های آبی | فروغ فرخزاد یا فروغ ددی؟!

فیلم دیگری که ذیل این صحبت‌ها می‌توان به آن اشاره کرد، فیلمی است که روی زندگی فروغ فرخزاد دست گذاشته است. فیلمی با عنوان مطرح شده «رگ‌های آبی» که اگرچه هنوز مجال تولید و اکران را پیدا نکرده است، اما همان زمزمه‌های اولیه ساخت آن، حسابی مطرحش کرد و حاشیه ساز شد؛ و بزرگ‌ترین این حاشیه ها، انتخاب بازیگر نقش اصلی آن، یعنی باران کوثری بود. انتخابی که خود از دو منظر حاشیه ساز شد. 

اول به لحاظ تشابه فیزیکی و ظاهری؛ بسیاری از منتقدان بر این باورند که باران کوثری به لحاظ فیزیک و ظاهر شباهتی با فروغ فرخزاد ندارد. حتی برخی دیگر از این گفتند که صدا و لحن بازیگر نیز تناسبی با صدای شاعر ندارد. انتقاد دیگر از این منظر به او وارد شد که انتخاب او برای ایفای نقش فروغ، فقط بر این اساس بوده است که کارگردان فیلم پدرش است.

یاسر نوروزی، روزنامه نگار، در زمان اوج گرفتن این صحبت‌ها متنی را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد با عنوان «فروغ فرخزاد یا فروغ ددی؟!» و در بخشی از آن نوشت: «.. شما و امثال شما اگر فکر ادبیات این مملکت بودید، دست چند رمان نویس جوان را با اقتباس از رمان هایشان می‌گرفتید؛ نه اینکه از اسم فروغ برای خودتان تابلو بسازید و روی تاریخ روشنفکری زنان، اسکی کنید. 

چون مگر می‌شود یک نفر هم شبیه پروین اعتصامی باشد و هم شبیه به فروغ فرخزاد؟!» و چنان که در ادامه نوشته اش می‌گوید مقصودش فیلم «شبکه مخفی زنان» است که کوثری در آن نقش پروین را بازی می‌کند. به هر حال، این فیلم هنوز ساخته نشده است، اما به نظر می‌رسد در صورت تولید و اکران، چون مست عشق مخاطب زیادی را به سینما بکشاند، حتی صرفا برای تماشای شمایل فروغ در دقایقی کوتاه.

فردوسی | سوژه سال ۱۳۱۳

چهار فیلمی که از آن‌ها یاد شد، جزو فیلم‌هایی است که در مدت اخیر به دلیل حاشیه‌هایی که در زمان تولید یا اکران داشتند، نامشان بیشتر بر زبان‌ها جاری شد. پیش از این هم، اما نمونه‌های دیگری وجود داشته است که هریک به طریقی رنگ و بویی از شعر و شاعری داشته است. 

یکی از این اولین نمونه‌ها فیلمی است که وامدار شاعر دیار خودمان یعنی فردوسی است که دقیقا با همین نام «فردوسی» نیز ساخته شد. فیلمی به کارگردانی عبدالحسین سپنتا، کارگردان اولین فیلم ناطق ایران با نام «دختر لر» و تولید سال ۱۳۱۳. در سریال‌ها نیز، به نظر می‌رسد از «شهریار» باید به عنوان یک نمونه معروف یاد کرد.

 فیلمی که برخی به انتخاب بازیگران نقش اصلی آن، یعنی اردشیر رستمی و سیروس گرجستانی انتقاد‌هایی را وارد کردند. در کنار این نمونه ها، باید از سریال «۴۰ سرباز» نیز یاد کرد که در سال ۸۶ به کارگردانی محمد نوری زاد ساخته شد. سریالی که مبنای آن شاهنامه فردوسی و داستان‌های شاخص آن بود، اما شاید اکنون خیلی در یاد‌ها ماندگار نباشد.

انتخاب بازیگران و روایت سریال عواملی بود که مورد انتقاد منتقدان قرار گرفته بود. سیدمحمدرضا کردستانی یا همان میرزاده عشقی نیز یکی دیگر از شاعرانی است که تاکنون بار‌ها در فیلم و سریال‌های تاریخی به او و زندگی او به عنوان یکی از اثرگذارترین و مهم‌ترین شاعران دوران مشروطه پرداخته شده است، اما هیچ کدام قوت و قوام خوبی برای ماندگاری در ذهن مخاطب پیدا نکرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.