به گزارش شهرآرانیوز، بهار سال ۱۳۲۸ بود که یک آگهی درمیان بزرگان و مردم دستبهدست میشد و خبر از افتتاح لولهکشی آب مسجد جامع گوهرشاد میداد. در بحبوحه بیآبی شهر و تشنگی قناتهای آن دوران، این خبر بسیار مهم و مسرتبخش بود. «کلکتهچی» همان مردی بود که وقتی فهمید مسجد جامع شهر مشهد آب ندارد، مرام گذاشت و این مشکل را با دست خودش حل کرد. اکنون که ۷۵سال از آن ماجرا میگذرد، بهسراغ بازخوانی آن رفتهایم تا از قنات سرده، مسجد گوهرشاد و حاجمحمدباقر بگوییم.
شاید باید ماجرا را از تلگرافی که ازسوی محسنطاهری، تولیت مسجد گوهرشاد، برای حاجمحمدباقر خوئیکلکتهچی، بهسوی تهران و سرای دلگشا مخابره شد، شروع کنیم. در این نامه کوتاه آمده است: «با تأییدات الهی، لولهکشی مسجد جامع، خاتمه پذیرفته و مقرر است افتتاح آب در روز ۲۳ خرداد که مصادف با مولود مسعود حضرت ولیعصر عجلا... فرجه میباشد، انجام شود. خواهشمندم حسبالوعده جنابعالی که مسبب ربانی (معنوی) این خیرات عظیم شدهاید، در این موقع تشرف حاصل فرمایید».
طبق این دعوتنامه، حاجمحمدباقر به مراسم افتتاحیه لولهکشی مسجد گوهرشاد دعوت شده که خود او یکی از خیران مهم آن بوده است؛ البته کلکتهچی نمیتواند به این دعوت پاسخ مثبت بدهد و متنی با این مضمون مینویسد: «جناب آقای طاهری، متولی محبوب و محترم مسجد گوهرشاد! تلگراف هجدهم آن جناب، دایر به خاتمه لولهکشی مسجد و افتتاح آن رسید. با نهایت مسرت، از خدمتگزاری حاضرین محترم در روز افتتاح و آستانبوسی حضرت ثامنالائمه (ع) و زیارت دوستان خوشحال میشدم، اما متأسفانه مریض بودن فرزند زینالعابدین و مسافرت ایشان، فعلا من را از این فیض عظمی محروم کرده است».
او در ادامه نامه از متولی مسجد میخواهد که به مسئولان و حججاسلام و بهصورت خاص به صنعتگران و کارگران این پروژه، سلام او را برسانند و تشکر کنند. این ادبیات، هم تواضع و فروتنی این شخصیت را به اثبات میرساند و هم نقش محمدباقر خوئیکلکتهچی را در لولهکشی مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۲۸ پررنگ میکند.
جالب است که در پایان این تلگراف مینویسد: «در مجلس افتتاح، راجعبه متوضای (محل وضو) مسجد نیز مذاکره و اقدام مؤثری بفرمایید» تا شوق این خیّر برای ادامه عمل نیک خود در مسجد گوهرشاد را نشان بدهد. این ماجرا باعث میشود در احوال خانواده کلکتهچی دقیقتر شویم.
البته سال ۱۳۲۸ خورشیدی نخستینباری نبود که لولههای فلزی، آب را به مسجد مهم شهر میآوردند. در پایان عهد تیموری و آغاز دوره صفوی یعنی حدود صد سال پس از ساخت مسجد گوهرشاد، پایابی در این مسجد ساخته شد که نمازگزاران در آن وضو میگرفتند. اما با افزایش جمعیت، مسجد دچار کمآبی شد و بزرگان وقت را به تکاپو انداخت.
مهدیقلیبیک در سال ۱۰۲۷ قمری، قناتی دایر و آب آن را وقف حمام خود و مسجد گوهرشاد کرد، اما این راهحل هم مشکل را حل نکرد. سالها بعد، سلطانحسینمیرزا نیرالدوله والی خراسان شد و تلاش کرد آب پاکیزهای برای مسجد گوهرشاد فراهم کند. او قراردادی با میرزامرتضیقلیخان طباطبایی بست تا آب لولهکشی از باغ منبع به مسجد گوهرشاد آورده شود و نخستین لولهکشی به سبک جدید در مشهد رقم بخورد.
طبق نوشته «بدایعنگار» در کتابش، مجلس مشاورهای در دارالتولیه با حضور علما و نمایندگان ادارات و مهندسان آن زمان و معماران برگزار و قرار شد مجرایی از خط بازارچه سراب و چهارباغ و بازار حفر کنند و یک منبع، این مجرا را تغذیه کند. آن زمان اروپاییها به کمک این طرح آمدند و با مخارج گزاف، منبعی روی قناتهای شهر ساختند و با ماشین بخار، آب را از داخل قنات به درون منبع هدایت کردند و با لولههای آهنین به مسجد رساندند. در بحبوحه جنگ جهانی اول با سختی فراوان، اسباب و وسایل این کار از طریق کشتی به ایران رسید.
سرانجام در میانههای سال ۱۲۹۳ خورشیدی، مراسم افتتاح آب مسجد برگزار شد. در این روز «میرزاحسنخان شجاعالایاله»، رئیس بلدیه، در توصیف آب لولهکشی، شعری به این مضمون سرایید: «خسرو شرق نیرالدوله/ که خدایش کند نگهداری/ آن که در کار ملت و دولت/ دست غیبش همی دهد یاری/ منبعی ساخت آب مسجد را/ محض دینپروری و دینداری/ لوله زآهن به جو نهاد و نمود/ آب از جوی آهنین جاری».
حالا ماجرا را میخواهیم در ۳۵ سال بعد دنبال کنیم؛ زمانی که مشهد بهشدت دچار کمآبی است و دهان خشک قناتهای شهر نمیتواند پاسخگوی نیاز مردم باشد. در این زمان آب مسجد گوهرشاد هم حال نزاری دارد که باید فکری اساسی برایش کرد. در چنین شرایطی، ماجرای لولهکشی دوم پیش میآید. در تیرماه ۱۳۲۷ خورشیدی، حاجمحمدباقر خوئیکلکتهچی به پابوسی بارگاه ملکوتی امامرضا (ع) میآید و متوجه اتفاق ناگوار خشکسالی و اثر آن بر آب مسجد میشود. حاجمحمدباقر ازطرفی میفهمد که پولی در بساط نایبالتولیه مسجد نیست بخواهد اوضاع آب آن را سامان بدهد.
پیش از این، پول زیادی خرج شده بود تا مسجد تاریخی شهر از تکوتا نیفتد و سرپا بماند. ازجمله این مخارج میتوان به هزینه ساخت حوض بتنآرمه در وسط حیاط مسجد، هزینه تعمیر و ترمیم منبر معروف صاحبالزمان، هزینه اصلاح و ترمیم طاقها و اطراف مسجد که کاشیهای آن ریخته بود، هزینه تجدید صنعت کاشی معرق برای جایگزینی کاشیهای خراب مسجد و حرم، هزینه ساخت مناره یا گلدسته غربی (که در زلزله سال ۱۳۲۷ فرو ریخته بود) و هزینه احداث باغی در اراضی سعدآباد در هفت هکتار اشاره کرد.
حالا همه این مخارج باعث شده بود دستبهدامان خیران شوند و چه گزینهای بهتر از کلکته چی که متمول است و دستی در کار خیر و ارادتی به امامهشتم (ع) دارد؟ نیکوکار تبریزی، داوطلب میشود که ۳ هزارو ۶۰۰ متر لوله را برای کشیدن آب قنات سرده از مظهر قنات تا حوض مسجد، تأمین کند. پس از این قول همکاری است که متولی مسجد شروع به لولهکشی دوباره مسجد گوهرشاد میکند و با صرف یکمیلیونو ۲۰۰ هزار ریال و یازده ماه وقت، آن را به سرانجام میرساند.
روزنامه آزادی این پروژه را چنین توصیف میکند: «درحالیکه منبع عظیمی به ظرفیت ۱۵۰۰ مترمکعب آب با مجرایی ضربی زده و کالارپوش و گلوشده ساخته و علاوهبر انتقال آب به مسجد چند شیر هم در اطراف مسجد برای استفاده زوار و خانهدارها نصب کردهاند»؛ البته طبق خبر روزنامه، گویا ماجرای اصلاح لولهکشی و دیگر اقدامات مرمتی مسجد گوهرشاد از سال ۱۳۱۶ خورشیدی و زمانی که طاهر طاهری، متولی قبلی مسجد، مسئولیت آن را برعهده داشت، شروع میشود ولی به نتیجه نمیرسد تا زمانی که محسن طاهری، فرزند و جانشین آن مرحوم، امور کار را بهدست میگیرد و تلاش میکند اوضاع این مکان مقدس را بهبود ببخشد و با کمک خیران از پس این کار برمیآید.
یک روز پیش از روز موعود، دعوتنامهای در روزنامه آزادی به چاپ میرسد. در ۲۲ خرداد ۱۳۲۸ این جریده مینویسد: «چون لولهکشی آب مسجد گوهرشاد پایان یافته و روز دوشنبه آب قنات سرده در مسجد جاری خواهد شد، از طرف آقای محسن طاهری، متولی جامع گوهرشاد، جشنی فردا که مصادف با میلاد حضرت حجت عصر علیهالسلام است، بهشکرانه این موفقیت گرفته خواهد شد و از آقایان علما و آقایان رؤسا و محترمین وجوه اهالی مشهد، دعوتی شده است که از ساعت چهارونیم تا ششونیم عصر در مسجد حضور به هم رسانیده و در جشن شرکت کنند. به قرار مذکور تا ساعت ششونیم، جشن صورت رسمیت خواهد داشت و از آن ساعت به بعد، از اهالی شهر پذیرایی خواهد شد».
در شماره بعدی روزنامه هم خبر برگزاری این جشن به چاپ میرسد و محسن صدرالاشراف که از بهمن ۱۳۲۷ استاندار خراسان شده است، پای شیر آب تعبیهشده در مسجد میرود و پیچ لوله آب را باز میکند تا مایع گوارای سرده که آن زمان جزو بهترین آبهای مشهد بوده است، در لولههای مسجد از سعدآباد بهسوی این بنای مقدس، جاری شود و در حوض زیبای صحنوسرای گوهرشاد فواره بزند.
اصل و ریشه خاندان کلکتهچی به حاجزینالعابدین کلکتهچی بازمیگردد. او چهار پسر به نامهای حاجمحمد، حاجعلیمحمد، حاجحسینقلی و حاجمحمدباقر و یک دختر به نام خدیجه داشت. اساس تجارت این خانواده متمول را چای کلکته تشکیل میداد و به همین دلیل به کلکتهچی معروف شدند.
آنها صاحب یکی از کارخانجات قدیمی ریسندگی و بافندگی تبریز بودند و دستی هم در صنعت فرشبافی داشتند. ردونشان فرشهای اهدایی آنها را هنوز میتوان در بارگاه امامحسین (ع)، مسجد کلکتهچی تبریز، مسجد ایکیقالای تبریز و مقبره نادرشاه افشار یافت. حاجمحمدباقر، پسر چنین خانوادهای بود و همانند دیگر اعضای آن، فعالیتهای خیریه و مهمی را برای عمران شهر انجام میداد.
از نیکوکاریهای این شخصیت میتوان به مشارکت در ساخت بخشهایی از مسجد جامع تبریز، تعمیر و نوسازی مدرسه طالبیه و احداث کتابخانه دیانت در آن مدرسه، ایجاد چاه آب و لولهکشی آب در محله ایکیقالا و اختصاص دادن بخشی از مالالتجاره خود برای ساخت مدرسه در اردبیل اشاره کرد؛ البته این تنها خدمات نیک این مرد خیرخواه نبود و او در ایجاد قنوات و تأمین آب شرب برای زائران حرم امامرضا (ع) از طریق ایجاد سقاخانه هم نقش داشت که باید در فرصتی دیگر، اسناد آن را جستوجو کرد.
از دیگر فعالیتهای او که ما بهخاطر آن، امروز بهسراغش رفتهایم، مشارکت در لولهکشی مسجد گوهرشاد است. این مختصر را گفتیم تا دلیل دعوت خاص و بااحترام متولی مسجد گوهرشاد از این فرد نیکوکار را بدانید.