به گزارش شهرآرانیوز، مادربزرگ، عزیز، مامانی، بیبی، ننهجان، مامانجون یا آقاجون، آقابزرگ، بابابزرگ، آقبابا؛ با هر نامی و لقبی در هر گویش و هر فرهنگی که خطابشان کنیم، این چهرههای مهربان یادگارهای ماندگار دوران کودکی و ستونهای عاطفی خانواده هستند و دوران کودکی آغشته به عطر وجود و گرمای حضورشان است.
مهربان، شنوا، صبور، منعطف، آرام و خونسرد... . کودکان زندگیشان را به لطف آنچه از بزرگترهای خانواده دریافت میکنند، میسازند. روی این رابطه منحصربهفرد تمرکز کنید که هرگز فراموش نمیشود.
کمترکسی زمزمه آوازهای مادربزرگ در گوشش حین بافتن موهایش را از یاد میبَرد؛ کمترکسی قصههای دلنشین پدربزرگ را با صدای خشدار دورگهاش توأم با صلابت و مهر فراموش میکند؛ کیست که امنیت آغوش گرم پدربزرگ و مادربزرگ را حین تنبیه برای شیطنتهای کودکی از یاد ببرد؟ احساس آرامش و امنیت محض!
به گفته روانکاو مشهور فرانسوی، کاترین برگرتامسلک، «نقش مادربزرگها و پدربزرگها در ایجاد امنیت روانی برای کودکان منحصربهفرد است. کودک با حضور آنها حس میکند که همواره سنگری برای پناهگرفتن و ستونی برای تکیهکردن در زندگی به جز پدر و مادرش وجود دارد».
اینکه به جز والدین، کس یا کسانی وجود دارند که بسیار دلسوز و مهربانند، عشق بیدریغ دارند و با یک عمر تجربه و عشق بیدریغ در کمال خونسردی فرزندان را میپرورند، اهمیت اساسی دارد.
کودکانی که از موهبت داشتن پدربزرگ و مادربزرگ در خانواده بهرهمند هستند، اعتمادبهنفس بالاتری دارند، همواره احساس امنیت میکنند، کمتر میترسند و جسارت بالاتری دارند.
پدربزرگها و مادربزرگها با یک عمر تجربه، این مزیت را دارند که همواره در کنار فرزندانشان در تربیت نوههایشان، صدالبته با خونسردی و آرامش حضور داشته باشند و به آنها یاری برسانند.
این دو چهره مهربان چشمانتظارند تا نوهها از راه برسند تا از مهر سرشارشان کنند و وقتی که رفتند هم نفس راحتی بکشند!
مادربزرگها در ارتباط با تربیت نوهها دلواپسی کمتری دارند؛ بر همین اساس بسیار کمتر از والدین به بچهها امرونهی میکنند و بیشتر بچهها را به حال خودشان میگذارند. همین عملکرد با دادن استقلال به کودکان اعتمادی بیشتر را در آنها برمیانگیزد.
در زمینه تربیت فرزندان نباید ایدهآلگرا باشیم؛ پدربزرگها و مادربزرگها هم کامل نیستند. در حالی که بیشتر مادربزرگها و پدربزرگها میدانند که چگونه در جای خود بمانند، برخی به دنبال رقابت هستند تا نشان دهند که در تربیت نوهها مربیان بهتری هستند. آنها به جای احترام به انتخابهای والدین، قوانین خود را تحمیل میکنند و اقتدار مشروع را تضعیف میکنند. در مواجهه با چنینرفتاری، باید قبل از سپردن کودک خود به آنها، مسائل را روشن کنید.
همانطور که این روانکاو خاطرنشان میکند: «حتی اگر برای شان راحت نباشد که حد خود را بشناسند؛ حتی اگر با اصول تربیتی اعمال شده موافق نباشد، قانون طلایی این است که در برابر بچهها برای یکدیگر ارزش و احترام قائل شوید و به قوانین تعیین شده از سوی پدر و مادر احترام بگذارید».
والدین بزرگ هرگز نباید در مقابل نوهها از شیوه تربیتی والدین اشکال بگیرند، یا رفتارهای پدر و مادرها را بی ارزش جلوه دهند؛ برعکس، ارزش قائل شدن برای والدین پیش چشم بچهها و تشویق و دلداری آنها ضروری است.
به گفته کاترین برگرتامسلک: «وقتی والدین در سپردن فرزندشان به والدین یا خواهر شوهرشان مشکل دارند، باید ارزیابی کرد که آیا نگرانیهای آنها منطقی است یا خیالپردازی. تسویه حسابهای شخصی قدیمی با محروم کردن والدین از نوهها خوب نیست. همچنین باعث تأسف است که آنها را درگیر مشکلات روابط کنیم».
وقتی پدربزرگها و مادربزرگها کمی فراتر از جایگاه خود میروند، و شیوههای تربیتی والدین را آشکارا نقد میکنند و خود را در جایگاه والدین میبینند، تنشها و چالشهایی را در خانواده ایجاد کند. این پدیده میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد، از جمله:
مراقبت اولیه از کودکان: در برخی شرایط، پدربزرگ و مادربزرگ ممکن است مسئولیت اصلی مراقبت از نوههای خود را به عهده بگیرند، چه به دلیل شرایط خانوادگی، مسائل بهداشتی والدین یا عوامل دیگر. این وضعیت میتواند منجر به سردرگمی نقش شود، یعنی پدربزرگ و مادربزرگ نقش والدین را ایفا میکنند.
نیاز به کنترل: برخی از پدربزرگها و مادربزرگها ممکن است نیاز شدیدی به کنترل زندگی نوههای شان احساس کنند، که شاید ناشی از نگرانیهای مشروع برای رفاه کودکان باشد، اما در صورتی که والدین احساس کنند اختیاراتشان سلب شده است، میتواند منجر به تنشهای خانوادگی شود.
باورهای فرهنگی یا خانوادگی: در برخی فرهنگها یا خانواده ها، ممکن است انتظارات فرهنگی یا خانوادگی وجود داشته باشد که پدربزرگ و مادربزرگ نقش فعال والدین را در تربیت فرزندان داشته باشند. این میتواند باعث شود پدربزرگها و مادربزرگها مانند والدین رفتار کنند، حتی گاهی اوقات برخلاف میل والدین صورت میگیرد.
نیاز به توجه یا تایید: گاهی اوقات پدربزرگ و مادربزرگ ممکن است به دنبال پر کردن خلاء عاطفی یا کسب اعتبار شخصی با پذیرش نقش والدین با نوههای خود باشند. این میتواند راهی برای آنها باشد تا احساس مفید بودن، مهم بودن یا دوست داشتنی بودن کنند.
در همه موارد، مهم است که والدین و پدربزرگها و مادربزرگها به طور آشکار و محترمانه در مورد نقشها و انتظارات یکدیگر در خانواده صحبت کنند. ایجاد مرزهای روشن و احترام به نقشهای سنتی پدربزرگ و مادربزرگ میتواند به جلوگیری از تعارض و تقویت روابط خانوادگی کمک کند. در صورت لزوم، میانجیگری خانواده یا مشاوره حرفهای نیز میتواند برای حل تعارضات و یافتن راه حل هاییمبتنی بر احترام متقابل مفید باشد.
تعهدات پدربزرگ و مادربزرگ بسته به پویایی خانواده، نیازهای فردی و انتظارات فرهنگی میتواند متفاوت باشد. با این حال، در اینجا برخی از نقشها و مسئولیتهای مشترکی که پدربزرگ و مادربزرگ ممکن است به عهده بگیرند آورده شده است:
حمایت عاطفی: پدربزرگها و مادربزرگها اغلب با حضور در کنار نوههای خود برای گوش دادن، تشویق و دلداری نوههایشان در مواقع شادی و غم، حمایت عاطفی مهمی را ارائه میکنند.
حمایت مالی: برخی از پدربزرگها و مادربزرگها از نوههای خود حمایت مالی میکنند، چه از طریق مشارکت در هزینههای مدرسه، دادن هدایای تولد یا عیدی، یا کمک مالی در شرایط اضطراری.
حمایت عملی: پدربزرگها و مادربزرگها همچنین میتوانند با کمک به فرزندان خود در مراقبت از نوهها، مراقبت از کودکان در حین کار یا وقت گذاشتن برای خود، یا کمک به خرید، تهیه غذا یا انجام سایر کارهای خانه، حمایت عملی کنند.
انتقال دانش و سنت: پدربزرگها و مادربزرگها نقش مهمی در انتقال دانش، ارزشها و سنتهای خانوادگی به نوههای خود دارند. آنها میتوانند داستانهای خانوادگی را به اشتراک بگذارند، مهارتهای زندگی را به دیگران منتقل کنند، و سنتهای فرهنگی یا مذهبی را آموزش دهند.
نقش مربی: پدربزرگها و مادربزرگها میتوانند به عنوان مربی و الگو برای نوههای خود عمل کنند، به آنها مشاوره و تشویق کنند، خرد و تجربه زندگی خود را به اشتراک بگذارند، و به آنها کمک کنند تا در چالشهای دوران کودکی و نوجوانی حرکت کنند.
پیوند بین نسلی: در نهایت، پدربزرگ و مادربزرگ نقش مهمی را به عنوان پیوندهای بین نسلی در خانواده ایفا میکنند، روابط نزدیک و مثبت بین نسلهای مختلف را تقویت میکنند و احساس تداوم و تعلق خانواده را منتقل میکنند.
توجه به این نکته ضروری است که تعهدات پدربزرگ و مادربزرگ میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند نزدیکی جغرافیایی، سلامت، منابع مالی و پویایی خانواده قرار گیرد. هر خانواده منحصر به فرد است و نقشها و مسئولیتهای پدربزرگ و مادربزرگ میتواند در طول زمان و شرایط تغییر کند.
امروزه جایگاه پدربزرگها و مادربزرگها در جامعه و خانواده همچنان تعیین کننده است، اگرچه این امر میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. به طور سنتی، پدربزرگها و مادربزرگها اغلب به عنوان حافظان خرد خانواده در نظر گرفته میشدند که از فرزندان و نوههای خود حمایت عاطفی، عملی و مالی میکردند. این پویایی در بسیاری از فرهنگها و خانوادهها وجود دارد، اما میتواند برای انطباق با واقعیتهای مدرن نیز تکامل یابد.
پدربزرگها و مادربزرگها به طور فزایندهای نقش فعالی در مراقبت از کودک ایفا میکنند و در نتیجه از والدین در زندگی حرفهای خود حمایت میکنند. آنها همچنین ارزشهای خانوادگی و فرهنگی را انتقال میدهند، در حالی که پیوند بین نسلی ارزشمندی را فراهم میکنند که پیوندهای خانوادگی را تقویت میکند. به طور خلاصه، جایگاه پدربزرگها و مادربزرگها به عنوان یک رکن مهم در ساخت و حفظ پیوندها و سنتهای خانوادگی باقی میماند، حتی در زمانی که ساختارها و سبک زندگی خانواده در حال تحول است.
به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ، مهم است که نقش مثبت و پرورش دهندهای در زندگی نوههای خود داشته باشید. در اینجا چند نکته برای پدربزرگ و مادربزرگ دوست داشتنی وجود دارد:
گوش کنید و حمایت کنید: برای گوش دادن به نوههای خود در آنجا باشید، از آنها در موفقیتها و چالشهایشان حمایت کنید و فضای امنی برای ابراز وجود برای آنها فراهم کنید.
به انتخابهای والدین احترام بگذارید: به قوانین و تصمیمات والدین در مورد تحصیل و رفاه فرزندان خود احترام بگذارید. از انتقاد یا مخالفت با روشهای فرزندپروری آنها خودداری کنید.
در دسترس باشید: با گذراندن زمان باکیفیت با نوههایتان، چه با نگهداری از بچهها، سازماندهی فعالیتهای مشترک یا صرفاً در کنارشان بودن در زمانی که به شما نیاز دارند، در دسترس بودن خود را نشان دهید.
ارزشها و سنتهای خود را منتقل کنید: ارزشها و سنتهای خانوادگی خود را با نوههای خود به اشتراک بگذارید، داستانهایی درباره دوران کودکی خود برای آنها تعریف کنید، مهارتهای زندگی را به آنها آموزش دهید و رویدادهای خاص را با هم جشن بگیرید.
عشق بی قید و شرط ارائه دهید: برای نوههای خود منبع عشق و آرامش باشید و به آنها نشان دهید که آنها را بدون قید و شرط دوست دارید و در زمانهای خوب و بد در کنار آنها باشید.
ارتباط باز را حفظ کنید: ارتباط باز و صادقانه را با نوههای خود حفظ کنید و آنها را تشویق کنید تا افکار، احساسات و تجربیات خود را با شما در میان بگذارند.
انعطاف پذیر باشید: برای سازگاری با نیازهای در حال تغییر نوههای خود آماده باشید و در رویکرد خود برای برآوردن نیازهای فردی آنها انعطاف پذیر باشید.
منبع: همشهری