ریحانه موسوی | شهرآرانیوز، امیرمهدی حکیمی، مدیرعامل موسسه آفرینشهای هنری آستان قدسرضوی، در این مراسم گفت: یکسالونیم از تولد عصر داستان گذشته است و امروز به حاصل زحمات نویسندگان این کتاب رسیدیم. روزگار ما عصر داستان و روایت است. همه شئون زندگی ما با داستان و روایت درهم تنیده شده است. روایت زندگی، مصرف و سیاست ما را میسازد و هرآنچه در زندگی داریم، درگیر خلق روایت است. فکر نمیکنم در زندگی معاصر جایی باشد که بگویند روایت و داستان در آن نقش ندارد و در پشت همه هنرهای ما یک روایت است.
وی با بیان اینکه داستان برای من یک دغدغه بیستساله از اوایل دهه هشتاد است، عنوان کرد: پیش از آن من نه یک داستانخوان بلکه داستانخوار بودم. حتی وقتی که طلبه شدم، به عشق داستان طلبه شدم.
وی از آرزوی همیشگی خود یعنی تبدیلشدن داستان به یک جریان بزرگ گفت و ادامه داد: آرزو دارم جریانی در ادبیات داستانی جهان تشکیل شود که از آن ما باشد. کشوری با پیشینه فراوان در زمینه فرهنگ، هنر و ادبیات چرا امروز دارای سبک ویژه در ادبیات داستانی معاصر نیست و این میسر نمیشود مگر از گذر فهم داستان جدید در دنیا.
حکیمی با اشاره به سخن امامرضا(ع) که میفرمایند «اگر مردم زیبایی کلام ما را بشناسند و بفهمند، از ما تبعیت میکنند»، اظهار کرد: این جمله دارای یک تفسیر است؛ آن هم اینکه زیبایی سخنان اهلبیت(ع) را کسی بهتر از هنرمند نمیتواند به جامعه انتقال دهد.
وی از شعر سعدی و ترجمه تحتاللفظی سخن حضرت کاظم(ع) و حضرت صادق(ع) در آن که به بیانی از پیامبر است، سخن گفت و ابزار کرد: این اشعار دقیقاً یک روایت است؛ اما کار هنرمندی است که هنرمندانه آن مضمون را به شعر درآورده و ماندگار کرده است. هنرمند امروز میتواند این کار را بکند و از این مضامین زیبا زیاد وجود دارد. مهمترین مسئله این است که شما درگیر آن شوید و آن را بفهمید.
آموزشدیدن، نقدشنیدن، خواندن و گذرکردن از داستانهای مختلف در دنیا و بهرهمندی از تجربه اساتید مختلف و داستانهای متنوع در دنیا، مسیری است که تا به امروز در عصر داستان پیش رفته است و بهگمانم گامهای زیاد دیگری باید در عصر داستان برداریم.
حکیمی ادبیات را پشتوانه هر هنر و جامعه دانست و خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین اتفاقات، حوزه داستان و بعد از آن طنز است و امیدواریم بهزودی عصر ادبیات کودک و نوجوان و بعد از آن ادبیات نمایشی نیز راهاندازی شود؛ یک مجموعه کامل از ادبیات که بتواند جریانساز باشد.
صادق کرمیار، نویسنده کتاب «اینجا جای خوابیدن نیست»، در آیین رونمایی اثر خود عنوان کرد: من پیش از آمدن امیرمهدی حکیمی به موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، نمیدانستم چنینموسسهای در آستان قدس رضوی وجود دارد. این تأثیر حضور یک مدیر موثر در یک مجموعه فرهنگی و هنری است. کسانی که تصمیم گرفتند مدیریت این مجموعه را به او بدهند، افرادی باهوش بودند. وی در حال انجام کارهای زیربنایی است که نتیجه آن بیست سال آینده مشخص خواهد شد.
وی بیان کرد: من خجالت میکشم از تهران به مشهد بیایم و در مورد داستان با نویسندگان این شهر صحبت کنم؛ زیرا آنها پایه داستان و روایت در خراسان هستند. هویت ملی ما شاهنامه است و تنهاکتابی است که توانسته هویت ملی ما را حفظ کند. این موضوع هم باعث ناراحتی و هم خوشحالی است؛ ناراحتی به این دلیل که ما نویسندگان خراسانی بزرگی داشتیم و داریم که امیدواریم الگوی نویسندگان جوان باشند. خوشحالی نیز به این خاطر که کسانی مانند سعید تشکری با آمدن به مشهد پایهگذار جلسه عصر داستان میشوند.
این نویسنده با بیان اینکه بدون پیوند نسل قدیم و جدید اثر ادبی ماندگاری شکل نمیگیرد، یادآور شد: تا عصر نظامی، الگوی همه در نوشتن، شاهنامه بود؛ اکنون هم الگوی بسیاری از هنرمندان جوان افرادی هستند که خانم تشکری در حال انجام آن بوده و مبنای آن شناخت دو نسل از یکدیگر است.
وی از تأثیر تکنیک برای حوزه زیباییشناسی نام برد و افزود: اگر تکنیک نباشد، هیچ کلامی زیبا نمیشود و باعث میشود یک کلام ساده و ابتدایی تبدیل به یک مصرع هنری و ماندگار شود. مانند «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است» و باید در جاهایی مثل عصر داستان استفاده شود تا زیبایی بیافریند.
کرمیار عنوان کرد: نویسنده همیشه معترض است و اگر اعتراض نداشته باشد، نویسنده نیست. جامعه ما سیاستزده است و همه ذهنها به سمت اعتراض سیاسی میروند، اما منظور من زاویه دید او به جهان است. اگر معترض نباشد، نمیتواند داستان زیبا خلق کند و مهمترین ویژگی یک نویسنده همین است.
وی دومین ویژگی نویسنده را اندوه قلمداد کرد و درباره آن توضیح داد: این شاخصه باعث میشود یک اثر ماندگار خلق شود. اشعار فردوسی بعد از درگذشت پسرش، با قبل از آن متفاوت است. منظور من این نیست که باید اندوه خلق کند؛ اندوه خود میآید.
کرمیار مطرح کرد: داستان دینی که مبنای موسسه بر این پایه گذاشته شده است، در جامعه ما بعد از انقلاب گسترش پیدا کرد. این نوع از داستان دو ویژگی دارد؛ اول مبلغ دین باشد و تبلیغ آن را بکند و دوم به تبیین دین بپردازد.
وی ادامه داد: اگر نویسنده در این خصوص شک نداشته باشد، نمیتواند در این حوزه اثری خلق کند. نویسندگان درجه دو و سه مانند من، نمیتوانند با یقین وارد کار شوند، پس با شک وارد میشوند و مخاطب است که با شک او به یقین میرسد. جاانداختن این موضوع برای برخی مسئولان سخت است که شک مقدمه یقین است و میتواند یک اثر فرهنگی و هنری خلق کند. اگر نویسندگان جوان به این موارد توجه نکنند، وقت خود را تلف کردهاند و اثر ماندگاری نخواهند داشت.