صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حرکت کُند «زخم کاری» تماشاگر را کلافه می‌کند

  • کد خبر: ۲۴۲۳۳۰
  • ۱۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۶
هفت قسمت از فصل سوم سریال «زخم کاری» با ریتمی کُند به کارگردانی محمدحسین مهدویان گذشته است که تا حد زیادی باعث کلافگی مخاطب شده است.

به گزارش شهرآرانیوز، با وجود آنکه فصل اول سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان با اقبال زیاد مخاطبان روبه‌رو شد و بخش زیادی از این مخاطبان از سریال رضایت هم داشتند یعنی هم آن را می‌دیدند و هم مطلوبشان بود؛ اما این موضوع در فصل دوم سریال تکرار نشد و در فصل سوم که تا کنون هفت قسمت آن سپری شده این نارضایتی بیشتر دیده می‌شود هرچند با بازگشت مالک در نقش جواد عزتی که به خودی خود یک وزنه سنگین است، اما روند قصه خوب پیش نمی‌رود و حوصله مخاطب را سر می‌برد.

بعد از فصل اول سریال پر بازدید «زخم کاری» زمان زیادی نگذشت و مخاطبان مشتاقانه منتظر فصل دوم بودند، اما باید گفت این فصل آنطور که باید و شاید نظر مخاطب را جلب نکرد به ویژه آنکه مالک مالکی (جواد عزتی) در گوشه رینگ قرار داشت و دستش از زمین و زمان کوتاه بود و ما گاهی فقط مالکی افسرده و سرشار از خشم را می‌دیدیم که همچنان نگران خانواده اش است. اگرچه بازی خوب دیگر بازیگران و کارگردانی خوب و وجود اتفاقات نسبتا جدید در هر قسمت از جمله زنده ماندن مالک، عشق آنی میثم به شیدا، مرگ‌ها و قتل‌های پی در پی شخصیت‌های اصلی داستان، خواستگاری طلوعی از سمیرا و شفاعت و همسر جوانش و ... مخاطب را تا پایان فصل دوم کشاند، پایان بندی خوب و مهیج این فصل نیز مزید بر علت بود که باعث شد مخاطب باز هم تمامی این ضعف‌ها را نادیده بگیرد و به انتظار فصل سوم بنشیند.

بالاخره انتظار‌ها به سر رسید و فصل سوم سریال «زخم کاری» با نام «انتقام» خرداد ماه سال جاری در یکی از پلتفرم‌های نمایش خانگی آغاز شد، اما می‌توان گفت این فصل، مخاطب را با یک شوک روبرو کرده و روند داستان بیش از پیش کُند پیش می‌رود.

در فصل جدید شخصیت پردازی‌های تکراری و بعضا ضعیف علاوه بر کش دار شدن قصه‌ها و روایت داستان که در فصل دوم بیننده را اذیت می‌کرد باعث شده تا مخاطب از تماشای فصل سوم این سریال، لذت چندانی نبرد و او را خسته کند. با اینکه تا کنون ۷ قسمت از این سریال پخش شده، اما به زعم برخی تماشاچیان و منتقدان می‌توانست تمامی این اتفاقات با زمان کمتری و در سه یا چهار قسمت روایت شود.

اتفاق‌ها دیرتر از آنکه مخاطب انتظار دارد در سریال نمایش داده می‌شود. دیالوگ‌های تکراری، رفتار‌های قابل پیش بینی شخصیت‌ها از دیگر نکاتی است که می‌تواند مخاطب را آنطور که در فصل اول شاهدش بودیم جذب نکند؛ البته هنوز هم می‌توان گفت اگرچه فیلمنامه و روایت ضعیف است، اما همچنان بازی خوب بازیگر‌ها به ویژه جواد عزتی، صحنه پردازی‌ها و کارگردانی خوب مهدویان نقطه قوت سریال است و همین موضوع، مخاطب را می‌تواند را تا پایان قصه ماندگار کند.

هوشمندی رفتاری شخصیت‌ها چه نقش‌های اصلی مانند سمیرا و مالک و چه شخصیت‌های فرعی داستان که در فصل اول دیدیم جزو ویژگی‌های منحصر بفرد سریال بود. اما این هوشمندی در فصل دوم تحلیل رفت؛ سمیرا با بازی رعنا آزادی ور در فصل اول که نماد زنی جسور و جاه طلب با قدرت تصمیم گیری بالا و در عین حال خانواده دوست بود و با چنگ و دندان، سعی می‌کرد خانواده اش را حفظ کند و به اهدافش برسد در فصل دوم زنی ترسو و مضطرب با تصمیم‌های آنی است که منجر به کشته شدن تنها پسرش، میثم می‌شود یا حضور دستمالچی که سایه به سایه میثم را تعقیب می‌کرد و همیشه اخبار دست اول را در آستین داشت در زمان‌هایی که حضورش لازم بود و مخاطب از خود سوال می‌کرد کجاست؟! به دلیل غیبت طولانی اش، میثم کشته می‌شود.

در فصل سوم نیز تا حدی این موضوع به چشم می‌خورد ولی بنظر می‌رسد کارگردان سعی کرده تا جای ممکن از این موضوع جلوگیری کند و منطق بیشتری در میان شخصیت‌ها و روند داستان ایجاد کند، مانند فرزند جدید طلوعی که توسط سیما با بازی الناز ملک کشف شده است و از این طریق می‌خواهد از این وکیل زبده و آدم کش که خانواده اش را از او گرفت انتقام بگیرد.

یکی از موضوعاتی که همیشه به داد قصه‌ها می‌رسد عشق‌های قدیمی و چندین و چند ساله است که مهدویان نیز برای اینکه به بن بست نخورد و گویی به زور می‌خواهد داستانش را در اوج نگهدارد به موضوع کلیشه‌ای جدال بر سر عشق قدیمی چنگ انداخته با این تفاوت که این بار، جدال از سوی زنان است نه مردان که باورپذیری این موضوع در جامعه ایرانی کمتر است و کمتر نیز به آن در فیلم و سریال‌های ایرانی پرداخته شده است.

با وجود اینکه نگاه جدیدی به نظر می‌رسد و در شناسنامه فصل اول سریال گفته شده اقتباسی از کتابی با نام «بیست زخم کاری» اثر محمود حسینی زاد بوده و در فصل سوم نیز عنوان می‌کند بر اساس تراژدی شاه لیر و ریچارد سوم اثر شکسپیر ساخته شده، اما ایرانیزه کردن این موضوعات خوب از آب در نیامده و برای مخاطب باورپذیر نیست.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.