به گزارش شهرآرانیوز، صادرات فرش دستباف ایران طی دهه گذشته، روند نزولی را نشان میدهد. بر اساس آمار گمرک، ارزش صادرات فرش دستباف ایران از ۴۲۷.۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۱ به ۵۰.۷ میلیون دلار در سال ۱۴۰۱ رسیده است. بر این اساس، سهم صادرات فرش دستباف ایران از کل صادرات غیرنفتی، از ۱.۳ درصد در سال ۱۳۹۱ به ۰.۰۹ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. متوسط رشد سالانه ارزش صادرات فرش دستباف ایران به نقاط مختلف جهان طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۱ برابر با منفی ۱۹ درصد بوده است.
بر اساس آمار گمرک در سال ۱۴۰۱، کشور آلمان با سهم حدود ۱۷.۶ درصد، امارات متحده عربی با سهم حدود ۱۷.۲ درصد، چین با سهم حدود ۱۶.۲ درصد و پاکستان با سهم حدود ۶ درصد از ارزش کل صادرات فرش دستباف، عمده مقاصد صادراتی این محصول بودهاند.
براساس گزارشها، سهم ایران از صادرات فرش دستباف در جهان در دوره ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲ کاهش یافته و از ۲۵.۵ درصد به ۷.۴ درصد رسیده و در همین دوره زمانی، سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش بوده است.
عامل توسعه شبکه ملی دستبافتههای داری خراسانرضوی در گفتگو با خبرنگار شهرآرانیوز در این باره تصریح کرد: فارغ از آمارهای اداره فرش استان مبنی بر رشد ۱۰۰ درصدی وزنی و ۲۵۶ درصدی ارزشی، بازار فرش دستباف کمرونق بوده و فرش از آن حالت هنر فرش فراگیر و جامع تبدیل به یک فعالیت هنری کمفروغ شده است.
به گفته عبدالله احراری، در حال حاضر تولید فرش به دلایل مختلف از حالت تکبافی خارج شده و به دلیل افزایش قابلتوجه هزینههای تولید و مواد اولیه در کشور، انگیزه بافت را از بافنده گرفته است.
وی افزود: سایر بافندگان باقیمانده هم به چند گروه تقسیم میشوند؛ گروهی که بیمه هستند و به خاطر بیمهشدنشان این فعالیت را دستوپا شکسته انجام میدهند و تعداد زیادی که تولید کارفرمایی دارند؛ اما بهجرئت میتوان گفت در بسیاری از شهرستانهای مشهد، کارگاههای فرشبافی در حال جمعآوری است.
وی اذعان کرد: صادرات فرش در کل کشور کمتر از ۵۰ میلیون تومان بوده است. اینکه صادرات فرش استان را «رشدیافته» عنوان کردند، با آنچه ما در میدان عمل مشاهده میکنیم، تفاوت دارد.
عامل توسعه شبکه ملی دستبافتههای داری خراسانرضوی یادآور شد: متأسفانه دایره تولید و صادرات هر روز کوچکتر میشود و همچنان فرش دستباف در کما به سر میبرد. امیدواریم با شروعبهکار دولت جدید و صحبتهایی که در این حوزه انجام شده است، روزهای خوب به این صنعت ارزآور برگردد.
احراری افزود: توجه به فرهنگ و هنر ایرانی بهخصوص در حوزه فرش دستباف، نیازمند عزم ملی است. ما برای گذران زندگی حداقل ۵۰ هزار پرورشدهنده ابریشم در ایران، زندگی یک میلیون نفر بافنده را تحت تأثیر قرار دادیم و با عوارض ۱۰ تا ۱۵ درصدی بر روی ابریشم، یک کل را بهخاطر یک جزء نابود کردیم و هزینه تمامشده تولید را برای بافنده بالا بردیم.
وی ادامه داد: بنابراین ما نیازمند یک بازنگری روی مواد اولیه فرش هستیم تا منجر به این شود که هزینههای تمامشده فرش دستباف کاهش یابد. از طرفی، ورود کنترلنشده و قاچاق فرش دستباف به کشور از دیگر معضلات ماست؛ بهطوریکه بهجرئت میتوان گفت به ازای هر تبعه افغان، صدبرابر آن فرش تولید افغانستان وارد بازار ایران میشود و قیمت پایین این تولیدات دلیل ورود حجم بالای این اجناس در بازارهای مختلف شده است؛ بهطوریکه در محدوده سعادتآباد تهران، بیشتر فروشندگان ایندسته فرشها وجود دارند.
وی گفت: تورم افغانستان منفی ۱۰ درصد در یک سال گذشته بوده است؛ این در حالی است که تورم ما ۵۰ درصد بوده است. با تورم موجود، هیچ بافندهای تمایل ندارد سفارشی برای آینده بگیرد و در واقع نبود این ثبات اقتصادی مشکل اصلی بافنده و تولیدکننده بوده است.
احراری اذعان کرد: متأسفانه ما هر روز با گرههای متنوع اقتصادی مواجه میشویم و تولیدکننده ما نمیداند بر چه مبنایی قرارداد ببندد و آیندهنگری داشته باشد.
وی عنوان کرد: دستمزد نیروی کار روند صعودی دارد، اما آیا تولید فرش میتواند به همان نسبت سایر ارگانها این افزایش قیمت دستمزد را در دل خود پوشش دهد؟ طبیعتاً تولیدکننده فرش از کارگاه فرار میکند. یک بافنده اگر صبح تا شب مشغول بافندگی باشد، ۲۰۰ هزار تومان درآمدش است که مسلماً پاسخگوی هزینههایش نیست. در واقع تحریمهای مضاعف داخلی و خارجی نیز در این نارضایتی بافنده و تولید نقش دارد.