صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قصه ضریح جواهرنشان افشاری در سرداب امام رضا(ع)

  • کد خبر: ۲۴۳۷۱۰
  • ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۶
قصه ضریح مرصع که حدود سیصد سال از نصب آن می‌گذرد و همچنان به حیات خود در سرداب امام‌رضا (ع) ادامه می‌دهد، شنیدنی است.

به گزارش شهرآرانیوز،  این ضریح به‌خاطر کتیبه وقف‌نامه‌ای که بر پیشانی دارد، در همه این سال‌ها بر مزار حضرت یار خیمه افکنده است تا فقط مرگش بتواند او را از این مضجع شریف جدا کند.

این ضریح افشاری را بنا به قول مشهور، نوه نادرشاه وقف آستان کرده است و جواهر‌های زیبایی که بر تارک آن نشسته، آن را معروف به ضریح جواهرنشان کرده است. به‌مناسبت نصب ضریح مرصع نادرشاه بر بقعه مطهر امام‌رضا(ع) در همین روزها، به‌سراغ این موضوع تاریخی رفته‌ایم تا با کمک منابعی که درباره آن یافته‌ایم، ماجرایش را روایت کنیم.

نادر و ماجرای یک ضریح

فاصله سال‌های ۱۱۶۰ تا ۱۱۶۳ قمری است، حدود ۲۸۵ سال پیش. نادرشاه تقریبا هفت سالی می‌شود که به مشهد آمده و غنایمی را هم با خود از هند آورده است تا طبق اقوال تاریخی، صرف حرم رضوی کند. قفل مکلل (آراسته‌شده) با جواهر، یکی از آنهاست که آورده است تا بر در ضریح مطهر آویزان کند. شبیه این جواهرات را زیاد توی دست‌وبال دارد که می‌تواند زینت‌آرای یک ضریح شود. 

در کتاب «عالم‌آرای نادری» آمده است که او وقتی سنگ یشم گورِ تیمور را که سپاهیانش از بخارا به مشهد آورده بودند، می‌بیند، می‌گوید: «او سنگ قبر خود را از یشم نموده، ما ضریحی از زر سرخ مرصع می‌سازیم...». به یاد داشتن همین یک جمله کافی است تا بدانیم نادرشاه قصد ساخت یک ضریح مرصع را دارد که برای جست‌وجوی سرنوشت آن باید به سال‌ها پس از مرگ نادر برویم. دستور نادر برای ساخت یک ضریح مجلل برای خودش را کتاب‌های تاریخی دیگر مانند «زبور آل‌داوود» و «مجمع‌التواریخ» نیز تأیید می‌کنند. 

عبدالکریم کشمیری که سرگذشت احوال نادرشاه را کتاب کرده است، در همان سال‌ها از هندوستان به مشهد سفر می‌کند و با توصیف ضریح‌هایی که بر سنگ مضجع شریف آن حضرت نصب شده است، گره کوچکی از یک معما را می‌گشاید. عبدالکریم از وجود سه ضریح بر مرقد حضرت خبر می‌دهد؛ ضریحی از فولاد جوهری، ضریحی از طلای بی‌غش و ضریحی از چوب صندل. با این توصیف، خبری از نصب ضریح نگین‌نشان بر مزار امام‌هشتم (ع)، در زمان نادر نیست. 

بر طبق این اقوال، نادرشاه قصد ساخت ضریح برای قبر خودش را داشته است و نه مزار امام هشتم (ع). نادر در سال ۱۱۶۰ قمری به دست سردارانش در فتح‌آباد در نزدیکی قوچان به قتل می‌رسد تا سرنوشت این ضریح به وقت دیگری موکول شود. البته سال‌ها بعد اعتمادالسلطنه از قول دو سیاح انگلیسی به نام‌های «فورشایر» و «فریزر» می‌نویسد که نادر ضریحی به دور مرقد امام‌رضا (ع) نصب کرده است که باید جست‌وجو کنیم تا بدانیم چه اندازه می‌تواند درست باشد.

نمایی از در ورودی دو لت ضریح نگین نشان و کتیبه منصوب بر بالای آن

ضریحی با جواهرات بسیار

پیش از ضریح نگین‌نشان، چند ضریح چوبی و فلزی مانند ضریح شاه‌اسماعیل اول صفوی، ضریح طلای شاه‌تهماسب اول صفوی و ضریح فولادی دوره شاه سلطان حسین صفوی بر مدفن حضرت سایه افکند. جنس ضریح نگین‌نشان از فولاد است که اعتماد‌السلطنه درباره آن می‌نویسد: «در روی هر گوی این ضریح چهار دانه یاقوت و یک دانه زمرد نصب است و دانه‌ها در ورق طلای ضخیمی نصب شده‌اند؛ مثل نگین‌دان انگشتر و آنها را روی فولاد ضریح نصب کرده‌اند، به‌طوری‌که از دور طلا نمایان است.» 

عباس فیض در سال ۱۳۲۴ خورشیدی میزان این جواهرات را ۸ هزار یاقوت و ۲ هزار زمرد تقریب زده است. البته محمد مهران که در زمان نصب ضریح شیروشکر در سال ۱۳۳۸ حضور داشته است، میزان آن را حدود ۱۳ هزار یاقوت و ۳ هزارو ۲۰۰ زمرد می‌شمارد که به‌مرور تعدادی از آن ریخته و از بین رفته است. البته در گزارشی که محمدولی اسدی در سال ۱۳۱۱ می‌دهد، اظهار می‌کند تعداد این نگین‌ها شمرده نشده است. این ضریح، چون در همه عمرش در حصار ضریح دیگری بوده، از دست غارت و آسیب غارتگران در امان مانده است.

شاهرخ‌شاه و نصب ضریح

اکنون به زمانی می‌آییم که نادر از دنیا رفته است و نوه‌اش، شاهرخ‌میرزا، فرزند رضاقلی‌میرزا، بر مسند پادشاهی تکیه زده است. البته در نوجوانی روزگار خوشی برای شاهرخ رقم نمی‌خورد. در سالی که نادر می‌میرد، شاهرخ چهارده‌ساله در زندان علی‌قلی (ملقب به عادل‌شاه) به سر می‌برد.

او با فرار عادل‌شاه از مشهد، از حبس خارج می‌شود و در ۸ شوال ۱۱۶۱ قمری بر تخت سلطنت می‌نشیند تا حکومت یک‌ساله‌واندی‌اش را شروع کند. حالا برویم سراغ نقش شاهرخ‌میرزا در ساخت و نصب ضریح مرصع. از میان همه حدس و گمان‌هایی که برای نصب ضریح نادری بر مقبره امام هشتم وجود دارد، یک فرضیه برپایه مستندات قوت بیشتری دارد. 

طبق این فرضیه که در مقاله «ضریح نگین‌نشان مرقد امام‌رضا (ع)؛ موقوفه‌ای از دوره افشاریه» ذکر شده، ضریح نگین‌نشان متعلق به نادرشاه بوده و به دستور او ساخته شده است، اما در زمان حیاتش بر مرقد امام‌رضا (ع) برپا نشده و پس از مرگ وی و در زمان حکومت نوه‌اش شاهرخ بر این مضجع شریف، وقف و نصب شده است. اکنون سؤالی که پیش‌روی ماست، این است: «چرا شاهرخ ضریحی را که پدربزرگش برای مزار خودش ساخته است، به جای مزار نادر، وقف حرم می‌کند؟»

کتیبه وقف و نصب ضریح نگین نشان و قبه های چهار گوشه آن مربوط به سال ۱۱۶۰ قمری

هدیه نوه از سوی پدربزرگ به حرم

برپای اقوال و اخبار، خیالمان راحت است که نادر نقشی در نصب ضریح بر مضجع شریف نداشته است. نه کتیبه با چنین ادعایی همخوانی دارد، نه ابعاد ضریح با اندازه‌های مرقد مطهر امام مناسبت دارد. منابع، خبر از کوچک شدن ضریح در زمان نصب می‌دهند که معلوم می‌کند این ضریح از ابتدا برای مدفن امام ساخته نشده است. 

بسیاری از منابع در اینکه ضریح را نادر ساخته است، حرفی ندارند و مسئله را زمان استقرار و نصب آن می‌دانند. در مقاله‌ای که سال ۱۳۹۸ خورشیدی در مجله علمی فرهنگ رضوی به چاپ رسیده، در این‌باره آمده است: «اوضاع کشور پس از مرگ نادر آشفته است و حکومت پی‌درپی دست به دست می‌شود. این موضوع می‌تواند عاملی مهم در برداشتن ضریح مرصع از روی مدفن نادرشاه باشد. به‌خصوص که این ضریح از نظر ریالی، قیمتی و باارزش بوده است.» 

طبق این استدلال، شاهرخ، نوه و جانشین نادر، دستور می‌دهد ضریح را از روی مقبره نادر بردارند و آن را بر مزار حضرت بگذارند تا در پناه قداست آن قرار بگیرد و از آسیب و غارت مصون بماند. این ضریح از همان ابتدا داخل ضریح فولاد جوهری که بزرگ‌تر بوده است، قرار می‌گیرد. طبق سند شماره ۳۵۷۷۸ که در مرکز اسناد آستان‌قدس‌رضوی برجای مانده است، در سال ۱۱۶۲ قمری ضریح جدیدی بر مرقد امام نصب بوده است و در این تاریخ برای آن چهار قبه ساخته‌اند. بر کتیبه ضریح نیز تاریخ ۱۱۶۰ قمری ذکر شده است و از شاهرخ به‌عنوان واقف و سازنده ضریح و قبه‌هایش یاد می‌کند.


سند ساخت قبه هایی برای چهار گوشه ضریح نگین‌نشان در سال ۱۱۶۲ قمری

کتیبه وقف‌نامه و دردسر‌های مرمتی

البته ماجرا‌های ضریح با نصب آن پایان نمی‌گیرد. برای خواندن ادامه ماجرا باید به سال ۱۳۱۱ خورشیدی برویم. آن زمان در جریان تعویض صندوق مضجع، متوجه پوسیدگی‌های پایه‌های ضریح مرصع می‌شوند. ازسوی دیگر برای تعویض سنگ مجبورند دو ضریحی را که بر مدفن قرار گرفته است، جابه‌جا کنند. برای این کار یک مانع وجود دارد: «کتیبه وقف‌نامه». این کتیبه هرکسی را که خواسته است در طول این سال‌ها تعمیراتی داخل ضریح انجام بدهد، به دردسر انداخته است.

طبق آنچه مؤتمن در کتاب تاریخ آستان‌قدس‌رضوی آورده است، در دوره پهلوی اول به اسدی نیز دستور داده می‌شود ضریح مرصع با وسایل فنی‌ای که تزلزلی در ارکان آن ایجاد نکند، قدری از زمین بلند شود تا هم پایه‌های پوسیده‌اش اصلاح و بازسازی شود و هم صندوق را به داخل ضریح ببرند. 

مؤتمن می‌نویسد: «در جریان این اقدام و برای آنکه پایه‌های ضریح‌ها با سطح مرطوب زمین تماس نداشته باشد و از پوسیدگی و زنگ‌زدگی مصون بماند، دور و زیر ضریح‌ها با سنگ‌های مرمر و سنگ‌های تراشیده به ارتفاع پنج گره پوشانده شده و سپس ضریح‌ها در روی آن قرار داده می‌شود.» البته این داستان در سال ۱۳۳۸ که ضریح شیروشکر آماده نصب است، نیز ادامه دارد و به همان دلیل کتیبه وقف از روی مدفن حضرت برداشته نمی‌شود. 

محمد مهران در مقاله «ضریح جدید» در سال ۱۳۳۹ خورشیدی در این باره می‌نویسد: «تن‌ها تغییری که در آن ایجاد می‌شود، این است که پایه‌های آن بر روی قطعاتی از چوب قرار داده می‌شود تا هم کتیبه وقف آن به علت بلندتر بودن ضریح شیروشکر از شبکه‌های آن نمایان نباشد و هم در صورتی که عریضه یا نذوراتی بین دو ضریح قرار گرفت، با سهولت به روی زمین سرازیر شود و فرایند غبارروبی با مشکل کمتری روبه‌رو شود.»

بلند کردن ضریح نگین نشان در زمان نصب ضریح شیر و شکر در سال ۱۳۳۸ خورشیدی

آخرین جابه‌جایی ضریح

البته اگر حدود دو دهه اخیر به زیارت حضرت رضا (ع) رفته و به درون ضریح نگاهی انداخته باشید، می‌دانید که خبری از ضریح مرصع در درون ضریح اصلی نیست، اما باید بدانید این حصار مشبک همچنان بر مزار حضرت خیمه افکنده است. سال ۱۳۷۹ خورشیدی مهندسان و کارشناسان آستان‌قدس با کسب اجازه شرعی این ضریح را به سرداب حضرت منتقل می‌کنند. 

قصه این ماجرا را رضا دیشیدی، مهندس عالی حرم که در آن زمان مدیریت کار‌های معماری و فنی حرم بر عهده او بوده است، چنین نقل می‌کند: «پس از بررسی‌های بسیار طرحی برای انتقال ضریح به پایین حرم مطهر، تهیه و برای تولیت آستان‌قدس ارسال شد، اما مورد موافقت قرار نگرفت. مدتی بعد از من خواسته شد نقشه را برای ایشان ببرم. ظاهرا موضوع با رهبر انقلاب در میان گذاشته شده بود و ایشان گفته بودند اگر این اقدام قابل اجراست، انجام شود.» و همین کسب اجازه، راه را برای اجرای این برنامه باز می‌کند.

ضریح نگین نشان نادری

مهندس دیشیدی درباره شکل‌گیری سرداب مطهر که ارتباط تنگاتنگی با ضریح مرصع دارد، نیز می‌گوید: «تا قبل از سال ۱۳۷۹ خورشیدی سردابی به معنای واقعی وجود نداشت. در این سال تصمیم گرفته شد ضریح نگین‌نشان دوره افشاریه از جایش (درون ضریح شیروشکر) برداشته و به بخش زیرین حرم منتقل شود. با دستور تولیت وقت، مسئولیت اجرای پروژه به من واگذار شد.

در ابتدای کار و برای پیدا کردن مکان اصلی دفن امام و تعبیه مکانی در زیر ضریح و محاذی (مقابل) آن، چهار عدد میل‌گرد به طول یک متر و نیم و قطر ۲۵ سانتی‌متر مانند میخ در چهار گوشه ضریح شیروشکر کوبیده شد. سپس با استفاده از نقشه‌هایی که از قبل تهیه شده بود، حفاری در بخش زیرین حرم مطهر آغاز شد.»

با استفاده از میل‌گرد‌ها محدوده مرقد امام‌رضا (ع) در زیر ضریح معلوم می‌شود و با حفاری آن سرداب شکل می‌گیرد. سپس ضریح نگین‌نشان با تمهیداتی به درون سرداب منتقل می‌شود. این ضریح که از سال‌های ۱۱۶۱ تا سال ۱۴۲۲ قمری (۱۳۷۹ خورشیدی) در روضه منوره قرار داشت، برای ادامه حیاتش به مضجع امام‌رضا (ع) نزدیک‌تر می‌شود تا امسال بیست‌وچهارمین سال حضورش در سرداب حضرت باشد.

نمایی از ضریح نگین نشان در محل سرداب مطهر

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.