صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌وگو با محمدمنصور فلامکی معمار سرشناس مشهدی، به مناسبت روز معمار

مشهد فاقد معماری متکی بر مذهب است

  • کد خبر: ۲۴۶۰۰
  • ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۶
ضحی زردکانلو/شهرآرانیوز - در تقسیم‌بندی هنر از گذشته تا امروز، معماری همیشه جزو ثابت هنر‌های هفت‌گانه بوده است؛ معماری در ایران نیز دارای پیشینه قوی و پر افتخاری است، اما شوربختانه در دهه‌های اخیر این هنر نزد ایرانیان جنبه و جایگاه هنری‌اش را تا حد زیادی از دست داده است. کافی است در خیابان باشید و نگاهی به اطرافتان بیندازید، چه می‌بینید؟ بنا‌هایی که از کمترین ارزش معماری و هنری برخوردارند. ساخت‌وساز‌هایی که صرفا بالا رفته‌اند بی‌آنکه لذت تماشای آثار هنری را به مردم شهر ارزانی کنند. سوم اردیبهشت و روز معمار بهانه‌ای شد تا بار دیگر در گفتگو با یکی از معماران نامدار و بزرگ ایرانی این دغدغه را بازگو کنم. او محمدمنصور فلامکی چهره ماندگار معماری در سال ۱۳۸۹ است.
فلامکی سال ۱۳۱۳ در مشهد متولد و سال ۱۳۴۱ با درجه دکتری از دانشگاه ونیز فارغ‌التحصیل شد. سپس برای اخذ مدرک تخصصی مرمت بنا‌ها و شهر‌های تاریخی به رم رفت. فلامکی سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشت و از همان زمان تا سال ۱۳۵۴ دانشیار دانشگاه تهران بود، سپس از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۵ به عنوان عضو هیئت ممیزه دانشگاه تهران فعالیت کرد و پس از آن در دانشگاه آزاد تهران به تدریس معماری و شهرسازی مشغول شد. این معمار نامدار مشهدی چندی پیش مهمان ما در روزنامه شهرآرا بود؛ حضور او را مغتنم دانستیم و درباره معماری مشهد با او هم‌کلام شدیم. درادامه چکیده‌ای از این گفتگو را خواهید خواند.

با توجه به اینکه مشهد به لحاظ حضور قومیت‌ها و ملیت‌های مختلف در آن یک شهر چندپاره و مهاجر پذیر است، فکر می‌کنید این چندپاره بودن هویتی چه تأثیری بر ساختار معماری این شهر گذاشته است؟
اگر حضور هم‌دل‌های افغانمان را مجزا کنیم، من باور نمی‌کنم ورود اقوام مختلف به مشهد بر معماری این شهر تأثیر آنچنانی گذاشته باشد. به نظرم این یک روند متعارف و جهانی است، در واقع اگر شهر‌ها از یک حد معینی جمعیتشان زیادتر شود (به ویژه اگر مثل مشهد از یک شرایط جغرافیای استثنایی هم برخوردار باشد)، رونق پیدا می‌کنند و این رشد و رونق به دلیل قومیت‌ها صورت نگرفته است. ما حدود ۵۰ سال است که با رشد سریع شهرهایمان آشنا هستیم و این رشد در همه شهر‌ها بوده است.

فکر می‌کنید مذهبی بودن شهر مشهد و موقعیت جغرافیایی آن چقدر معماری شهر را تحت‌تأثیر خود قرار داده است؟ به نظر شما در مشهد با توجه به اینکه شهری مذهبی است شاخصه‌های معماری در آن رعایت شده‌است؟
به هیچ‌وجه. شما همان ساختمان‌هایی که در هر شهری می‌توانید پیدا کنید، به فاصله کم یا دور از حرم مطهر نیز می‌توانید پیدا کنید. این ساختمان‌ها نه شکل ویژه‌ای دارند که سخن از مذهب بگویند، نه نماد‌هایی را دربرمی‌گیرند که بتوانند حتی در درون ساختمان‌ها یک جور جذابیت مذهبی و عشق مذهبی را نشان دهند. هر ساختمانی برابر ساختمان دیگری است که در شهر دیگری هم می‌تواند ساخته شود.
مشهد فاقد یک سخن معمارانه متکی بر مذهب است. ساختمان‌سازی می‌کند مثل هر شهر دیگری. معماری در مشهد بیشتر در ارتباط مستقیم با این بوده که سرمایه‌گذار برای آن ملک چقدر هزینه کرده یا چقدر توانسته برای خرید و ساخت آن سرمایه‌بگذارد تا اینکه به کار مذهبی بیاید؛ و مستقیما با توجه به توان مالی سرمایه گذار آن بنا کوچک‌تر شده یا بزرگ‌تر، ولی ساختار معینی ندارد که ما بخواهیم بگوییم این ساختار درونش یک فضای مذهبی فوق‌العاده‌ای است و این باعث تأسف است. ما نمی‌توانیم بگوییم شهر مشهد دارای یک ساختاری است که متکی بر مذهبش است.

به جز بحث متکی بودن به مذهب آیا می‌توانیم بگوییم ساختار معماری یک دستی داریم؟
به هیچ‌وجه. نه. به عنوان مثال هتل‌ها دارند طرحی به خود می‌گیرند که متکی به رفت و آمد‌های مشهد است و این‌ها هیچ‌گونه اثرگذاری‌ای به صورت جدی در بافت معماری مشهد ندارند و حتی خودشان یک سخن متفاوت و متمایزی هستند که معمولا هم در محوطه بزرگی با حجم زیاد ساخته می‌شوند.

آیا می‌توان گفت معماری قربانی این بلند مرتبه‌سازی‌ها و ساخت و ساز‌هایی که از آن یاد کردید شده است؟
بله و در هر شهر دیگری هم این اتفاق افتاده است. در محله‌های قدیمی تهران خیلی به ندرت بعضی از بخش‌هایی که از تهران قدیم مانده‌اند را می‌بینیم. سازمان میراث فرهنگی و شهرداری از تخریب آن‌ها جلوگیری می‌کنند، ولی با این حال نمی‌دانم چرا پشت همه این محله‌های محدود شما ساختمان‌سازی کاملا آزادی را می‌توانید ببینید که در تبریز، اصفهان و مشهد به صورت برابر اتفاق می‌افتد که صرفا برای بهره‌برداری مادی ساخته می‌شوند. ما برای معماری یک وقاری قائل هستیم که آن وقار را به هر ساختمانی نمی‌دهیم. این‌ها ساختمان‌هایی هستند که کاربری معینی را برای خودشان تعریف کرده‌اند و دارند پاسخ کاربری‌شان را می‌دهند. نه پاسخ یک فضای معنوی را.

اگر ما بخواهیم رشد اقتصادی به معماری آسیب نزند، یعنی معماری هم تراز و هم توازن با اقتصاد رشد پیدا کند، چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟ طبیعتا معماری مشهد دستخوش یک‌سری بی‌نظمی‌هایی شده که به کل کشور هم تعمیم داده می‌شود. اما راهکار چیست؟ شما گفتید در معماری مشهد به لحاظ مذهبی آن شاخصه‌هایی که باید رعایت نشده است، می‌خواهم بدانم راهکاری وجود دارد که حداقل از اینجا به بعد ما مسیر را درست برویم؟
خیلی وقت است در کشور ما یعنی از حدود ۵۰ یا ۶۰ سال قبل و در این سال‌ها با شدت بیشتر، تولید معماری براساس سنت‌هایی که بار فرهنگی و بومی دارند صورت نمی‌گیرد. در این سال‌ها مدیرانی که آمده‌اند، چون موقتی آمده‌اند و رفته‌اند فقط مسائل خودشان را حل کرده‌اند. سنتی پایه‌ریزی نشده که این سنت بگوید من معماری مذهبی یا مسکونی در یک شهر مذهبی تولید می‌کنم. این‌ها هیچ زمان بررسی نشدند تنها کسانی هم که می‌توانند در این زمینه کاری بکنند مقامات و مسئولان دانشکده‌ها هستند. آن‌ها می‌توانند یک زمینه علمی جدی فراهم کنند. اما این ساختار ایجاد نشده و طبق خواسته روزمره هم ایجاد نمی‌شود. مثلا یک دانشگاه بگوید، من می‌خواهم  بر روی بازشناسی تمام شاخصه‌هایی که یک معماری مذهبی را از یک معماری مسکونی متمایز می‌کند، مطالعه کنم و بتوانم آن را در مشهد عملی کنم و بهتر از آن بهره معنوی و مادی ببرم. انجام چنین کاری نیاز به یک بررسی جدی دارد. دانشکده‌ها باید بر روی چگونگی رفتار در یک فضای مذهبی درون شهر مطالعه کنند، و در پاسخ به اینکه این رفتار چگونه فضا‌هایی را می‌خواهد، باید رفتار شهروند بررسی و مطالعه شود او دنبال چه می‌گردد که به این شهر آمده است؟ این به صورت جدی از سوی دانشکده‌های ما مطالعه نشده است که حالا بگوییم ما در شهر مشهد مطالعاتی انجام داده‌ایم.

پس به نظر شما برای احیای معماری باید ابتدا در آموزش معماری بازنگری کرد؟
بله. بازنگری در آموزش معماری نیاز به این دارد که ما تحقیقاتمان را از ۶۰۰ سال پیش شروع کنیم و ببینیم چگونه معماری تولید می‌کردیم. چرا اصفهان هنوز که هنوز است بازار خودش را نسبت به بافت شهری غریبه می‌داند. چرا برخلاف همه رونق‌هایی که خیابان چهارباغ اصفهان دارد، هیچ‌وقت نمی‌تواند جای بازار قدیم را بگیرد و بازاری‌ها نیز چنین اجازه‌ای نمی‌دهند. این‌ها تعریف نشده‌است. فضای علمی در دانشکده‌های ما برای پژوهش وجود ندارد. دانشجویان بعضی اوقات در پایان‌نامه‌های خود کار‌هایی انجام می‌دهند، ولی این در نظام آموزشی ما تأثیری ندارد. ممکن است یک نفر در پایان‌نامه خود این موضوع را مطالعه کرده‌باشد، ولی اثرگذاری مشخصی بر آموزش معماری نداشته و ندارد.

اگر چنین اتفاقی بیفتد شما چه تعریفی از این معماری دارید؟
معماری مدرن و معماری‌ای که از دیدگاه علمی معتبر است و دارد در ارتباط با آدم‌هایی که برای زیارت به مشهد می‌آیند و یا درکنار زیارتگاه‌ها زندگی می‌کنند ضابطه‌هایی را تعریف می‌کند که این ضابطه‌ها با سایر نقاط تفاوت‌هایی دارند.  
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.