صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

فقیهان و قهوه سرنوشت شیرین یک نوشیدنی تلخ

  • کد خبر: ۲۵۰۶۶
  • ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۰
حمیدرضا تمدن - دانشجوی دکتری دانشگاه امام صادق(ع)
یکی از مسائلی که در نگاه نخست ممکن است قدری کم اهمیت جلوه کند موضع‌گیری فقیهان درباره پدیده‌های نوظهور است. دراین نوشتار، برای بیان یک نمونه جذاب، به نخستین واکنش‌های فقیهان در مواجهه با «قهوه» می‌پردازم که توجه به ابعاد و زوایای آن هم می‌تواند فقیهان را در تصمیم‌گیری و صدور فتوا یاری و هم الگویی مناسب در تاریخ‌نگاری مسائل علم فقه به پژوهشگران عرضه کند.
درباره پیشینه ورود قهوه به دنیای اسلام و انتشار آن در سرزمین‌های اسلامی آثار گوناگونی به رشته تحریر در آمده است که هر یک از زاویه‌ای به این مسئله پرداخته‌اند، اما یکی از بهترین پژوهش‌هایی که تا‌کنون در این زمینه نوشته شده است کتاب «من التاریخ الثقافی للقهوة و المقاهی» (گزیده تاریخ فرهنگی قهوه و قهوه‌خانه‌ها) نوشته محمد الأرنؤوط، پژوهشگر پر تلاش سوری، کوزوویی، است که در آن با قلمی روان و جذاب، نخستین موضع‌گیری‌های فقیهان در رویارویی با قهوه‌خانه‌ها و این نوشیدنی تلخ، ولی لذیذ را به تصویر کشیده است.
در میان نوشته‌های گوناگون از ۳ تن به عنوان است اولین کاشف قهوه سخن به میان آمده که عبارت‌اند از:
شیخ محمدبن سعید الذبحانی (م ۸۷۵) که گفته می‌شود قهوه را با خود به خلیج عدن و از طریق دریای سرخ آن را به سرزمین‌های شمالی همچون مصر برد.
شیخ علی‌بن عمر الشاذلی (م ۸۲۱) که در برخی منابع به کشف قهوه توسط او در گرماگرم تبلیغ طریقه شاذلیه در حبشه اشاره شده است.
شیخ ابوبکربن عبدا... الشاذلی (م ۹۰۹) معروف به «العیدروسی» که بیش از دیگران به عنوان مبتکر استفاده از قهوه به شمار می‌آید.
با وجود اختلاف منابع، آنچه میان آن‌ها مشترک به نظر می‌رسد این است که اولین کاشفان و نوشندگان قهوه صوفی‌مذهبان و به طور مشخص فرقه شاذلیه بوده‌اند که طبق گزارش‌های تاریخی، انتشار قهوه در سایر سرزمین‌ها نیز به دست صوفیان انجام گرفته است. پیوند میان «قهوه» و «صوفیه» به آن حد بود که در برخی سرزمین‌ها مانند الجزایر به قهوه «شاذلیه» گفته شد یا در قرن بیستم میلادی در برخی مناطق دمشق، صاحب‌خانه آنگاه که قهوه داغ را از روی اجاق یا آتش بر می‌داشته، نخستین فنجان را بر روی زمین می‌ریخته است، زیرا آن را «سهم شاذلی» به عنوان نخستین مبتکر این نوشیدنی می‌دانسته‌اند.
درباره علّت این پیوند عمیق اینچنین به نظر می‌آید که صوفیان پس از دست کشیدن از کار و تلاش روزانه، شامگاهان برای انجام عبادت و راز و نیاز به پا می‌خاسته‌اند و این نوشیدنی، چون موجب بر طرف شدن حس چرت و خواب‌آلودگی از انسان می‌شود یاری‌رسان آنان در انجام عباداتشان بوده است.
درباره نخستین تأثیرات ورود قهوه به حجاز و شهر مکه می‌توان به ماجرایی که برای «خایر بک» اتفاق افتاد اشاره کرد. وی که توسط سلطان قانصوه الغوری به عنوان محتسب مکه در این شهر گماشته شده بود به هنگام بازگشت از مسجدالحرام در سال ۹۲۳ ق، گروهی را دید که ولادت پیامبر اکرم (ص) را جشن گرفته و به پایکوبی مشغول بودند و مایعی را در یک ظرف همچون شیوه تعارف کردن مشروب، میانشان دست به دست می‌کردند. هنگامی که خایر بک درباره ماهیت آن نوشیدنی پرسش کرد این‌گونه پاسخ شنید که «این نوشیدنی قهوه نام دارد که از پوست دانه‌ای که «بُن» نامیده می‌شود تهیه شده و در مکه رواج یافته است که گاه به هنگام مصرف آن اعمال خلاف شریعت (مانند تجمع مرد و زن در قهوه‌خانه‌ها، قمار و...) نیز انجام می‌گیرد».
این مشاهدات و اتفاقاتی که همراه با نوشیدن قهوه در قهوه‌خانه‌ها رایج شده بود نگرانی خایربک را بر انگیخت و موجب شد تا صبح روز بعد، گروهی از عالمان و فقیهان را گرد آورد تا مسئله را با ایشان در میان بگذارد. نکته شایان توجه این است که هیئت فقیهان میان حکم نوشیدن قهوه و آنچه همراه با آن اتفاق می‌افتاد تفاوت قائل شد و نوشیدن قهوه را حلال و اعمال نامشروعی را که در قهوه‌خانه‌ها انجام می‌گرفت، حرام دانست. (این عدم تفکیک گاه در حکم به حرمت تأثیرگذار بوده است.)
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.