به گزارش شهرآرانیوز؛ وقتی یک لطیفه میشنویم معمولا به این فکر نمیکنیم که مثل داستان یا فیلم نامه یا شعر یک ساختار ادبی دارد. معمولا میگوییم آن که این لطیفه را ساخته عجب خوش ذوق بوده (که البته سازنده اش هم اغلب معلوم نیست؛ این هم یک ویژگی لطیفه!) یا اینکه چقدر لوس بود، که این علاوه بر سازنده لطیفه ممکن است از ناتوانی تعریف کننده لطیفه هم باشد (چه بسیار لطیفههای خوب که قربانی سرددهنی گوینده میشوند!) و کمتر فکرمان میرود سراغ اینکه علاوه بر ذوق (مثل همه انواع هنری)، فرم هم مسئله مهمی است.
البته در سالهای اخیر با رونق گرفتن ماجرای استندآپ کمدی تاحدودی معلوم شد این کار (لطیفه نویسی و استندآپ مرزهای مشترکی دارند) علاوه بر ذوق، تخصص هم میخواهد. آنهایی که حرفهای سراغ این کار رفتند (نوشتن استندآپ چه برای اجرای خودشان چه دیگری) متوجه شدند که لطیفه نویسی هم تکنیک دارد و به قول آقای اخوت از نظر ساختاری به دو بخش تقسیم شده و دارای این اجزاست: فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه و شیوه ارسال پیام.
رسیدیم به کتاب؛ جایی که نویسنده از تعریف لطیفه و ریشه کلمه اش شروع میکند و بعد وارد بحث فنیتر درک و دریافت لطیفه میشود. هرچه باشد کتاب میخواهد بگوید لطیفهها از کجا میآیند، اما از کجا آمدن ربط دارد به اینکه بفهمیم اصلا لطیفه چیست و چطور عمل میکند. این بمبی که با ترکاندنش ما را هم میترکاند طرز کارش چیست، چه ویژگیهایی دارد و قدرتش را از کجا میگیرد.
برای فهمیدن منشأ لطیفهها لاجرم به شناخت لطیفه هستیم و کتاب هم به همین منوال پیش میرود، یعنی هم بحث زبان و ساختار دارد و هم بحث شناخت و فلسفه. درحقیقت میشود گفت که اخوت در بخش بخش این کتاب در نقشهای مختلف خودش ظاهر میشود و بحثی را به پیش میبرد. یک بار در نقش زبان شناس است (او دکترای زبان شناسی دارد) و وارد بحث زبان و ساختار لطیفه میشود.
اینجا از جادوی زبان میگوید که از ایجاز تا ابهام در لطیفه به کار میآید. بعد نقش اخوت مترجم را میگیرد و از پیچیدگیهای ترجمه لطیفه حرف میزند، از اینکه چقدر بازیهای زبانی در لطیفهها نقش دارند و آیا ترجمه پذیر هستند یا نه. اخوت منتقد ادبی هم در بخشهای دیگری ظاهر میشود و درباره انواع لطیفهها و تفاوت آن با چیستان یا شکلهای ادبی دیگر میگوید.
از استراتژیک بودن ماجرای لطیفه گویی و نکاتی که در یک لطیفه وجود دارد. اخوت نشانه شناس هم در جای جای کتاب هست، اوست که بحث لطیفه را به مسائل اجتماعی و فلسفی پیوند و نشان میدهد که ماجرای لطیفهها با چه بخشهای پیدا و پنهانی از زندگی فردی و اجتماعی ما گره خورده است.
در همان آغاز هم به این نکته اشاره میکند که شوخی فقط برای شوخی نیست و همیشه پشت آن چیزی نهفته است و نیازی را برطرف میکند. این نگاه در تمام بخشهای کتاب وجود دارد و با هر مبحث لایههایی از هر لطیفه مشخص میشود.
کتاب لطیفهها از کجا میآیند را که به دست بگیرید، زبان شیرین و نثر خوشخوان اخوت شما را یکسره تا پایان میکشاند. به انتها که برسید هم کلی مطلب درباره لطیفه یاد گرفته اید و هم احساس میکنید که بخشهایی از روان و ذهن و روابط انسانی برایتان روشن شده است. اگر تا قبل از خواندن کتاب فکر میکردید لطیفه که دیگر آن قدر دنگ و فنگ ندارد که بابتش یک کتاب نوشته شود، متوجه میشوید که ماجرای لطیفه و شوخ طبعی و مطایبه خیلی هم جدی و دنگ فنگ دار است.
همان طور که اخوت در انتهای کتابش نوشته مطایبه شناسی در خیلی از کشورهای جهان رشته دانشگاهی شده است و کاش در این طرف دنیا (که خیلیها مردمش را طناز میدانند) حداقل به قدر یکی دو واحد دانشگاهی هم به آن توجه بشود. هرچه نباشد پشت هر شوخی، یک چیز جدی هست!
منبع: وینش