من قاتل کسی شدم که جرم اون عشق بود
من قاتل کسی شدم که عشقو میفهمید
از تنها بودن از هر تنهایی میترسید
من قاتل کسی شدم که عشقو باور کرد
تمام زندگیشو داد و تنها سهمش درد
دنیاشو رؤیاشو با سادگیش ویرون کرد
من کشتم اون من صاف و سادهی دل روشن
اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد
من کشتم اون کسی که تنها سهمش دلواپسی
از خودی و از هر کسی حال و روزش درد
با هرکی خوبی کرد بدی دید از هرکی میرنجید خندید
بغضش تو شب دیدنی بود خواه یا ناخواه رفتنی بود
دستاش بینمک بود و خالی دنیاش عروسکای پوشالی
من راحتش کردم از این درد دردی که رؤیاشو فلج کرد
من کشتم اون منِ صاف و سادهی دل روشنِ
اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد
من کشتم اون کسی که تنها سهمش دلواپسی
از خودی و از هر کسی حال و روزش درد
من کشتم اون منِ صاف و سادهی دل روشنِ
اونی که دم از عشق میزنه اون که قلبمو خون کرد
من کشتم کشتم
♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫ ♫