بررسی ضرورت راهاندازی موزه انیمیشن در ایران در گفتگو با حسین صافی و بهرام عظیمی
غلامرضا زوزنی/ شهرآرانیوز - چندین سال است که قرار است سالنی در موزه سینما تهران در اختیار هنرمندان انیمیشن قرار گیرد تا آنها بتوانند در آن سالن برای هنرشان موزهای دست و پا کنند.
نبود بودجه، که مشکل همیشگی فعالیتهای فرهنگی به شمار میرود، حالا تأسیس موزه انیمیشن را لنگ گذاشته است. مریم کشکولی، رئیس هیئت مدیره «آسیفا» ایران (انجمن بینالمللی سازندگان و دوستداران فیلمهای انیمیشن) چند روز پیش در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته بود این انجمن بودجهای برای راهاندازی «موزه انیمیشن» در ایران ندارد و با وجود درخواست همکاری از نهادها و سازمانهای مختلف، هیچ یک از آنها پای کار موزه انیمیشن نیامدهاند.
با اینکه این هنر تنها ۵۰، ۶۰ سال است پا به ایران گذاشته، اما اسنادی وجود دارد که نشان میدهد انیمیشن با شکلی بدوی ۵هزار سال پیش در ایران وجود داشته است. تصویر بز متحرک روی سفالی که از شهر سوخته در زابل یافت شده حکایت از قدمت متحرکسازی در ایران دارد. نمونهای از موزههای هنری در ایران وجود دارد که موزه سینما و موزه هنرهای معاصر بخشی از آنهاست، اما جای خالی موزه انیمیشن با توجه به پیشینه و آینده انیمیشن در ایران احساس میشود. آثاربسیاری از هنرمندان شاخص انیمیشن از جمله عبدا... علیمراد، نورالدین زرینکلک، احمد عربانی و... وجود دارد که لزوم نگهداری و حراست از آنها در موزه انیمیشن احساس میشود. در ادامه در گفتگو با حسین صافی و بهرام عظیمی، دو انیماتور و کارگردان انیمیشن مطرح کشور به بررسی ضرورت راهاندازی موزه انیمیشن در ایران و چالشهای آن پرداختیم که میخوانید.
سینما در دل انیمیشن
حسین صافی درباره ضرورت راهاندازی موزه انیمیشن ایران، میگوید هر آنچه جزئی از تاریخ و هویت کشور است قابلیت نگهداری و به نمایش گذاشتن را دارد.
از طرفی دیگر به باور این مدرس مشهدی دانشگاه، انیمیشن در ایران و در برابر سینما هنر جوانی به حساب نمیآید پس همانطور که سینما در کشورمان موزهای مختص به خود دارد، انیمیشن هم ظرفیت داشتن موزه را دارد: «تقریبا هنرمندان ایرانی همپای هنرمندان انیمیشن دنیا صنعت این هنر را در کشور راه انداختهاند. درواقع تاریخچه انیمیشن با سینما یکسان است و این علت خوبی برای راهاندازی موزه در سرزمینمان است.»
به گفته او سینما و انیمیشن در دل یکدیگرند و نمیشود آنها را از هم تفکیک کرد. وقتی سینما صاحب موزه است درنتیجه میتوان انتظار داشت انیمیشن هم موزهای درخور خود داشتهباشد: «شکل ابتدایی فیلمبرداری که بر پایه آن سینما متولد شد وامدار انیمیشن است از همین روی میتوان این هنر را پایه و اساس سینما دانست. نخستین نمایههای سینمایی به نوعی انیمیشن بودند. نخستین فیلمی که تاریخ به خود دیده (تصویر اسبی در حال دویدن که حرکت را تداعی میکرد) به نوعی از هنر انیمیشن بهره برده بود. از همین رو به جرئت میتوان گفت سینما قابل تفکیک از انیمیشن نیست و باید آن را جزوی از آن دانست.»
با شاهد مثالی که صافی از تاریخ کهن ایران میآورد قدمت انیمیشن را در کشورمان به هزاران سال قبل باز میگرداند و به نوعی این ادعا را قوت میبخشد که هنر انیمیشن ریشه در فرهنگ و هنر ایران دارد: «این ادعای زیادی است که ما بخواهیم هنر انیمیشن را متعلق به خودمان بدانیم، اما اشیای یافت شده همانند سفالینه شهر سوخته مبین این است که خیلی قبلتر از زمانی که سینما به شکل امروزی اختراع شود، ما نمونهای از متحرکسازی تصویری را در سرزمینمان داشتهایم.»
به گفته این هنرمند فارغ از جایگاه، ظرفیت و وسعت هنر انیمیشن در ایران برای ایجاد یک موزه ملی، به نظر میرسد اگر ما مردمان فرهنگدوست و قدرشناسی باشیم، وجود گنجینهای همانند سفالینه بز متحرک کافی است که ما را وادارد تا برای این هنر موزهای تأسیس کنیم: «وجود این اثر هنری و باستانی به قدری ارزشمند است که ما میتوانیم بر پایه همان مثال مزبور یک موزه برای انیمیشن راه بیندازیم. این پشتوانه میتواند سنگ بنای خوبی برای موزه انیمیشن در کشورمان باشد.»
موزهای از فناوری و هنر
تا اسم موزه به میان میآید، ناخودآگاه محیطی را متصور میشویم که اسباب و اشیای کهن و قدیمی در آن نگهداری میشود. حال آنکه فناوری و ابزار مدرنِ متکی به فنآوری روز به روز نقشی جدیتر در انیمیشن پیدا میکند. به گفته صافی اشیا و ابزاری که در موزه انیمیشن جای خواهند گرفت، بیشتر از اینکه قدیمی باشند باید بصری باشند: «برای افرادی که از فناوری دل زدهاند، وقتی سخن از موزه به میان میآید بیشتر به دنبال دیدن ابزاری هستند که جنبه بصری دارند. احتمالا ترجیح میدهند وسایل و لوازمی که برای ساخت اولین انیمیشنها یا استاپموشنها به کار رفته است را در موزه ببینند. یا اولین انیمیشنهای کاتاوت را ببینند که چطور ساخته شدهاند. اینها بیشتر موضوعیت دارد. ممکن است به نمایش گذاشتن نرمافزارهایی که با آن انیمیشن تولید میشود برای همه جذاب نباشد و تنها افرادی که اهل فن هستند از دیدن آن لذت ببرند.»
هم بدیع است هم دشوار
بهرام عظیمی نیز، درباره لزوم ساخت موزه انیمیشن در ایران میگوید، هر هنری باید یک موزه داشته باشد. همانطور که بسیاری از هنرها در کشورمان موزه دارند. در کشورهای دیگر هم اغلب هنرها اختصاصا مکانی را در اختیار دارند. این انیماتور میگوید موزه انیمیشن به علاقهمندان این هنر جان میدهد: «حتی آنهایی که به انیمیشن علاقه ندارند میتوانند با بازدید از آن با سیر تحول انیمیشن در ایران آشنا شوند.»
به نظر این هنرمند برای طراحی و فضاسازی موزه انیمیشن باید ابتدا زمان شکلگیری این هنر را در ایران بررسی و تا همین امروز درباره آن تحقیق و پژوهش کرد: «تأسیس چنین موزهای با موزههای دیگر که در حوزه باستانی و سنتی است فرق میکند. این موزه با موزههای آبگینه و سفال تفاوت دارد. نباید به قرار دادن چند شیء قدیمی در آن بسنده کرد. علاوه بر همه اینها، این موزه پس از بازگشایی نیاز به بهروزرسانی مداوم دارد. باید هر سال اتفاقات تازهای که در انیمیشن ایران رخ میدهد به آن اضافه شود. باید قبل از شروع به کار و در مرحله طراحی به فکر ارتقا و تغییر فیزیکی و محتوایی این موزه بود.»
کارگردان فیلم انیمیشن سینمایی «تهران ۱۵۰۰» تأکید دارد نباید به در معرض دید گذاشتن افتخارات انیمیشن ایران و نمایش چند فیلم انیمیشن اکتفا کنیم او میگوید: «باید برای این موزه به اندازه کافی هزینه شود تا توقعها را برآورده کند؛ که اگر چنین باشد اتفاق بزرگ و بدیعی برای انیمیشن در ایران خواهد بود.»
موزه آموزشی
به گفته عظیمی توجه به آموزشهای تخصصی باید در صدر فهرست نیازمندیهای ایجاد موزه باشد. زیرا موزه انیمیشن میتواند یکی از پایگاهها و مراجع آموزشی در این زمینه باشد. او میگوید: «موزه انیمیشن با یک سالن و نمایش آثار راه نمیافتد؛ موزهای اینچنینی باید فضا و امکانات کافی و بهروز برای آموزش و برگزاری دورههای تخصصی انیمیشن داشته باشد. موزه باید سالن نمایش فیلم، کتابخانه، آرشیو و ... داشته باشد. اگر بخواهیم موزه تأثیرگذار، چشمگیر و جامع باشد باید هم برایش هزینه کنیم و هم فضای مناسبی برای انجام فعالیتهای چند منظوره در این حوزه داشته باشیم.»
به باور این هنرمند استادان بزرگی در ایران هستند که سالها پیش اولین فریمهای انیمیشن را طراحی کردند. آثار پراکنده و محدودی درباره فعالیت آنها نیز در کتابها و رسانهها نوشته و گفته شده که هیچ کدامشان کافی نیستند. این انیماتور میگوید اگر قرار است موزهای برای انیمیشن در ایران راهاندازی شود باید بخشی از آن موزه به این استادان اختصاص داده شود: «موزه باید مکانی باشد تا حتی کسی که هیچ آشنایی با انیمیشن ندارد و به آنجا وارد میشود، چیزی دستگیرش شود. این اتفاق باید به واسطه آشنایی افراد با تاریخچه انیمیشن جهان و ایران و بزرگان انیمیشن بیفتد. باید نمونه آثار بزرگان این رشته، نشانه و یادگاری از آنها، سرنوشتی که پیدا کردهاند، کارها و خدماتی که انجام دادهاند را در موزه نمایش داد. همچنین باید افتخارات انیمیشن ایران در معرض عموم قرار گیرد. با انجام کارهایی از این دست موزهای ارزنده برای این هنر ایجاد خواهد شد.»