گفتوگو با حجت اسلام علی عجم و هادی سروش درباره جایگاه مردم در اندیشه امام خمینی (ره)
سید مهرداد امیرکلالی/ شهرآرانیوز - مردمسالاری دینی ریشه در شکل حکومت جمهوری اسلامیدارد. مولفههای این شکل حکومت قطعا باید در اندیشههای سیاسیدینی قوام یافته باشد؛ چراکه جمهوری اسلامیبر دو پایه جمهوری و اسلامیت، بنا گذاشته شده است؛ یعنی شکل حکومت، ساختار سیاسی و نحوه آرایش نهادهای آن، جمهوری است، اما محتوای آن اسلامیاست. اسلامیبودن جمهوری در ایران منطبق بر برداشت دینی و ارزشهای اسلامیاست. امامخمینی (ره) میفرمایند: «ما تابع آراى ملت هستیم. ملت ما هرطور رأى داد، ما هم از آنها تبعیت میکنیم. ما حق نداریم. خداى تبارک و تعالى به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزى را تحمیل بکنیم.» (صحیفه امام، ج۱۱، ص ۳۴) سخن فوق در تحلیل مردمسالاری دینی، بیانگر این نکته است که واژه جمهوری، نماینده حقوحقوق برای شهروندان کشور است، ولی واژه اسلامی، گویای تکلیف و عمل به وظیفه شرعیاجتماعی است.
بیتردید باید مهمترین اقدام انقلاب اسلامیرا ترکیب جمهوری با اسلام دانست. حال اینکه فرزندان معنوی امامخمینی (ره) در تبیین این نظریه چه نقشی دارند، موضوع اصلی گفتوگوی شهرآرا با حجتالاسلام علی عجم، دبیر مجمع روحانیون مبارز استان خراسان، و حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه و دانشگاه است.
حجتالاسلام عجم با بیان اینکه از ویژگیهای امام (ره) این بود که انقلابی را رهبری کردند که نقش مردم در آن بارز بود، گفت: عنصر حرکت امامخمینی (ره) این بود که انقلاب با تکیه بر مردم به پیروزی رسید. گروههای مبارزاتی دیگری هم بودند که برای پیروزی انقلاب زحمت کشیدند، اما برخی متکی به نیروهای کشورهای خارجی یا معتقد به جنگ مسلحانه بودند، درحالیکه امام (ره) صرفا بر حرکت مردمیتاکید میکردند.
وی افزود: ایشان معتقد بودند که اگر مردم یکپارچه و متحد شوند، همان مردم کار را پیش میبرند. امام (ره) به جنگ مسلحانه اعتقادی نداشتند؛ چون مردم را دچار هزینهها و خسارتهای سنگینی میکرد و سرانجامی هم نداشت. نماینده اسبق مشهد در اولین دوره مجلس شورای اسلامی بیان کرد: امام (ره) برای بقای انقلاب همواره به مسئولان توصیه میکردند طوری عمل کنید که مردم پشتیبان نظام باشند و اگر از مردم جدا شوید، هیچ نیرویی نمیتواند این ضایعه را جبران کند.
امام (ره)، مردم را پایگاه اصلی انقلاب میدانستند، همانطور که شهیدمطهری که در پاریس همراه امامخمینی بودند، پس از بازگشت به ایران گفتند: من، امام را شخصیتی دیدم که ایمانش فقط به خدا و مردم بود. وی ادامه داد: هرگاه پایگاه مردمی انقلاب ضعیف شود، انقلاب ضعیف میشود، بنابراین باید پشتوانه مردمی را حفظ کنیم و این امر مستلزم آن است که مردم امید داشته باشند. مردم باید احساس کنند که انقلاب به نفع آنها در حرکت است و به حقوق شهروندیشان اهمیت میدهد.
دبیر مجمع روحانیون مبارز خراسان، مردمسالاری را اصلیترین و مهمترین ویژگی هر نظام سیاسی خواند و افزود: بیشترین نمود مردمسالاری، در مجلس بروز و ظهور پیدا میکند و امامخمینی (ره)، مجلس را در راس همه امور میدانستند و عصاره همه فضیلتهای ملت در مجلس است.
وی با اشاره به اعمال قانون نظارت استصوابی در ادوار انتخابات اظهار کرد: این قانون آفتی است که نظام را تهدید میکند و نتیجه آن، در انتخابات سال گذشته نمود پیدا کرد. با مشارکت اندک مردم، مجلس یازدهم تشکیل شد. برخی، انتخابات را زینتی و تشریفاتی میدانند که این برخلاف نظر امام (ره) است؛ چراکه از نظر امام، مجلس باید برخاسته از رای و نظر تمامی اقشار جامعه باشد.
فرزندان معنوی امامخمینی (ره)؛ وارثان مرام فکری
حجتالاسلام سروش، مدرس حوزه و دانشگاه، نیز با بیان اینکه از رحلت امامخمینی (ره) ۳۱ سال میگذرد و جا دارد این سوال را بپرسیم که از فرزندان فکری امام (ره) چه خبری داریم، گفت: امر مهم در بخش فرزند معنوی بودن، به تبعیت از افکار و سیره سیاسی امام (ره) مربوط است، همانطور که طبق بیان قرآن، فرزندان معنوی حضرت ابراهیم (ع) از بهترین تبعیتکنندگان ایشان هستند: «فمن اتبعی فانه منی» (ابراهیم/۳۶).
وی افزود: امامخمینی (ره) هم شهید سیدعارف حسینی (رهبر سابق شیعیان پاکستان) را فرزند خود میداند و هم استاد مطهری را که شاگرد خودش بوده است و هم امام موسیصدر را فرزند خطاب میکند و علاوهبر اشخاص، رزمندگان و آزادگان و فرزندان شهدا را که از اقلیمهای گوناگون بودهاند، نیز فرزند خود میداند.
حجتالاسلام سروش اظهار کرد: هیچکدام از چارچوبهای سیاسیاجتماعی باورهای امام (ره) از ما مخفی نبوده است، زیرا همه آنها بهصورت منظم در وصیتنامه ایشان تدوین شده است؛ مثلا حاکمیت اصل «ولایت فقیه» درکنار تبیین همه تفاوتهایش با دیکتاتوری یا پذیرش «رأی مردم» که یک اصل مهم در سیاست امام (ره) است و نیز همانطوری که وحدت یا دامن نزدن به تفرقه از اصول سیاسی ایشان بود، دخالت نکردن نیروهای نظامی در جناحبندیهای سیاسی نیز از نظر ایشان یک «اصل حاکم» بر همه آن چیزی است که برخی بهعنوان دفاع از ارزشها، آن را نادیده میگیرند. «مبارزه غیرمنقطع با استکبار یا تحجر»، نمونههای دیگری از اصول مستحکم «خط امام (ره)» است.
وی ادامه داد: فرزندان فکری امامخمینی (ره) همان میوههای رسیده بر شجره طیبه آن عزیز هستند که از آن بزرگوار تغذیه فکری میشوند و بعد، غذای فکری جامعه را تأمین میکنند. اگر فرزندان معنوی امامخمینی (ره) در رفتار از آن بزرگوار بهره جستهاند، فرزندان فکریاش از تفکرات عمیق امام (ره) بهره میجویند که مبنای رفتار
خواهد بود.
این استاد حوزه با اشاره به دو تهدید مهم دربرابر فرزندان فکری امامخمینی (ره)، بیان کرد: تحجر و جمود بر گذشته و گذشتگان نوعی تهدید است و امام (ره) این تهدید را از ناحیه روحانیون وابسته و مقدسنما و تحجرگرا میدانستند.
حجتالاسلام سروش، سیاستبازان را تهدید دیگری برای فرزندان فکری امام (ره) تلقی کرد و گفت: سیاستبازان همان کسانی هستند که عرصه را به دست میگیرند و مدام از نام امام (ره) بهره میجویند، تاجاییکه باعث دلسردی فرزندان فکری امامخمینی (ره) میشوند؛ آنانی که برای دو روز دنیا چنان سیاستبازی میکنند که انسان را در حیرت فرومیبرند.