دبیر مجمع نیروهای خط امام استانهای خراسان میگوید: در بررسی آرا و اندیشه امام خمینی(ره) به این نکته میرسیم که آنچه ایشان میگفت، حرف و خواسته تمام مردم بود.
علی صمدی جوان/شهرآرانیوز، مظفر علیزاده با اشاره به اعتماد امام (ره) به مردم و علاقه مردم به امام (ره) میگوید: برای بررسی اندیشه حضرت امام (ره) باید به گذشتگان و کسانی که در تحول جهان نقش داشتند، نگاهی بیندازیم.
وی ادامه میدهد: شخصیتهایی مانند گاندی، مارکس، مائو و... با بسط و گسترش اندیشه خود توانستند میلیونها انسان را در سراسر جهان به سمت خود بکشند و میبینیم که حوزه نفوذ اندیشه بزرگان، سابقهای تاریخی دارد. نکته دیگر در کنار بیان اندیشهها در زمان حیات یک متفکر یا رهبر بزرگ، تداوم آن در دوران پس از درگذشت آنهاست؛ بنابراین امام (ره) هم در زمان حیات خود باعث ترویج اندیشه نوینی شدند و آن را گسترش دادند و هم پس از رحلت ایشان و در سالهای گذشته، عمق کلام ایشان در بطن جامعه تداوم یافت.
علیزاده علت ماندگاری این اندیشه را اینگونه بررسی میکند: حرف دل مردم با زبانی ساده و تأثیرگذار از سوی ایشان بیان شد و مردم را به سوی خود جلب کرد. اندیشه امام در سالهای ۴۲ تا ۶۸ در جسم و روح مردم متبلور شد و همچنان نیز با مردم است. در واقع ایشان با کالبدشکافی آنچه خواست مردم ایران و بسیاری از مردم جهان بود، به تبیین و معرفی مواضع و باورهای خود مبادرت ورزید و اثری نیکو برجا گذاشت. از مرحوم علامه طباطبایی پرسش شد چرا آیات الهی زوالناپذیر است و کهنه نمیشود؟ ایشان فرمودند، چون برگرفته از جان مردم است. گفتمان بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی نیز همین است؛ زیرا بنمایه باورهای مردم ایران بود و امام گمشده آنان در حریت، اسلام، آزادی، باور به خود و... با زبانی ساده و بیتکلف ابراز میکرد. نکته مهم دیگر آن بود که امام، عصاره کلام بزرگان پیش از خویش را در وقتی مناسب فریاد زد و ندای حقطلبی ایشان از سوی همین مردم پذیرفته شد.
انطباق و وحدت افکار، گفتار و رفتار امام (ره)
دبیر مجمع نیروهای خط امام استانهای خراسان در ارتباط با اینکه آیا افکار و گفتار امام (ره) بهدرستی در کشور پیاده شد یا نه میگوید: امام در سیر مبارزات خود از سال ۴۲ تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی نکاتی را مطرح کردند که مبتنی بر شرایط زمان و براساس چیزهایی بود که مردم از آن رنج میبردند. همین نکات در رفتار ایشان بهعنوان رهبر انقلاب نیز دنبال شد، اما با تغییراتی که بازهم برخی مردم یا گروهها در آن نقش داشتند. بهعنوان مثال، ایشان فرموده بودند آب و برق و... را مجانی خواهیم کرد. برخی گفتند ایشان سخن خود را نقض کرده است. حال این پرسش به وجود میآید که وظیفه این رهبر فقید در قبال کسانی که انرژیهای کشور را هدر میدادند و اسراف میکردند، ماندن بر سر همان موضع گذشته است؟ وظیفه ایشان در قبال سوءاستفاده از این کلام چه بود؟
وی ادامه میدهد: امام میگفت مردم آزادی بیان دارند، اما آیا اینکه یک گروهک به این علت که در قدرت سهیم نیست، باید دست به اسلحه ببرد و قتل و غارت انجام دهد؟ اینجا امام حرف خود را نقض کرده است یا آن گروهک خاص؟ هنگامی که حجم توطئهها بر علیه سعادت کشور و مسیر انقلاب زیاد میشود، امام از قم به مرکز بحرانها بازمیگردند تا خدشهای به اندیشه و کلامی که مردم به آن باور عمیق داشتند وارد نشود؛ بنابراین با نگاه به این مثالهای کوچک، اما مهم، درمییابیم که امام گفته خود و شعارهای خود را نقض نکردند و این رفتار مردم بود که باعث تغییر رأی ایشان شد.
الهی بودن؛ مهمترین شاخصه اندیشه امام (ره)
علیزاده در بخش دیگری از صحبتهای خود به سبک حکومتداری امام خمینی (ره) میپردازد و میگوید: اینکه گفته میشود الهی بودن شاخصه بارز اندیشه و رفتار حضرت امام (ره) بود، درست است. اندیشه امام در حکومتداری بر ۲ بال تعریف شده براساس آیات قرآن استوار است؛ آسمانی بودن و بر مدار توحید قرار گرفتن، و مردمی بودن و ارتباط بیتکلف با مردم.
وی به اولین خصوصیت بیان شده اشاره میکند و میگوید: برای رهبری در سطح حضرت امام که در طول حیات خود با قرآن و تعالیم دینی همنشینی معنوی داشته است، اخلاق و توحید جزو مشخصههای رفتاری ایشان قرار میگیرد. اما در جوانی و هنگامی که تنها ۲۶ سال داشتهاند، کتاب چهل حدیث را مینگارند که تألیفی اخلاقمحور است و همین اخلاق در اخلاق سیاسی و شیوه حکومت ایشان هم دیده میشود.
علیزاده دومین خصوصیت اندیشه حکومتداری ایشان را مردمی بودن و ارتباط با مردم بیان میکند و ادامه میدهد: در سیر زندگی سیاسی امام خمینی (ره)، ارتباطگیری با مردم برای رفع مشکلات و موانع از جایگاه ویژهای برخوردار است. این جایگاه والا، زمانی بر همگان هویدا میشود که میبینیم امام بر سر این عقیده، زندان، تبعید، درگذشت فرزند و تمام مصائب را به جان میخرد، اما از عقیده خود که مردم باشند کوتاه نمیآید. طبیعی است که اندیشه چنین شخصیتی در مردم نفوذ کند.
ظلمستیزی در افکار امام خمینی (ره)
دبیر مجمع نیروهای خط امام استانهای خراسان به اصول ظلمستیزی امام و تغییر سبک آن پس از رحلت ایشان اشاره میکند و میگوید: تا آن هنگام که ایشان در قید حیات بودند، روش و منش ظلمستیزی منحصربهفردی را دنبال میکردند که با درگذشت ایشان، باوجود پابرجا بودن آن شعارها، روشها کاملا تغییر کرد؛ در واقع بسیاری از مبانی ایشان در طول این سالها یا رعایت نشد یا جنبه عملیاتی به خود نگرفت. ایشان پس از پایان جنگ تحمیلی بهدلیل اتخاذ برخی تصمیمها که نیاز زمان جنگ بود، از مردم عذر خواستند و فرمودند زین پس در مسیر قانون خواهم بود و شرایط کشور بهگونهای بود که باید برخی تصمیمها را میگرفتیم. اما اکنون شاهدیم که در رفتار سران قوا در ادوار مختلف پس از رحلت ایشان، اثری از اندیشههای متعالی امام (ره) دیده نشده است. هنگامی که در انجام برخی دستورات یا آرای امام تخطی میشود و برخی متصل به جناح خاصی میگردند و خواسته یا ناخواسته در حق بسیاری از مردم اجحاف میکنند، آیا این با منطق ظلمستیزی معمار کبیر انقلاب اسلامی در تضاد نیست؟ جوان امروزی مدعی است که در حق او ظلم میشود، زیرا کلام و پیام امام را خوانده است و با آنکه محضر او را درک نکرده است، مطالبهگری میکند. بنابراین، این ما هستیم که عامل ظلم شدهایم.
سادهزیستی و حمایت از مستضعفان
علیزاده سادهزیستی امروز برخی مسئولان را شعاری میداند و میگوید: برخی مسئولان سادهزیستی را به زبان میآورند، اما کیلومترها از آن دور هستند. این مسئله فراجناحی است و منتسب به گروه خاصی نیست؛ زیرا همه در آن نقش داشتیم. سادهزیستی در کلام امام، رفتار امروز ما را شامل نمیشود. از اساس حاکمیت پس از رحلت امام به سمت سادهزیستی نرفت و این دقیقا در جهت خلاف باورهای ایشان بود.
عضو شورای مرکزی نیروهای خط امام کشور میافزاید: مرحوم شهید بهشتی زمانی به برخی مسئولان گوشزد میکردند در کنار مستضعفان باشید و خود را پشت دیوارهای چندلایه امنیتی پنهان نکنید و اگر از ترور واهمه دارید، مسئولیت نپذیرید. اما امروزه شاهدیم هزینه تأمین امنیت برخی آقایان از هزینه انجام پروژهای بیشتر میشود و گمان نمیکنم اینها مواردی باشد که در منطق و اندیشه امام بگنجد.
اعتماد به خود و راههای پیشرفت علمی و فرهنگی
علیزاده درباره اینکه آیا پس از رحلت امام، فرصت به جوانان برای خودباوری داده شد یا نه میگوید: به جرئت باید اذعان کرد که ۱۰ درصد از آرمانهای ترقیخواهانه ایشان نیز به وقوع نپیوست. امروز که به کشور مینگریم، میبینیم برخی مبارزان صدر انقلاب نهتنها میدان را به جوانان ندادهاند، بلکه از هر فرصتی برای افزایش مشاغل یا مناصبشان بهره میبرند. ما از شخصیتی صحبت میکنیم که با اتکای به جوانان، انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را از گزند دشمنان داخلی و خارجی نجات داد و امروز، جوانانی که وارثان آینده هستند هیچ نقشی در تصمیمات ندارند.
وی به پیشرفتهای علمی و فرهنگی کشور اشاره و خاطرنشان میکند: پایهگذاری اندیشههای امام در زمان حیاتشان بهدلیل مشکلات گوناگون از جمله جنگ تحمیلی به کندی پیش رفت، اما پس از رحلت بهدلیل آنکه ریلگذاری هدفمندی از سوی ایشان انجام شده بود، در مسیر درست قرار گرفت و شعار «شما باید باور داشته باشید که میتوانید» امروز به وقوع پیوسته است. البته بودند کسانی که برداشت اشتباهی از حرف امام کردند و «ما میتوانیم» خودشان را به کرسی نشاندند و بیگدار به آب زدند و فرصتهای بسیاری را سوزاندند. توجه به جوانان، ترویج نهضت سوادآموزی، اقدامات مفید کمیته امداد و... در سالهای گذشته نمونهای از این ریلگذاری درست است. امروز اگر به اصل امام و آنچه در تکریم جوانان و اعتماد به آنها مدنظرشان بود، بازنگردیم، هر روز شاهد مهاجرت بیشتر جوانان متخصص به سایر کشورهای جهان خواهیم بود.