به گزارش شهرآرانیوز؛ مرد ژندهپوش در کوچه و خیابان معابر شمالی شهر، کیسههای زباله، بطریهای پلاستیکی، کارتن و هر کالای قابلبازیافت را که میدید جمع میکرد. او مقابل یکی از خانهها ایستاد و زنگ در خانه را زد. پیرمردی سالخورده در را گشود. مرد که انگار با خانه آشنا بود، از میان انواع و اقسام ضایعاتی که درون حیاط و داخل خانه بود به گوشه حیاط رفت و بارش را روی یک باسکول گذاشت.
پیرمرد محتویات درون کیسه را بیرون ریخت، در زیر همه آن ضایعات، چند ده متر کابل مخابرات و سیم برق بیشتر توجهش را جلب کرد. پیرمرد شروع به چانهزنی کرد و در نهایت روی مبلغی توافق کردند. پیرمرد کیسه را در حیاط خانهاش جایی که پر بود از بطریهای پلاستیکی، کارتن، کاغذ، لاک و... خالی کرد. او در ازای محتویات کیسه به مرد بستهای حاوی چند گرم موادمخدر و مبلغی پول داد.
پیرمرد برای جداکردن روکش پلاستیکی کابلهای مخابرات و برق تا نیمهشب صبر کرد و کابلهایی را که احتمالا سرقتی بودند، درون آتش انداخت. کمی بعد پیرمرد که داشت همان جا خوابش میبرد، با پاشنه کفشش چندبار روی آتش کوبید و به داخل خانهاش بازگشت. ساعتی بعد با صدای خردشدن یک شیشه، از خواب بیدار شد. نگاهش به حیاط که غرق در آتش و دود بود افتاد و برای خاموشکردن آتش دست به کار شد، اما آتش به جان خودش هم افتاد و تنها توانست از خانه بیرون برود و از همسایهها کمک بخواهد. همسایههایی که هیچکدام تمایلی به کمککردن به او نداشتند.
دقایقی بعد آتشنشانان به محل رسیدند و پیش از اینکه آتش به منازل اطراف سرایت کند، حریق را خاموش کردند. این آتشسوزی که در انتهای بولوار پنجتن رخ داد، فقط یک نمونه از حوادثی است که در انبارهای ضایعات مشهد ماهانه رخ میدهد. انبارهایی که بسیاری از آنها غیرمجاز هستند و به همین دلیل آماری از تعدادشان در دست نیست و تنها حوادث ماهیت این انبارها را لو میدهد.
براساس آمار سازمان آتشنشانی مشهد، از فروردین تا مردادماه امسال، ۵۷ حادثه آتشسوزی در انبارهای ضایعات در مشهد و اطراف شهر رخ داده است و آتشنشانان برای مهار آتش به محل اعزام شدهاند. عملیاتهایی که نسبت به مدت مشابه سال قبل که هفتاد و یک انبار ضایعات در آتش سوخت کاهشی بوده است. موضوعی که منجر به گفتوگویی با مدیر منطقه ۳ سازمان آتشنشانی مشهد شد.
آتشپاد حسن عظیمیان با اشاره به موقعیت جغرافیایی انبارهای ضایعات میگوید: بیشتر انبارهای ضایعات در بیرون از محدوده شهری قرار دارند و به همین دلیل وقتی همکاران ما برای بازدید به آنجا مراجعه میکنند، در بسیاری از مواقع مالکان، چون در خارج از حریم شهر هستند به ما اجازه بازدید از انبارشان را نمیدهند و به توصیههای ما توجهی نمیکنند. اگر به آنها بگوییم که برای انبارت سقف بساز تا اگر کسی از بیرون سیگار روشن به داخل پرت کرد، کل انبار نسوزد، یا ضایعاتت را با دیوارسازی از هم جدا کن، اصلاً توجه نمیکنند.
وی با اشاره به خاطره بازدید از یک انبار ضایعات که پس از دو هفته طعمه آتش شد ادامه میدهد: درست است که در بیشتر مواقع وقتی برای بازدید به انبارهای ضایعات حاشیه شهر میرویم با در بسته و بیتوجهی افراد روبهرو هستیم، اما در موقع حادثه همانها که میگویند در خارج از حریم شهر هستند و ما نباید به آنها کار داشته باشیم از ما یاری میخواهند. همچون حادثهای که سال گذشته در یک انبار ضایعات رخ داد. من شخصاً به طور اتفاقی برای بازدید از این انبار ضایعات در محدوده بزرگراه بسیج رفته بودم، این انبار در شهر قرار داشت و صاحب آن نمیتوانست مانع بازدید ما شود.
وقتی وارد شدیم مشخص شد که این انبار تنها یک زمین بایر بوده که دور آن دیوار کشیدهاند و سقف هم نداشت. هنگام ورود مشخص شد که مالک به اندازه چند کامیون ضایعات را در یک جا جمع کرده و بدون جداسازی و فاصلهگذاری از هم روی زمین چیده بودند. در واقع تپه بزرگی از ضایعات ساخته بودند. درست در کنار آن تپه کارگران با روشنکردن آتش، مشغول درستکردن چایی بودند. در انتهای انبار هم جایی دیدم که انگار مخصوص سوزاندن چیزی شبیه کابلهای برق بود.
عظیمیان میگوید: به صاحب انبار گفتم که اینجا را تبدیل به انبار باروت کردهای، این همه ضایعات را باید رد کنی نه اینکه یک جا انباشته کنی. نگهداشتن این همه ضایعات خطرناک است. این انبار نه کپسول اطفای حریق داشت و نه به شبکه آبشرب متصل بود. به او گفتم اینجا دیر یا زود در آتش خواهد سوخت، ایراداتش را بگیر و بیمه کن. تو حتی منبع آب نداری و اگر اینجا آتش بگیرد با آب هم نمیتوانی آن را خاموش کنی.
مالک انبار در پاسخ به تمام هشدارهای من تنها خندید و با تمسخر گفت ما که تابهحال نشنیدهایم انبار ضایعات آتش بگیرد. به او گفتم من خودم هر ماه در چند عملیات اطفای حریق انبارهای ضایعات شرکت دارم، اما او توجهی نکرد و تنها میخواست هرچه زودتر من از آنجا بروم.
مدیر منطقه ۳ آتشنشانی مشهد بیان میکند: چهارده روز بعدازاین بازدید بود که به انجام یک عملیات در انبار ضایعات فراخوانده شدیم. آدرسش را که دیدم، متوجه شدم همان انبار ضایعاتی بود که مالکش به توصیههای ما میخندید. وقتی به محل رسیدیم، دیدم کل انبار در آتش میسوزد.
مالک انبار با دو دست مدام روی سرش میزد و از ما میخواست سرمایهاش را نجات دهیم. حادثه دشواری بود، چند ساعت با استفاده از تمام تجهیزات و نفرات چند ایستگاه تلاش کردیم تا توانستیم آتش را خاموش کنیم، اما چیز زیادی از انبار باقی نمانده بود. با خاموششدن آتش همراه مالک مشغول بازدید و بررسی وضعیت شدم. او من را بهخوبی میشناخت، منتها میدانستم دیگر سرزنش این مرد فایدهای ندارد و درس خوبی گرفته است، برای همین تنها به او گفتم اگر میخواهی باز هم در اینکار باشی اینبار اصولی و درست، کار کن.
عظیمیان با اشاره به پراکندگی انبارهای ضایعات تصریح میکند: این خاطره که گفتم تنها یکی از دهها تجربه من در آتشسوزی انبارهای ضایعات است، متأسفانه در جاده سیمان بهویژه محدوده خیابان رسالت ۱۲۹، انتهای خیابان شهید آوینی، آخر بولوار پنجتن، جاده کنهبیست و... انبارهای ضایعات بهصورت قارچگونه در حال گسترش هستند.
حتی در برخی مناطق شهر شاهد تبدیل واحدهای مسکونی به انبار ضایعات هستیم که کار خاموشکردن آنها بهمراتب دشوارتر است. این خانهها و دیگر انبارهای ضایعات با هم تفاوت چندانی ندارند و همگی شرایط آتشسوزی را دارند. بیشتر این انبارها متأسفانه بدون تجهیزات اطفای حریق هستند و انگار هیچکدام از حوادثی که برای انبارهای ضایعات دیگر رخ میدهد درس نمیگیرند.
مدیر منطقه ۳ آتشنشانی با اشاره به دلایل اصلی بروز آتشسوزی در انبارهای ضایعاتی میگوید: طبق بررسیهایی که از این آتشسوزیها داشتیم، یکی از دلایل روشنکردن آتش در مجاورت مواد اشتعالزا بوده است که بیشتر کارگران این انبارها برای جداسازی روکش کابلها آتش روشن میکنند.
وی میافزاید: در موارد متعدد دیده شده که آنها با این تصور که آتش خودش خاموش میشود، آن را رها میکنند و زغالهای گداخته با وزش باد به نقاط دیگر سرایت کرده و کل انبار را سوزانده است. در بسیاری از موارد هم آتش منشأ خارجی داشته است، برای نمونه راکب یک موتورسیکلت فیلتر سیگارش را از بالای دیوار به داخل انبار ضایعات پرتاب کرده بود.
فیلتر سیگار درست روی کارتنها افتاده و منجر به حریق گستردهای شده بود. یا در چند مورد معتادان متجاهر که اتفاقا برای همان انبارها، ضایعات آورده بودند، اقدام به روشنکردن آتش پشت دیوار همان انبار کرده بودند و آتش از میان درزهای دیوارها عبور کرده و به جان ضایعات پشت دیوار افتاده بود.
عظیمیان اضافه میکند: میتوان بهسادگی با تعریف یک سازوکار مشخص برای انبارهای ضایعات جلو تمام مشکلاتی که آنها را تهدید میکند گرفت. آنطور که مالکان انبارهای ضایعات ادعا میکنند، در حال حاضر شرکتهای بیمه، چون میبینند، هیچ اصولی در انبارهای ضایعات رعایت نمیشود و هر لحظه امکان بروز حادثه در آنها وجود دارد، حاضر به بیمهکردن آنها نیستند. اگر مالکان انبارهای ضایعات به این کار ملزم شوند خودبهخود مجبور خواهند بود، انبار خود را مسقف کنند، ضایعاتشان را تفکیک و خیلی موارد دیگر را رعایت کنند.