به گزارش شهرآرانیوز، با نگاهی گذرا به وضعیت زنان در دوره پهلوی و بعد از انقلاب و با بررسی آمارها درمییابیم که زنان بعد از انقلاب در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی و سیاسی خوش درخشیدند.
با جستوجو در آثار مکتوبِ وضعیت اجتماعی زنان در دورهی پهلوی؛ متوجه میشویم زنان، قبل از انقلاب که در تأمین نیازهای اولیهی خود نیز درمانده و از حقوق اولیه محروم بودند، هیچگونه موفقیت و دستاوردی نداشتند و با ورود انقلاب توانستند در عرصههای مختلف نقشآفرینی کرده و به پیشرفت و اعتلای جامعه کمک کنند.
تمام تلاش حکومت پهلوی در این بود که نقش و جایگاه زنان را با پذیرش الگوهای غری تغییر ماهیت دهد که در جهت معکوس عمل کرد، چرا که با هویت زنِ مسلمان سنخیت و جایگاهی نداشت.
با خطای بزرگ و تاریخی رضاخان در قائلهی کشف حجاب که علناً حکومت را در مقابل مردم قرار داد، باعث شد این حکومت نتواند در عمل خدمتی به احیای نقش و جایگاه واقعی زن در ایران داشته باشد.
در واقع سلسلهی پهلوی در رابطه با مسئله زنان، بیشتر در ظواهر امر متوقف ماند و در این دوره به جز تهران در دیگر مناطق کشور کمتر تغییری در وضع زنان ایرانی پیدا شد.
حتی در تهران هم زنان بیشتر از آنکه در مسیر رشد و تکامل واقعی و رسیدن به جایگاههای مهم سیاسی، مدیریتی، هنری، اقتصادی و اجتماعی قرار گیرند، به مصرفکنندگان مدهای غربی و مقلدان بیچون و چرای رفتار زنان اروپایی تبدیل شدند و بدتر از همه اینکه متأسفانه در دورهی پهلوی سهم برخی از زنان از مقولهی آزادی، تنها راه یافتن به مراکز فساد و فحشا از جمله کافهها و کابارههای زمان طاغوت بود.
بر اساس منابع تاریخی، جمعیت مردانِ ۱۵ سال و بیشتر، حدود ۵/ ۹ میلیون نفر ثبت شده است. از این تعداد ۵/ ۴ میلیون، یعنی حدود ۹/ ۴۷ درصد با سواد بودهاند. این شاخص بیانگر آن است که در سال ۱۳۵۵ بیش از نیمی از مردانِ ۱۵ سال محروم از سواد بودهاند. در همین سال، جمعیت زنان برابر ۲/ ۹ میلیون نفر و تعداد باسوادان ۲/ ۲ میلیون نفر بوده است که نشاندهندهی ۲۴ درصد میزان باسوادی در این قشر میباشد.
مشاهدهی وضع کلی بانوان ایرانی در حال حاضر، ما را به این نتیجه میرساند که در مجموع، زنان ایرانی در دوران بعد از انقلاب در مسیر رشد قرار گرفته و ورود موفقی به بسیاری از عرصههای اجتماعی داشتهاند.
امروز برای عموم زنان ایرانی هیچ ممنوعیتی در تحصیل حتی تا عالیترین سطوح ممکن وجود ندارد. حتی حضور دختران و زنان در دانشگاهها از مردان بیشتر شده است.
زنان ایرانی به راحتی از حقوقی نظیر حق رأی در انتخابات، داشتن شغل دولتی و حتی به دست گرفتن برخی پستها و مناصب مدیریتی برخوردارند. این در حالی است که در برخی دیگر از کشورهای اسلامی هنوز زنان به برخی از پیش پا افتادهترین حقوق خود نرسیده اند.
به گزارش مرکز ارتباطات و اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان، بر اساس آمار سال تحصیلی ۱۴۰۱_۱۴۰۲، تعداد زنان عضو هیأت علمی تمام وقت در تمام دانشگاهها، ۱۷هزار و ۷۵۸ نفر است که معادل ۳۱ درصد از کل اعضای هیأت علمی دانشگاهها است. با توجه به گزارش بنیاد ملی نخبگان، از تعداد ۶۲ هزار و ۵۰۰ نفر که تحت حمایت این بنیاد هستند، ۱۵ هزار و ۷۷۲ نفر (۲۵ درصد) سهم بانوان است.
از این تعداد، هزار و ۳۵۵ نفر در المپیاد دانشآموزی، ۳۴۷ نفر در المپیاد دانشجویی، ۱۰۹ نفر دانشآموخته برتر آموزشی، پژوهشی و نوآور، ۳۹ نفر ثبت اختراع، ۱۶۲ نفر دانشجوی نمونه کشوری، ۵۳۴ نفر برگزیدگان جشنواره، دو نفر برگزیدگان طرحهای ادبی و قرآنی، ۲۹۹ نفر برگزیدگان طرح رهنمون، ۲۱۷ نفر برگزیدگان طرح شهید احدی، ۲۱۱ نفر برگزیدگان طرح تهرانی مقدّم، ۲۴۵ نفر برگزیدگان طرح شهید چمران و هزار و ۳۲۵ نفر برگزیدگان طرح شهید احمدی روشن است.
طبق آمار منتشر شدهی حوزهی پیشرفت آموزش عالی؛ ما در آموزش عالی ایران بعد از انقلاب اسلامی، شاهد حضور چشمگیر زنان در بخش جمعیت دانشجویی بودیم. میزان این پیشرفت نسبت به قبل از انقلاب رشد قابل توجهی را نشان میدهد و به طور مشخص طی ۵۰ سال اخیر (۱۳۵۰-۱۴۰۰)، جمعیت دانشجویی زنان در آموزش عالی ایران روندی صعودی داشته است.
بهویژه در چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی، به مرور تعداد دانشجویان زن در آموزش عالی افزایش یافت. به طوری که نهتنها عقبماندگی رژیم گذشته جبران شد، بلکه در دههی ۸۰ خورشیدی (۱۳۸۱-۱۳۸۸)، سهم زنان در آموزش عالی ایران به بیش از ۵۰ درصد رسید. به عبارتی در این بازهی زمانی، تعداد دانشجویان زن، بیشتر از دانشجویان مرد شد.
در جمعبندی این گزارش میتوان گفت: «آموزش عالی کشور شاهد حضور روزافزون بانوان ایرانی هم در عرصهی کسب علم و هم در عرصههای ارائهی خدمات آموزشی و انجام پژوهشهای مؤثر، فعالیتهای اجرایی و مدیریتی و عرصههای تولیدی در قالب واحدهای نوآور و فناور بوده است».
منبع: جهان بانو