شکیبا افخمیراد| «سبک زندگی شهری به تنهایی انسان دامن میزند و انسان امروزی اگر به خلوتهایش بها ندهد، اگر بر ذهن و بدن خود آگاه نباشد، به تله تنهایی میافتد. انسان از تنها ماندن، دوست داشته نشدن و مورد توجه قرار نگرفتن، میترسد و در هر مقطعی از زندگی که احساس تنهایی کند، با نقاب زدن و انکار، خود واقعیاش را نادیده میگیرد و همچون مترسک تنهاتر میشود. به نظر من، در جهانِ اکنون از تنهایی گریختن و به تنهایی گریختن، هر دو تسلیم شدن است. هر دو تسلیمی است دربرابر روابط بدون عشق.» این بیانیه نوشین وفادار برای نمایشگاه عکس «سکوت قصه» است که این روزها در نگارخانه فرزاد برپاست و به گفته وفادار تنهایی آدمها را در دنیای مدرن با20قاب به روایت این عکاس به تصویر میکشد.
نوشین وفادار که از سال 69 فعالیت عکاسیاش را آغاز کرده، علاوه بر حضور در چندین نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از کشور، در سالهای اخیر بیشتر وقتش را به آموزش و برپایی نمایشگاه هنرجویانش اختصاص داده، حال موضوعی را دستمایه برگزاری نخستین نمایشگاه انفرادیاش کرده است که این روزها در اطرافمان پررنگ است. همین موضوع نیز بهانهای شد تا با این هنرمند عکاس درباره آثار نمایشگاه «سکوت قصه» و فعالیتهایش درزمینه آموزش کودکان به گفتوگو بنشینم.
تقابل عشق و تنهایی
«شما زمانی میتوانید کاری ارائه کنید که حرفی برای گفتن داشته باشید.» این صحبت وفادار است که حال موضوع دلخواهش برای برپایی نمایشگاه انفرادی خود را پیدا کرده و بر دیوارهای نگارخانه فرزاد، تنهایی آدمها را به تصویر کشیده است؛ موضوعی که به گفته او یکی از چالشهای روز دنیاست.
عکسهای پرتره نوشین وفادار از مترسکهایی با شکلوشمایل و لباسهای گوناگون، هرکدام نشانگر شخصیت متفاوتی است و گویی هریک حرف متفاوتی برای گفتن دارند: «اصولا ما مترسک را در دشت میبینیم ولی من این فضا را ارائه نکردم و بهدلیل شباهت این مترسکها با کاراکتر آدمهای اطرافمان، تصمیم گرفتم تمام عکسها پرتره باشد.»
این بانوی عکاس برخلاف تصور برخی از تنهایی، تصویری سیاه و غمگین را از این موضوع ترسیم نمیکند. او میگوید نگاه عاشقانهاش به زندگی باعث شده است که حتی تنهایی را سیاه نبیند. بهنظر وفادار، تنهایی نیز مانند تمام ویژگیهای انسان اگر آگاهانه باشد، میتواند به خلوتی معنوی تبدیل شود.
او با اشاره به اینکه آثارش را با هدف تلنگر زدن به عشقی که در دنیای امروز کمرنگ شده، خلق کرده است، میگوید: یکی از راهکارهایی که از منظر جامعهشناسی میتواند درمقابل چالش تنهایی در دنیای امروز بهکار گرفتهشود، روبهرو شدن با عشق است.
از وفادار میپرسم چه میزان از وقتش را صرف به انجام رساندن این پروژه کرده است که اینگونه پاسخ میدهد: از نگاه من یک پروژه عکاسی در یک پروسه زمانی، نطفهاش شکل میگیرد و ممکن است یک فرد 10سال با موضوعی درگیر باشد تا درنهایت به نقطهای برسد که بتواند آن را با بقیه به اشتراک بگذارد، بنابراین فقط برای بازه اجرایی یک پروژه عکاسی، میتوان زمان تعریف کرد؛ اینکه کار در چه قالبی، چه اندازهای و با چه بیانیهای ارائه شود. این پروسه برای من شش ماه طول کشید.
وفادار درباره همکاریاش با نسرین مهریزیان، پژوهشگر، برای برپایی این نمایشگاه عکاسی نیز توضیح میدهد: ما روز آخر نمایشگاه نشستی برگزار خواهیم کرد تا افراد تنهاییهایشان را با بقیه اشتراک بگذارند، بنابراین از یکی از دوستانم درخواست کردم از منظر جامعهشناسی و روانشناسی، کاری پژوهشی انجام دهد تا در این جلسه نیز کاری تخصصی ارائه کرده باشیم.
عشقی برای کودکان
وفادار بخشی از هدف نمایشگاه «سکوت قصه» را لزوم جاری شدن عشق در روابط انسانها برای دوام آوردن در عصر جدید میداند.
او که بزرگترین دغدغه و انگیزهاش را معلم بودن میداند، بیشتر زمان و تمرکزش را صرف تدریس بهویژه آموزش کودکان و نوجوانان کرده است. وفادار سال1386 آموزش عکاسی آکادمیک به رده سنی کودک و نوجوان را در مشهد اجرایی کرد؛ اتفاقی که آن زمان برای اولینبار رخ داد و توانست نظرهای بسیاری را جلب کند.
از وفادار دلیل انتخابش برای آموزش به کودکان و نوجوانان را میپرسم که اینگونه پاسخ میدهد: «ما با نسل خیلی آگاه و پرانرژیای طرف هستیم و از سوی دیگر هنر موضوعی است که باید از سنین کمتر به آن پرداخته شود، بنابراین باتوجهبه اینکه سال86 هیچ آموزشگاهی برای کودکان درزمینه عکاسی نبود، من بهسراغ این رده سنی رفتم.»
به گفته این عکاس، از هفتسالگی که کودکان سواد خواندن و نوشتن یاد میگیرند، میتوان با آنها آموزش عکاسی را آغاز کرد.
او درباره متفاوت بودن شیوه تدریس به بزرگسالان و کودکان میگوید: «ما رده سنی 7 تا 18سال را به دو گروه تقسیم میکنیم، از اینرو در گروه 7 تا 12سال، تکنیک و فن، کار نمیکنیم و فقط سواد بصری را آموزش میدهیم اما در گروه 12 تا 18سال باتوجهبه اینکه این رده سنی اطلاعات خیلی خوبی دارند و درزمینه آموزش تکنیک مشکلی ندارند، همان طرح بزرگسالان را با زبانی سادهتر و فضای کلاسی شادابتر تدریس میکنیم.»
عکاسی، بهانهای برای تجربهای جدید
این روزها شاید بسیاری از خانوادهها ترجیح دهند برای ثبتنام فرزندانشان در کلاسهای هنری به کلاسهای موسیقی و نقاشی مراجعه کنند و کمترکسی فرزندش را در کلاس عکاسی ثبتنام کند، با این حال وفادار میگوید در طول این 12سال که آموزش به کودکان و نوجوانان را آغاز کرده، اقبال خانوادهها به عکاسی بیشتر شده است و امسال او بهتنهایی نزدیک به 50هنرجو داشته، درحالیکه در سالهای اول، تعداد هنرجویان 4 تا 6نفر بوده است. به گفته او، عکاسی نیز مثل هر جریان هنری دیگری مسیر خودش را در طول این سالها باز کرده است.
به نظر این عکاس، فرقی نمیکند که کودکان کلاس نقاشی یا موسیقی یا عکاسی بروند، مهم این است که بذری از هنر در وجودشان کاشته شود تا دریچه جدیدی به روی آنها باز شود: «با فراگیر شدن عکاسی درمیان مردم، من احساس کردم راهاندازی کلاسی برای بچهها میتواند به هنر عکاسی کمک کند اما هدفم برای راهاندازی این بخش، تولید آثار هنری توسط کودکان و نوجوانان نبود؛ من به این فکر کردم که بچههای رده سنی 7 تا 18سال، باید دریچه جدیدی به رویشان باز شود که این اتفاق ازطریق فراگیری هنر رخ میدهد.»
بهگفته وفادار، عکاسی بهانهای برای کلاسهای اوست تا بچهها زندگی جدیدی را تجربه کنند.
در پایان گفتوگویم با وفادار از او درباره امکان رشد عکاسان در مشهد میپرسم که میگوید: آن آدمی که بخواهد رشد کند، هرجای دنیا باشد، مثل رود و آب جاری راهش را باز میکند، بنابراین صحبتهایی درباره اینکه اینجا نمیشود کار کرد، بهانه است اما طبیعی است که در کشور ما و بهطورکلی کشورهای جهان سوم، کار کردن سختتر است و فضا گاهی اوقات تنگنظرانه میشود؛ تنگنظریای که با کوچکتر شدن شهرها، تشدید نیز میشود ولی کسی که بخواهد کاری انجام دهد، میتواند در هر فضایی رشد کند.
به نظر او آنچه مشهد و عکاسی مشهد این روزها دارد، بهخاطر حضور آدمهایی است که پیش از این در مشهد ماندند و با سختی در این زمینه کار کردند: «اینکه ما الان اینجا نشستهایم و درباره عکاسی مشهد صحبت میکنیم، بهخاطر حضور این افراد است و ما باید دست آنها را ببوسیم که در این شهر ماندند و کار کردند.»
علاقهمندان برای بازدید از این نمایشگاه میتوانند تا 16 مرداد از ساعت 18 تا 21 به نگارخانه فرزاد واقع در سجاد2-گلریز2-شماره10 مراجعه کنند.