به گزارش شهرآرانیوز، محدثه نادی متولد ۱۳۶۸ است؛ یک دههشصتی فعال و پرجنبوجوش که زندگی پرفرازونشیبی را گذرانده تا هماکنون او را به عنوان مدیرعامل شرکت تعاونی «سیما چرم نادی مشهد» بشناسند. از همان دوران کودکی بلندپروازی میکرد، دوست داشت فراتر از سن و سال خود قدم بردارد و فراتر از زمان خودش، دست به کارهای بزرگی بزند؛ شاید داشتن چنین خصلتی بود که از او یک بانوی کارآفرین ساخت، بانویی که از هنر دست او هزاران کارآفرین دیگر رشد کردند و همکاسه رزق او در صنعت چرم شدند.
زندگی محدثه نادی و همسرش، در میان ایدهها و طرحهای خلاقانه از آثار بیبدیل چرم و مصنوعات چرمی تعریف میشود، دنیایی که محدثه نادی، آن را خلق کرده دنیایی است از بوی چرم و نخهای مومی و سمبه کاری و کوکهای ریز دست دوز. اما ماندن در این مرحله از موفقیت، برای او کافی نیست و او را قانع نمیکند باید گامهای بلندتری بردارد و آثارش را در سطوح بالاتری عرضه کند.
ایدههای خلاقانهای دارد تا بتواند هنر دست بانوی ایرانی را در سطح جهانی به نمایش بگذارد، تا همگان بدانند یک بانوی ایرانی، فارغ از تمام تبلیغات سوء در دنیا، از چنان قدرت و توانمندی بالایی برخوردار است که تمام هنرمندان عرصه چرم را انگشت به دهان گذاشته است.
کارآفرین و مؤسس آموزشگاه فنی و حرفهای چرم، مدیرعامل شرکت چرم نادی، مؤسس رادیوچرم، مؤلف سه کتاب «حرفهای شو» در زمینه چرم، و کارشناسی ارشد رشته MBA از دانشگاه آمریکایی گیرنه، تنها بخشی از عناوین این بانوی موفق و کارآفرین است که در این گزارش، زندگی پرفرازونشیب او را میخوانیم.
«تولیدات ما، تنها چرم حکاکی در ایران است. همین ویژگی منحصربهفرد باعث شده تا وقتی، این آثار در نمایشگاههای بینالمللی به نمایش گذاشته میشود، تاجران بسیاری، مدتی را در مقابل غرفه چرم توقف کنند»؛ این جملهای است که محدثه نادی بیان میکند و معتقد است بهروزبودن و خلاقیت در کارش، توانسته آثار او را در کشورهای مختلف بیبدیل کند.
کارآفرینها در حوزه مشاغل خانگی با دلایل مختلف و گاه بسیار ساده وارد شده و به موفقیتهای چشمگیر رسیده اند؛ راههایی که هریک از آنها میتواند جرقهای در ذهن افرادی باشد که به دنبال شروع کسب و کاری هستند. برای محدثه نادی، این روند از کودکی شکل گرفت؛ درست زمانیکه همسنوسالانش سرگرم عروسکبازی بودند، محدثه دوست داشت تا از تمام توانمندیهایش استفاده کند و تا بام آرزوهایش پرواز کند.
او در این باره میگوید: با اینکه از خانوادهای مرفه بودم، ولی از همان دوران کودکی دوست داشتم استقلال مالی داشته باشم و از دسترنج خودم استفاده کنم. کلاس دوم دبستان بودم که در گوشهای از حیاط منزلمان برای کودکان همسنوسال خودم کتابها را با قیمتی بسیار پایین به امانت میدادم. درواقع از همان سالهای ابتدای کودکی بود که اولین فعالیتهای اقتصادی من با راهاندازی یک کتابخانه سیار شکل گرفت.
دهسالگی و همزمان با کلاس چهارم، نقطه آغاز مسیری است که تا امروز ادامه پیدا کرده است. او در این باره میگوید: نُهساله بودم که در یک دوره آموزشی هنری شرکت کردم. کلاسهای هنری بهتفکیک سن و مقطع تحصیلی تقسیم میشدند. مقطع دبستان کلاس نقاشی روی سفال، مقطع راهنمایی کلاس قلاببافی و مقطع دبیرستان کلاس تهذیب داشتند؛ چون من دبستانی بودم باید کلاس نقاشی روی سفال را انتخاب میکردم، اما دوست داشتم با دورههای بالاتر از خودم، کلاس آموزشی را بگذرانم؛ چون این توانایی را در خودم میدیدم، ولی مسئول برگزاری کلاسها، حسب وظیفه، بر مبنای سن، ثبتنام کلاسها را انجام میداد و من با اینکه خیلی اصرار داشتم به کلاس قلاببافی و تهذیب بروم، مخالفت کردند. آرام و قرار نداشتم و میخواستم دنیای اطراف خود را کشف کنم؛ کلاس سفال را بهاجبار رفتم، ولی دلم میخواست هنرهای مختلف دیگر هم یاد بگیرم و ببینم در دیگر کلاسهای هنری چه میگذرد. همین افکار و شیطنتهایم باعث شد تا به بهانه آبخوردن، از کلاس نقاشی روی سفال خارج شوم و سر کلاس قلاببافی و تهذیب بروم. قد و قوارهام کوچکتر از هنرجویان دیگر بود. گوشهای از کلاس مینشستم و فقط نگاه میکردم و مثل یک دوربین با حافظه قوی، آموزشها را ثبت میکردم. وقتی به منزل برمیگشتم، تمرین میکردم تا فراموش نکنم. بعد از یک هفته قلاببافی را تمام کردم. مادرم باورم نمیشد که کار دست خودم باشد. حتی برای اولین بار یک تابلوی بزرگ نقاشی کشیدم و پدر و مادرم به توانایی و استعداد هنری من ایمان آوردند. روز اختتامیه کلاسهای هنری، تمامی آثار هنری از قلاببافی، نقاشی و سفال را بردم و نفر اول دورهها شدم و جایزه نفیسی گرفتم.
خاطراتی که محدثه نادی نقل میکند، بیانگر حس استقلالطلبی او از دوران کودکی است، مانند خاطره دیگر از دهسالگیاش که همیشه دوست داشت روی پای خودش بایستد. او در این باره میگوید: پنجم دبستان که شدم، به خانمهای همسایه گل چینی یاد میدادم و حتی گل درست میکردم و میفروختم. هنرهای دستی را خیلی دوست داشتم و هر روز هنرهای بیشتری یاد میگرفتم تا جایی که حتی تزئینات جهیزیه دختران فامیل به عهده من گذاشته میشد؛ البته انجام کارهای هنری به معنای این نبود که درسم را کنار بگذارم بلکه شاگرد زرنگ کلاس بودم. فعالیتهایم با ورود به دانشگاه بیشتر شد و در آنجا هم کارهای فوقبرنامه بسیاری انجام میدادم.
داشتن جسارت و اعتمادبهنفس برای دختران ضروری است تا با تکیه بر ارادهای محکم بتوانند قلههای زیادی را فتح کنند. به گفته خانم نادی، هر مرحله از زندگیاش عامل مهمی در رشد تربیتی و روحی او بوده است.
او میگوید: دختر جسوری بودم و سر نترسی داشتم. به یاد دارم در دوران دانشجویی، دوره روایت جنگ را در کردستان زیر نظر رزمندگانی که در مناطق جنگی بودند، گذراندم و به عنوان راوی، کاروان دانشجویی به راهیان نور میبردم . کردستان در سال ۹۲، با الان قابل مقایسه نبود؛ دقیقاً سالهایی بود که گروهک پژواک فعالیت میکرد و امنیت نبود، ولی با این حال ۴۰ روز در شهر غریب میماندم و روایتگری میکردم. شاید زندگی در این شرایط سخت بود که من را تربیت کرد و من را رشد داد. ماندن در یک مرحله برایم کافی نبود، حالا دیگر باید دست به کارهای بزرگتری میزدم و مانند یک چشمه جوشان به رودهای تشنه اطرافم، خیر میرساندم.
وی با بیان اینکه چون محجبه بودم، میخواستم به واسطه حجابم در هر زمینهای که وارد میشوم، بدرخشم، میگوید: سال ۹۶ بعد از تولد فرزندم و اضافهوزنی که پیدا کرده بودم، ورزش بادیبیوتی (ورزش تخصصی شکم و پهلو) را آغاز کردم و ازآنجاکه باید در هر زمینهای، تمام خود را میگذاشتم، بعد از تمرین و ممارست در ورزش توانستم در این رشته هم مدرک مربیگری بگیرم. کسیکه میخواهد رشد کند، باید برنامهریزی داشته باشد تا رشد همهجانبه داشته باشد.
ادامهتحصیل بخشی از بزرگترین هدفهایش بود، اما شرایط و مقتضیات زندگیاش اجازه نمیداد ادامه تحصیل دهد. او در این خصوص میگوید: بهواسطه زندگی مشترکی که داشتم، نمیتوانستم به این هدفم برسم؛ ولی نرسیدن به اولویت اولم، دلیل بر این نبود که از اولویت دوم و سوم و... دست بکشم. آرزوی من «رویان» بود و همیشه دوست داشتم روی مسائل ژنتیک و ناباروری کار کنم، اما مسیر زندگی من به سوی دیگری رفت ولی هیچ وقت ناراضی نیستم و الان از آنچه هستم راضیام. شاید یکی از مسائلی که من را در مسائل اقتصادی سرپا نگه داشت، همین جنگ اقتصادی و تحریمهای ظالمانه علیه ایران بود. میخواستم مانند زنان در دوران دفاع مقدس، در پشت این جبهه نقشی داشته باشم. زنان سرپرستخانوار و خانوادههایی که به دلیل جنگ اقتصادی، توان اداره امور زندگی نداشتند، برایم دغدغه بودند و باید کاری میکردم.
گذر زمان و عبرتگرفتن از هر مرحله از زندگی کوله باری از تجربیات را به فرد میدهد که میتواند با تکیه بر علم و دانش این گنج عظیم را سرمایه کند. محدثه نادی حالا در دهه ۴۰ زندگی خود، به بانویی کارآفرین تبدیل میشود که دهها بانوی بیسرپرست و بدسرپرست را به افراد موفق تبدیل میکند. او میگوید: مجموعه ما در ساخت مصنوعات چرمی تولیدی، توزیعی و آموزشی فعالیت دارد. درحقیقت پایه اصلی کار خود را در سال ۹۲ با آموزش چرم در فضای مجازی و تلگرام شروع کردم.
در میانه کار خود، متوجه شدم یکی از عللی که باعث ایجاد گره در کار تولیدات چرم شده است، ضعف در الگوکشی است؛ بنابراین تصمیم گرفتم الگوکشیها را به صورت رایگان در کانال تلگرامی و در اختیار مردم قرار دهم. کانال آموزشی چرم را با ۴۶ هزار مخاطب در حالی شروع کردم که فعالیت اصلی من نبود و فقط اوقات عصر را به این کار اختصاص داده بودم.
هر روز به صورت قراردادی در یک مؤسسه پژوهشی فعالیت میکردم و وقتی به منزل برمیگشتم، همپای وظایف همسری و فرزندداری، تولیدمحتوا و آموزش در فضای مجازی را انجام میدادم.
به گفته وی، احساس اثربخشی در زندگی افراد باعث میشد باوجود سختی کارش، باز هم به راه خود ادامه دهد. او میگوید: عاملی که باعث میشد من در کارم مصمم باشم و هر روز به صورت جدیتری کار خود را دنبال کنم، بازخوردهایی بود که از کانال فضای مجازیام دریافت میکردم. پس از گذشت چند ماه از ایجاد کانال آموزش چرم، به واسطه پیامهای مردمی متوجه شدم چند نفر آقا که کارگاه چرم دارند، از الگوهای من در تولیدات خود استفاده میکنند. وجود این افراد در آموزشهای مجازی، باعث شد تا دلگرم شوم و انگیزه دوچندان در کارم پیدا کنم؛ زیرا معتقد بودم از مسیر همین آموزشهای رایگان رزق و نانآوری چندین خانواده و زنان سرپرستخانوار انجام میشود.
او میگوید: در اوج کاریام، تلگرام فیلتر شد و چندین هزار مخاطبی را که در تلگرام داشتم، از دست دادم ولی چند ماه قبل از فیلترینگ، با اینستاگرام آشنا شده بودم و چند الگو را آنجا به اشتراک گذاشته بودم. فضای کسبوکار در اینستاگرام بهسرعت رشد کرد با مخاطب دوهزارنفری. مجدداً کار خود را شروع کردم و توانستم به هنرجویان بسیاری از طریق فضای مجازی، آموزش دهم.
جوشش درون این بانوی پرانگیزه اجازه نمیداد در حالت سکون باشد و مدام آموزشهای جدید تنظیم میکرد تا جاییکه او توانست ۵۵۰۰ هنرجو از کل کشور داشته باشد که با خرید دورههای آموزشی، به صورت حرفهای در حال یادگیری چرم بودند. آموزش حرفهای به هنرجویان باعث شده بود تا ۱۳ کارگاه تولیدی توسط زنان بیسرپرست و بدسرپرست ایجاد شود. پس از چندی به اجلاسیه بانوان کارآفرین دعوت شد و در جمع بزرگان کارآفرین و زنان بازرگان ایران قرار گرفت.
در آموزشهایش همیشه سعی میکرد تا جانب انصاف را رعایت کند و تمام فوت و فن چرم را یاد دهد، او در این خصوص می گوید:بسیاری بر من خرده میگیرند چرا صفر تا صد کار را آموزش میدهی این کار تو، باعث میشود تا بازار کار خود را خراب کنی، اما من معتقدم روزی همه دست خداست خدا به واسطه اینکه من کار خوبی را به بندگان اویاد میدهم قطعا روزی بیشتری برای من میفرستد.
اگر کسی در کارش خلاقیت داشته باشد؛ و دائما کار خود را بروز کند کسی نمیتواند رشته کاری را از او بگیردوقطعا در معادله صعودی رشد قرارخواهد گرفت.
آموزشگاه چرم را در سال ۹۷ با چالشهای زیادی که در مسیر صدور مجوز بود راه اندازی میکند و تصمیم میگیرد تا کارش را رشد بدهد،به گفته خودش در ابتدای کارش، هیچ حامی مالی نداشت اما این موضوع باعث نشد از اهدافش دست بکشد.
او در این خصوص میگوید: طبقه روی پشت بام منزل پدرم را با ذره ذره پولی که از راه آموزش چرم داشتم، ساختم تا بتوانم کارم را آغاز کنم، اوایل کارم با یک چرخ و چند وسیله کاربردی ساده شروع کردم و کم کم با فروش محصولات، کار و تجهیزاتم را توسعه دادم، در حال حاضر ۱۰ بانوی سرپرست خانوار به صورت مستقیم و ۱۲۰ نفر به صورت غیر مستقیم در حال فعالیت با مجموعه ما هستند.محصولات ما شامل: کیف و صنایع مربوط به کیف و کمربند و ست اداری است ولی گاهی بنا به سفارش مشتری کفش هم تولید میکنیم که بسته سفارش مشتری است کار، علاوه بر فروش داخل کشور صادرات در کشورهای عراق، هلند، پرتغال، کانادا هم انجام میشود.
و حالا او در مسیر جدیدی از زندگی اش قرار گرفته است و قرار است تا صدای تاثیرگذاری کارش حتی به اقصی نقاط کشور هم برسد وی در این خصوص میگوید: به تازگی رادیو چرم را راهاندازی کردیم و انشالله ۲ دی سال جاری، افتتاح خواهد شد در این رادیو تمام اخبار مربوط به چرم، صنعتگران، نحوه فعالیتشان، مصاحبه با صنعتگران برتر کشوری و کارآفرینان در این حوزه، از جمله تولید محتوا در رادیو چرم انتشار داده خواهد شد. علاوه بر این سه کتاب در زمینه کیف، کفش و حکاکی با نام "حرفهای شو" را تالیف کردم.
شاید برای برخی از بانوان،فرزندآوری توقف کامل تمام اهداف و پیشرفت ها باشد و همین مساله باعث شود با نادیده گرفتن نقش مادری،فرزند آوری را به تعویق بیاندازند اما این بانوی هنرمند، مسئولیت اجتماعی و نقش مادری را همسوی هم می داند، وی در این خصوص میگوید: قطعا فرزند، خواه یا ناخواه باعث کند شدن برخی امور خواهد شد ولی این نکته را هم باید توجه داشت که نقش اول من مادری و همسری است و نباید کم گذاشت ولی طبیعتا وجود این نقش، باعث میشود تا در امور اجتماعی نسبت به گذشته کمرنگتر شود اگر شما قبلا ۱۰ ساعت فعالیت اجتماعی داشتید خیلی طبیعی است که به واسطه نقش مادری و همسری ساعت کمتری را به امور دیگر اختصاص دهید ولی این نشانه ضعف نیست، زیرا این فرد یک مسئولیت جدید دیگری را کسب کرده است هر فرد در کنار مسئولیت همسرداری و فرزندداری خود یک مسئولیت اجتماعی هم دارد من به عنوان یک مادر و یک همسر و یک فعال اجتماعی باید همسرم و بچههایم را قانع بکنم و به آنها یاد بدهم که من به عنوان فردی که در زندگی مشترک مسئولیت شما را دارم یک سری مسئولیتهای اجتماعی دیگری هم دارم و باید آن مسئولیت اجتماعی را انجام دهم.
زنان به اندازهای قدرتمند هستند که که با یک دست گهواره را تکان میدهند و با دست دیگر دنیا را تکان میدهند این به معنی نقش بی بدیل زنان است زنها توان مدیریتی خیلی بالایی دارند همه جانبه بودن و قدرت حل کردن مسائل در بانوان باعث شده است تا آنها بتوانند موضوعات مختلف را به راحتی حل و فصل کنند.
به واسطه فعالیتهای اجتماعی که انجام میدهم خانمهایی را میبینم که مردانه چرخ زندگی را میچرخانند، یا بانوانی که کاملا به صورت افتخاری تربیت نسل نوجوان را در جامعه بر عهده میگیرند مانند فعالیت درهیئتهای مذهبی یا مساجد که بدون هیچ چشم داشتی فعالیت فرهنگی میکنند.اینها فعالیتهایی است که از درون میجوشد، اگر این بانوان، این اقدامات فرهنگی به ظاهر کوچک را دست نگیرند، به یقین بخش عظیمی از جامعه را باخت دادیم.
وی میگوید:در فعالیتهای اجتماعی و موفقیتهایی که در زندگی به لطف خدا و اهل بیت(ع) داشتم دو عامل باعث شد که در راهم جهش داشته باشم و نجات بخش زندگی من شد: اهمیت به نماز و فاصله با نامحرم .قطعا هر کسی بتواند این دو اصل مهم را در زندگی و فعالیت اجتماعی اش قرار دهد خداوند به کار او برکت خواهد داد.
به یقین می گویم آینده درخشان کاری برای این حرفه ام متصور هستم قرار است در آیندهای نزدیک نوآوریهای بسیاری در این صنعت داشته باشیم تا همگان بدانند زن ایرانی میتواند قلههای بسیاری را فتح کند.