به گزارش شهرآرانیوز؛ سریال تلویزیونی «پایتخت» یکی از مهمترین برندهای تاریخ تلویزیون ایران است که بیش از یک دهه روی آنتن رسانه ملی باقی مانده و هنوز هم پرامیدترین برنامه در حال ساخت سازمان صداوسیما برای جذب مخاطب محسوب میشود. مجموعه پرهواداری که با ترکیبی از قدرت اجرایی و تجربه سیروس مقدم با خلاقیت و نمک ذاتی محسن تنابنده، توانسته به بخشی از حافظه نمایشی عموم مردم ایران تبدیل شود، در حالی برای پخش هفتمین فصلش خیز برداشته که مهمترین تیتر خبری این فصل فیلمبرداری، بخش مهمی از آن در مشهد مقدس و مشخصا در حرم مطهر امام رضا (ع) است.
بینندههای پروپاقرص «پایتخت» و کسانی که شش فصل قبلی این مجموعه را در بازپخش هایش به صورت پیوسته تماشا کردهاند، ناخودآگاه جای خالی سفر خانواده معمولی به مشهد را احساس میکنند. هوشمندی محسن تنابنده در طراحی اولیه این سریال، باعث شده بود که مجموعه «پایتخت» ظرفیت سفر کردن به نقاط مختلف کشور و بازنمایی فرهنگهای بومی و محلی را در خودش داشته باشد؛ چیزی که نمونه آن را در فصل دوم و سفر به جزیره قشم شاهد بودیم.
علاوه بر این، طرح کلی «پایتخت»، ضمن کارآمدی بالا در حوزه سرگرمی سازی، واجد یک بعد معنوی هم هست که از ساختار خانوادگی و سنتی آن سرچشمه میگیرد. نمادسازی بارز این وجه معنوی از سریال سیروس مقدم نیز در همان فصل دوم و ایده درخشان حمل گنبد و گلدسته کاملا هویدا بود.
به این موارد، دیالوگ «بریم مشهد» که در طول فصول گذشته بارها توسط شخصیت باباپنجعلی تکرار میشد را نیز اضافه کنید که از دیگر دلایلی به شمار میرود که به صورت طبیعی سازندگان «پایتخت» را به سمت مشهد هدایت کرد.
اگر از منظر فرامتنی به مسیر «پایتخت» تا رسیدن به هفتمین فصل آن نگاه کنید، تصدیق خواهید کرد که مهمترین و امیدوارکنندهترین وجه سفر خانواده معمولی به مشهد؛ تلاقی ماه مبارک رمضان با ایام نوروز است. سریال ذاتا نوروزی «پایتخت» که به واسطه ظرفیتهای بالایش یک بار هم برای پخش در ماه مبارک رمضان آماده شده، حالا تلاقی این دو مناسبت را بهترین فرصت برای درآمیختن سرگرمی و معنویت مییابد و چه جغرافیایی بهتر از مشهد میتواند اتمسفر این مجموعه را به سمت وسوی موردنظر تنابنده و مقدم هدایت کند.
شنیدهها حاکی از آن است که بخش عمدهای از فصل هفتم «پایتخت» در مشهد فیلم برداری شده است و این موضوع امیدواریهای زیادی را برای تطبیق فضای سریال با حال و هوای ویژه امسال به وجود میآورد. تجربه نشان داده که محسن تنابنده هم در به روزرسانی این مجموعه کاملا مسلط است؛ کاری که در فصل پنجم این مجموعه به خوبی در حوزه موضوعهای سیاسی انجام داد و از مخاطبان نمره قبولی گرفت.
جستوجو در اینترنت و اخبار منتشر شده درباره تصویربرداری فصل هفتم «پایتخت» در حرم مطهر رضوی نشان میدهد که آنچه از این اتفاق مهم در بستر مجازی درز کرده، صرفا به چند پلان محدود میشود که درباره آنها اطلاع رسانی مناسبی انجام نشده است. دقیقا مشخص نیست که چرا تیم رسانهای «پایتخت» از پوشش این موضوع خودداری کردهاند؛ در حالی که میتوانستند، به سبک بسیاری از سریالهای جهان، اخبار سفر تیم سازنده این مجموعه به مشهد را مستمرا منعکس سازند و مخاطبان را برای فصل جدید بیش از پیش همراه کنند.
اتفاقی که در عمل رخ داده اما، دقیقا برعکس این است. تیم تولید «پایتخت»، در سکوت خبری نزدیک به مطلق، بخشی از این مجموعه را در مشهد ساختهاند و تعمدا از بیرون رفتن اخبار این فصل جلوگیری کردهاند. باید منتظر ماند و دید که در عمل این سیاست خبری به نتیجه مثبتی برای سریال منتهی خواهد شد یا نه. آن چه روشن است اما، این است که پوشش رسانهای مراحل تولید یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیون در مشهد، میتوانست برای شهر برکات فراوانی را به همراه داشته باشد؛ اتفاقی که رخ نداد و ظرفیت مورد بحث را ذبح کرد.
با یک تخمین نسبتا بالا، بعید به نظر میرسد که در تولید «پایتخت ۷» از عوامل و بازیگران مشهدی استفاده درخورتوجهی شده باشد. شاید اهالی فرهنگ و هنر مشهد از سیروس مقدم و همکارانش گلایه کنند که چرا در تولید این فصل از ظرفیتهای بومی استفاده زیادی نکرده و هنرمندان مشهدی را به همکاری نگرفتهاند؛ اما باید توجه داشت که جغرافیای مشهد و شرایط زیرساختی نمایش در این شهر، امکان شکل گرفتن این قبیل همکاریها را محدود میکند.
طبیعتا ورود تیم تولید یک اثر به حرم امام رضا (ع) پروتکلهای خاص خودش را دارد و سازندگان یک سریال پرزحمت مثل «پایتخت» ترجیح میدهند که با کم تعدادترین و چابکترین تیم تولید ممکن، پروژه خود را به انجام برسانند. در این شرایط خاص، به کارگرفتن عوامل بومی یک ریسک محسوب میشود که ممکن است، به واسطه ناهماهنگی، باعث طولانی شدن فرایند تولید شود.
از اینجاست که یک بار دیگر ضرورت ایجاد شهرک سینمایی در مشهد و اختصاص لوکیشنهای ویژه در حرم مطهر رضوی برای فیلم برداری آثار نمایشی، خودش را نمایان میکند. واقعیت آن است که موقعیت مکانی ویژه و عظیمی مثل حرم رضوی و بافت اطراف آن، نیازمند زیرساختی حرفهای و پرامکانات است که بتواند محلی اختصاصی برای فیلم برداری در آن محیط باشد.
اساسا فیلم برداری در یک مکان تاریخی پروتکلهای خاص خودش را میطلبد که وقتی با ملاحظات امنیتی و حتی ضرورت حفظ حریم معنوی حرم در تمامی ساعات شبانه روز همراه میشود، کار را به مراتب دشوارتر میکند. در این شرایط، هر کس دیگری هم که جای سیروس مقدم باشد، ترجیح میدهد که پای عوامل بومی را به این فرایند فشرده باز نکند تا یک دستی تیمش فدای فرصت دادن به عوامل تازه وارد نشود.
در نقطه مقابل اما، جغرافیای مشهد و فاصله حدود هزار کیلومتری آن از پایتخت، توجیه اقتصادی قابل تأملی در استفاده از عوامل بومی در تولید یک اثر نمایشی را پیش روی تهیه کننده قرار میدهد؛ یعنی اعزام یک تیم پرتعداد و هزینه بالای انتقال، میتوانست مقدم و غفوری را مجاب کند که از ظرفیتهای مشهد استفاده کنند. با این حال، مشکلات زیرساختی و فنی که در این باره وجود دارد، باعث شده تا عوامل «پایتخت» قید همکاری با عوامل مشهدی را تا حد زیادی بزنند.
شرایط تولید «پایتخت» در مشهد، بار دیگر فراهم نبودن زیرساختهای مربوط به تولید آثار نمایشی و ضرورت مناسب سازی بخشی از حرم مطهر رضوی برای فیلم برداری را به مسئولان شهری یادآوری میکند. شاید در جهان کمتر مورد مشابهی یافت شود که یک «ابرلوکیشن» با کارکرد بصری منحصربهفرد در زمینه فرهنگ و هنر، تا این حد با بی توجهی روبه رو شود و فاصله میان اولین و دومین شهر پرجمعیت یک کشور در زمینه مشارکت در تولیدات نمایشی به این میزان زیاد باشد.