به گزارش شهرآرانیوز، همه آنها که دل در گرو محبت و عشق امامحسین (ع) دارند، میدانند که راه جلب توجه و عنایت حضرت سیدالشهدا (ع)، برادرشان حضرت عباس (ع) است؛ علمداری که پشت و پناه برادر بود و نامش شانهبهشانه سیدالشهدا (ع) بر تارک تاریخ میدرخشد و نهتنها شیعه و مسلمان بلکه حتی ارامنه، متوسل به دستان بریده او میشوند. در سالروز ولادت آن جانباز کربلا با حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شریعتیتبار، مدیرگروه انقلاب و تمدن اسلامی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستانقدسرضوی و کارشناس مذهبی، گفتوگو کردهایم.
زبان و قلم از تبیین شخصیت عباسبنعلی (ع) و بیان فضایل شخصیتی ایشان، عاجز و قاصر است؛ شخصیتی که سه امام معصوم (ع) و حجت الهی درباره ایشان توصیفات بلند و والایی دارند؛ ازجمله امامحسین (ع) که در غروب روز تاسوعا وقتی سپاه عمربنسعد بهسمت خیام امام حمله کردند، حضرت سیدالشهدا (ع) فرمودند: «عباس من به فدای تو، برو و ببین چه میخواهند». ازآنجاکه در بیان امام معصوم مبالغه نیست، این نوع خطاب قراردادن، شخصیت و جایگاه حضرت ابوالفضل (ع) را نشان میدهد.
از امامحسین (ع) در روز عاشورا جملهای نقل شده است که هیچ جای دیگر به زبان نیاوردهاند، جز بر بالین حضرت عباس (ع)، وقتی فرمودند: «اکنون کمرم شکست و امیدم ناامید شد». گویی تا حضرت عباس (ع) بود، امامحسین (ع) استوار و راستقامت بودند و با رفتن او، امید ایشان هم از دست رفت. امامسجاد (ع) نیز میفرمایند: «خدا رحمت کند عمویم عباس (ع) را که اهل ایثار و جهاد در راه خدا و در رکاب امام زمانش بود، تاجاییکه دو دستش قطع شد و خدا بهجای دو دست، دو بال به او میدهد که با ملائکه در محشر پرواز میکند».
امام سجاد (ع) همچنین میفرمایند: «عمویم عباس نزد خدا جایگاهی دارد که همه شهدا روز قیامت به مقام ایشان غبطه میخورند». امامصادق (ع) نیز در وصف عباسبنعلی (ع) میفرمایند: «ایشان از بصیرت نافذ، ایمان محکم، جهاد در راه خدا، زیر پرچم ولایت، موفقیت در آزمونهای سخت و افتخار شهادت برخوردار بودند»؛ یعنی برخلاف برخی عادات مرسوم که حضرت عباس (ع) را به قامت بلند و زیبایی صورت، وصف میکنند و این صفات، فضیلت و ارزش بهحساب نمیآید، امام ششم (ع) ارزش عموی بزرگوارشان عباسبنعلی (ع) را به شجاعت، ایثار، مجاهدت در راه خدا و ولایتمداری میدانند.
سالروز ولادت حضرت عباس (ع) با حسن سلیقه، روز جانباز نام گرفته است؛ چون ایشان قبل از شهادت، جانباز شدند و دو دست و دو چشم خود را در راه دین و امامشان از دست دادند. باید توجه کرد که عوامل مختلفی در شکلگیری شخصیت انسان تأثیرگذار است؛ نخست وراثت و خانواده و دوم، عوامل محیطی و اکتسابی. پدر حضرت عباس (ع)، امیرالمؤمنین (ع) بودند که در همه فضایل انسانی سرآمد و الگوی عالم هستند.
دامان و شیر مادر نیز بسیار مؤثر است. فاطمهامالبنین (س) هم با آن فضایل روحی و شخصیتی اعم از ادب، وفا، شجاعت و... تأثیری شگرف بر تربیت ابوالفضل العباس (ع) گذاشتند. وقتی بشیر از جانب امامسجاد (ع) مأمور به آوردن خبر واقعه عاشورا میشود، حضرتامالبنین (س) میفرمایند: «فرزندان من هیچ؛ همه عالم فدای حجت خدا، حسین (ع)، از حسین (ع) برای من بگو!». ایشان در عین شجاعت، ادب و ایمان، ارتباطی عمیق با ولایت داشتند.
جدای از عوامل وراثتی و خانوادگی، تلاش و مجاهدت انسان نیز از او شخصیتی ممتاز میسازد؛ اینکه بهموقع عمل کند، بصیرت نافذ داشته باشد و ژرفنگر باشد و درست و بجا اقدام کند و ایمانی محکم مقابل وسوسههای شیطان داشته باشد و مسیر را گم نکند. در تعبیر قرآن است که انسانهای مؤمن، مقابل این وسوسهها با یاد خدا و ذکر و بصیرت، خود را نجات میدهند و حضرت عباس (ع) چنین بودند.
وفاداری و رعایت ادب در زندگی انسانهای بزرگ، بهویژه حضرت ابوالفضل (ع)، ظهور و بروز ویژهای داشته است. نهتنها آموزههای دینی بلکه ادبیات هم بر این فضایل تأکید میکنند. در روایت است «وفاداری، همراه و همزاد صداقت است»؛ یعنی اگر اعضای خانواده و جامعه صداقت داشته باشند، وفادار هم خواهند بود. قرآن کریم هم تأکید میکند: به تکتک عهدهای خود پایبند و وفادار باشید.
حضرت عباس (ع) در عهد خود صادق و استوار بودند؛ چنانکه با خدا عهد بستند و فرمودند: «به خدا سوگند اگر دستم را قطع کنید، از دینم دست نمیکشم». ایشان به ادب هم آراسته بودند؛ ادب به معنای رعایت ارزشها و اصول اخلاقی و انسانی در تعاملات اجتماعی هم بسیار اهمیت دارد. به تعبیر شاعر «از خدا خواهیم توفیق ادب/ بیادب محروم شد از لطف رب»؛ یعنی اگر ادب دینی در جامعه رعایت نشود، از نعمت و رحمت خدا محروم میشویم.
ادب، مفهومی بسیار وسیع است؛ مثل ادب با مردم، ادب در خانواده، ادب ارتباط با دیگران، ادب غذا خوردن، ادب زندگی شهری و محیطزیست و... که در کاهش تنشها و اصلاحات روابط اجتماعی بسیار مؤثر است و خیلی از ناملایمات و حتی پروندههای قضایی و گرفتاری مختلف در سایه آن حلشدنی است. باید از حضرت عباس (ع) ادب را بیاموزیم.