علی بابازاده | شهرآرانیوز؛ نشانی دقیق نبود و فقط میدانستم که باید به بولوار فردوسی، بعد از میدان جانباز بروم؛ مسیری که به راسته مطب پزشکان و داروخانهها تبدیل شده است. هدفم رسیدن به یک داروخانه خاص بود؛ البته نه برای تهیه داروی نایاب، بلکه برای اینکه سروگوشی آب بدهم و بفهمم چه کسی و برای چه با تبر به یک داروخانه در این مسیر حمله کرده و آن را به آتش کشیده است. نیاز به جستوجوی زیادی نداشت. فقط یک داروخانه شیشههای سکوریتش شکسته بود و آتشنشانان دورتادور آن را نوار کشیده بودند.
حدود ۱۰ دقیقه پس از رسیدنم، وقتی مشخص شد آتش دیگر این داروخانه را تهدید نمیکند، آتشنشانها تجهیزاتشان را جمع کردند و از محل رفتند. جمعشدن نوارهای زرد هشدار از محل، سبب شد جلوتر بروم. بوی بنزین شدیدی به مشام میرسید و خردهشیشهها همهجا پهن شده بود، حتی روی سبزههای مصنوعی مقابل داروخانه. تصور حمله یک شهروند عادی به داروخانه همانقدر دور از ذهن است که فکر کنید یک کودک برای خوراکی بخواهد به سوپرمارکتی حمله کند.
کارکنان داروخانه بهسختی مشغول بازگرداندن وضعیت عادی به این میدان شبهجنگی بودند؛ هرچند که جمعکردن همه شیشههای ویترینهای بزرگ خردشده سخت بود و کارکنان سعی داشتند با جاروبرقی خردهشیشهها را جمع کنند. با وجود این، هنوز مشخص نبود چه اتفاقی افتاده است. چون پیش از رسیدنم به محل، مأموران انتظامی در پی تماس کارکنان و مالک داروخانه، به محل آمده و فرد مهاجم را با خود برده بودند.
بررسیهای اولیه با توجه به اظهارات شاهدان نشان داد که مهاجم مالک ساختمان داروخانه بوده است و پس از تهدیدهای گسترده گذشته، ظهر دیروز با تبر به ساختمان داروخانه حمله کرده و پس از شکستن شیشههای ورودی، اقدام به ریختن بنزین و آتشافروزی کرده است. این اتفاق زمانی رخ داده است که مشتریانی نیز در داروخانه بودهاند و سبب وحشت میان آنها شده است. کارکنان داروخانه بلافاصله از پلیس و آتشنشانی درخواست کمک کردهاند و با حضور مأموران و امدادگران این حمله بهنوعی خنثی شده است.
برای پیبردن به اصل ماجرا، هیچکس به اندازه کارکنان داروخانه اطلاعی نداشت. برای همین به سراغ آنها رفتم و سر صحبت را با آنها باز کردم. همان اول ورود به داروخانه بههمریخته، در کمال ناباوری فهمیدم که فرد مهاجم، مالک ساختمان داروخانه بوده و درواقع او به مستأجرش حمله کرده است.
یکی از کارکنان این داروخانه در ادامه قصه عجیبی از مزاحمتهای دوساله مالک را برایمان روایت کرد. به گفته او، این حادثه اوج حوادثی بوده که سالها آنها را آزار داده و آغاز ماجرا از همان اوایل اجاره این مکان آغاز شده است. در دو سالی که این داروخانه سرپا شده، مالک هر روز به بهانهای به سراغ آنها آمده و بهنوعی آنها را اذیت کرده است.
این درحالی بوده که حتی یک روز هم کرایهاش عقب نیفتاده است. این فرد حتی یکسال پیش همه انشعابات داروخانه را ناگهان قطع کرده و خسارت سنگینی روی دست مستأجر گذاشته است. این فرد به دلایل نامشخصی در ماههای گذشته بارها اقدام به پاشیدن آب و روغن در محوطه و داخل داروخانه کرده است. چندی پیش هم مقابل داروخانه بنزین ریخته و به سوزاندن آنجا تهدید کرده است.
کارکنان داروخانه در پاسخ به اینکه چرا از این فرد شکایت نکردهاند، مدعی شدند که مالک سابقه طولانی درگیریهای حقوقی و قضایی دارد و اکنون تحتتعقیب چندین شاکی است. اختلافات وی با ادارات دولتی نیز بر شدت مشکلات افزوده است. او فردی است که بهطور معمول قرارداد اجاره را با مستأجر منعقد میکند و پس از مدتی با ادعاهای واهی، مستأجر را با چالشهای جدی روبهرو میکند. او سابقه بستریشدن در مراکز درمانی و روانی را نیز داشته که از آنجا فرار کرده است.
کارکنان داروخانه درباره جدیترین مزاحمت این فرد پیش از آتشزدن داروخانه مدعی شدند که این فرد در انبار داروخانه از طبقات بالایی اقدام به رهاسازی آب میکند و حتی یک روز حجم این آبها به قدری زیاد بود که مچ پایمان در آب فرو رفت. ابتدا فکر کردیم شاید یکی از شیرهای آب باز مانده است، اما وقتی به بخش مکملهای ورزشی رفتیم، از دیدن سوراخی در سقف که از آن آب به پایین میریخت، شوکه شدیم.