۷ پرده از طلسم سیساله لیورپول که بهدست مرد آلمانی و شاگردانش باطل شد تا سرانجام بندرنشینان لیورپول هم طعم شیرین برنده بودن را حس کنند.
محمد امیرپور / شهرآرانیوز؛ این قهرمانی لیورپول در لیگ برتر انگلیس بود. آخرین باری که آنها قهرمان شده بودند (۱۹۹۰)، هنوز لیگبرتر با سازوکار جدیدش راه نیفتاده بود. حسرتی سیساله که باعث شد لیورپول بهعنوان پرافتخارترین باشگاه انگلیسی، سایه دشمن دیرینهاش، منچستریونایتد، را بالای سرش ببیند. روزی که فرگوسن به منچستر آمد، لیورپول با ۱۸ قهرمانی دور از دسترس به نظر میرسید، اما روزی که فرگوسن از یونایتد رفت، منچستر با ۲۰ قهرمانی بالای سر لیورپولی ایستاده بود که هیچ جامی به دست نیاورده بود. اما بالاخره طلسم شکست، با فلسفه مردی که حالا سایهاش در آنفیلد به اندازه بیل شنکلی بزرگ شده است. خیلیها میگویند لیورپول دوران یورگن کلوپ تازه شروع شده و از همین حالا منتظر دوئل فصل بعد تیم او هستند؛ دوئلی برای قهرمانی بعدی و کنار زدن منچستریونایتد بهعنوان پرافتخارترین باشگاه جزیره.
پرده اول
آپریل ۲۰۱۴ لیورپول و کاپیتان جرارد اسبشان را برای قهرمانی زین کرده بودند. جرارد و سوارز فرم فوقالعادهای داشتند و جوانانی مثل رحیم استرلینگ و استوریج و کوتینیو هم برای قهرمانی تیم برندان راجرز کافی به نظر میرسیدند، اما یک سر خوردن همهچیز را خراب کرد. کاپیتان جرارد وسط زمین پایش لغزید و دمبابا، مهاجم چلسی، توپ را ربود و دروازه لیورپول باز شد. ۳ امتیازی که قهرمانی را از لیورپول گرفت تا آنها در پایان فصل تنها با ۲ امتیاز اختلاف شاهد جشن قهرمانی منچسترسیتی باشند. این لیز خوردن قهرمانی را از لکلکها گرفت، اما ژنهای لیورپول را هم تغییر داد. تیمی که باید قهرمانی را باور میکرد.
پرده دوم
روز اولی که یورگن کلوپ به باشگاه آمد، جمله معروفش را گفت: «باید از تیمی شکاک تبدیل به تیمی شویم که به قهرمانیاش باور دارد.» یورگن کلوپ مربی نوگرایی بود که جهان را با فلسفهاش شگفتزده کرده بود. موفقیت تیمش مقطعی نبود و این را در بورسیا دورتموند به اثبات رسانده بود. از همه مهمتر او شبیه پروفسوری بود که میتوانست ژنتیک بازیکنانش را تغییر بدهد و آنها را به بازیکنان بهتری تبدیل کند. مربیای پرشور که خیلی خوب میدانست چطور بازیکنان را در مشتش بگیرد و با ایدههای روانشناسی، تیمی شکستناپذیر ازشان بسازد. لیورپول برای قهرمانی به یک هدایتکننده نیاز داشت و چه کسی بهتر از کلوپ.
پرده سوم
افرادی مثل کلوپ و گواردیولا چیزی بیشتر از یک سرمربی هستند. آدمهایی که میتوانند به ذهن و قلب بازیکنان معمولی و متوسط حمله کنند و از آنها ستارههای بزرگی بسازند. کافی است تیمی را که برندان راجرز تحویل یورگن کلوپ داد، با تیمی که همین هفته قهرمان شد، مقایسه کنید. جز ویرجیل فاندایک و آلیسون بکر که بهعنوان ۲ ستاره گرانقیمت پا به آنفیلد گذاشتند، باقی تیم، بازیکنان متوسطی بودند که زیر نظر کلوپ و فلسفه مربیگری او رشد کردند. اندرو رابرتسون، وینالدوم، الکساندر آرنولد، سادیو مانه و جردن هندرسون را کمتر کسی در دنیا میشناخت و بازیکنانی مثل جیمز میلنر و شکیری تمامشده به نظر میرسیدند. محمد صلاح هم مهاجمی متوسط با آمار گلزنی ۱۲-۱۰ گل در یک فصل بود که رمیها از فروشش به لیورپول خوشحال بودند. اما همین بازیکنان لیورپول شکستناپذیر را ساختند؛ تیمی که از مورچههای کارگری تشکیل شده بود که هیچ مأموریتی را نیمهکاره رها نمیکرد.
پرده چهارم
بعد از بازیکنان، نوبت هواداران لیورپول بود. کلوپ هفتهای چندبار به کلوپهای هواداری باشگاه سر میزد و با هواداران باشگاه سر یک میز مینشست و با آنها درباره اوضاع تیم حرف میزد. بعد هم چند بلیت رایگان جایگاه کوپ را بین هواداران تقسیم میکرد. مهمترین و پرشورترین جایگاه در ورزشگاه آنفیلد که به افتخار سربازان انگلیسی کشتهشده در نبرد آفریقای جنوبی و جنازههای آنها که هیچوقت از کوههای کوپ به خانه برنگشتند، به نام جایگاه «کوپ» نامگذاری شد. باشگاههای دیگر تنها درباره اتمسفر رعب آور آنفیلد شنیده بودند، اما مدتها بود که از آن جو و هیجان در آنفیلد خبری نبود. یورگن کلوپ، اما این اتمسفر را آزاد کرد و آنفیلد دوباره ترسناکترین ورزشگاه اروپا شد؛ نشانهاش هم خرد شدن ستارههای بارسلونا و شکستناپذیری لیورپول در آنفیلد.
پرده پنجم
۳ تفنگدار؛ محمد صلاح، فرمینیو و سادیو مانه، مانند تکههای پازلی بودند که وقتی کنار هم قرار میگرفتند، میتوانستند تاپگان لیورپول را مسلح کنند. محمد صلاح با حرکات ترکیبی و دریبلهای نابش قدرت عبور از هر تراکم دفاعی را مقابل یورشهای لیورپول داشت. سادیو مانه با سرعت خیرهکنندهاش میتوانست تغییر از دفاع به حمله را در بهترین حالت و فرم خود برای تیمش پیاده کند و بابی فرمینیو با قدرت بدنی بینظیرش ضعف مانه و صلاح موقع درگیری با مدافعان حریف را جبران میکرد. اینها مثلث بدون نقص خط حمله تیم کلوپ بودند. ۱۷ گل صلاح، ۱۵ گل سادیو مانه و ۸ گل فرمینیو برای قهرمانی لکلکها در این فصل کافی بود.
پرده ششم
یکسال پیش، وقتی لیورپول بهعنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا رسید و یورگن کلوپ عنوان بهترین مربی سال را به دست آورد، در متنی که برای سایت فوتبال تریبیون نوشت، از سختی زندگی مردم عادی گفت و کارگران بندر لیورپول را قهرمانان واقعی این فصل معرفی کرد که بخش زیادی از دستمزد هفتگیشان را برای تماشای مسابقه لیورپول خرج میکنند. او حالا قهرمان همان مردم است؛ ابرانسانی که لیورپول را بعد از ۳۰ سال قهرمان کرد. کمتر از ۵ سال بعد از ورودش به بندر لیورپول، چشمنوازترین تیم اروپا را ساخت. تیمی که سال گذشته مأموریت فتح لیگ قهرمانان و امسال لیگ جزیره را به پایان رساند. مردی که کارگران کارخانههای کشتیسازی بندر لیورپول، با جان و دل حاضرند پولهای جیبشان را خرج تماشای تیمی کنند که او ساخته است.
پرده آخر
قهرمانی اروپا و لیگبرتر انگلیس تازه شروع ماجراست. کلوپ همین چندماه پیش قراردادش را تمدید کرد تا خیال هواداران راحت شود. بازیکنان لیورپول هم همینطور. جز وینالدوم که قراردادش سال آینده به پایان میرسد، اعضای تیم حداقل ۲ سال دیگر با باشگاه قرارداد دارند. از طرف دیگر کلوپ در دیدارهای جام حذفی و اتحادیه به تیم آکادمیاش فرصت داد و جوانان باشگاه هم استعدادهای خوبی نشان دادند. همه اینها را بگذارید کنار مجموعه تمرینی جدید باشگاه که ۵۰ میلیون پوند هزینه برداشته است. لیورپول کلوپ تازه از خواب زمستانی بیدار شده است و این اصلا خبر خوبی برای هواداران منچستریونایتد نیست.