گفتوگو با ناهید زراعتی که برای دهها بانوی مشهدی با هنر چرمدوزی شغل ایجاد کرده است. ناهید زراعتی در بیست ویک سالگی با علاقهای که به دوختن کیفهای چرمی داشته است کارآفرینی میکند، در حالی که نمیدانسته است این راه ساده یک روز برای دهها زن در شهرش شغل و درآمد ایجاد میکند.
لیلا کوچک زاده/ شهرآرانیوز - ایده «کیف برفی» در یک روز زمستانی پربرف شکل گرفت و به یک کیف اداری دست دوز چرمی تبدیل شد. کیف آذر متولد ماه آخر پاییز بود، یک کیف مجلسی زنانه. بعد هم کیف اسفند که دوشی بود. کیفهای دیگری هم آمدند: کوله پشتی بهار، کیف هدیه و کیف پابلو، اما کیف چندمنظوره به نام کیهان، از همه خاصتر و پرطرف دارتر شد. کیف سبکی از چرم بز که طراحش معتقد است این کیف بازار هدفش را به خوبی پیدا کرده و همه پسند است. زندگی ناهید زراعتی و همسرش، رضا عسگری، در میان این ایدهها و طرحها میگذرد، در دنیایی از بوی چرم و نخهای مومی و سمبه کاری و کوکهای ریز دست دوز. این دنیای رنگی را خانم ناهید از اتاق کوچکشان که آن را با پارتیشن به ۲ بخش تقسیم کرده بودند شروع کرد و با همیاری همسرش ادامه داد، اتاقی که نقطه شروع راه اندازی ۳ کارگاه چرم دوزی، ۲ فروشگاه و صادرات کیفهای چرمی دست دوز به خارج از کشور شد. حالا کیفهای آنها برای دهها بانوی سرپرست خانوار شغل ایجاد کرده است آن هم به شیوه خاصی که خانم زراعتی آن را کارآفرینی خوشهای مینامد.
قصه کیف پول
کارآفرینها در حوزه مشاغل خانگی با ماجراهای مختلف و گاه بسیار ساده ورود پیدا کرده و به موفقیتهای چشمگیر رسیده اند، راههایی که هریک از آنها میتواند جرقهای در ذهن افرادی باشد که به دنبال شروع کسب و کاری هستند. برای ناهید زراعتی هم این روند در بیست ویک سالگی با علاقهای که به دوختن کیفهای چرمی داشته است شروع میشود در حالی که نمیدانسته است این راه ساده یک روز برای دهها زن در شهرش شغل و درآمد ایجاد و او را به کارآفرین تبدیل میکند. او دراین باره میگوید: «من کارشناسی آموزش علوم ابتدایی دارم. اصلا درس خواندم که معلم شوم، ولی معلم چرم دوزی شدم. روزی یک کیف پول چرمی خریدم و با همسرم کوکهای آن را باز کردیم تا الگویش را درآوریم. بعد هم به خیابان مطهری رفتم و وسایل مورد نیاز برای دوختن کیف چرم را خریدم و کارم را با الهام از همان الگو شروع کردم. اولین مشتری کیفهای ما قوم و خویش هایمان بودند که اتفاقا استقبال خوبی هم کردند، ولی یک روز تصمیم گرفتم مشتریهای بیشتری پیدا کنم. برای همین، ۴ مدل از کیف پول هایم را برداشتم و به الماس شرق رفتم.»
چرم اسب، اولین سفارش مشتریان بود
زراعتی در مرکز گردشگری الماس شرق، کیفهای پولش را به مغازههای چرم فروشی نشان میدهد و برای هنرش بازاریابی میکند، البته با کمی احساس خجالت و اضطراب، اما نتیجه کار مطلوب است. «برخی مغازه داران واکنش خوبی به من نشان ندادند و با جدیت گفتند کارهایم را نمیخواهند، اما صاحب ۲ مغازه روی خوش نشان دادند و اولین سفارش هایم را از آنها گرفتم.»
۴ کیف پول او با سفارشی که میگیرد به ۴۰ کیف پول چرمی دست دوز تبدیل میشود که باید در بیست روز آنها را تحویل دهد. «کار را به موقع تحویل دادم و دوباره سفارش گرفتم. این بار، ۲ جلد چرم اسب هم به من دادند و گفتند با آنها کیف مدارک درست کنم. پوستها مویی بود و نتیجه کار خیلی خاص و عالی شد. دقیقا شبیه همان چیزی درآمده بود که عکسش را به من نشان داده بودند.» این اتفاق و تلاش برای بازاریابی دست ساختههای خودش، او را به فکر شرکت در نمایشگاههای مختلف میاندازد تا محلی رسمی برای ارائه کارهایش داشته باشد. «هرجایی نمایشگاه برگزار میشد، من هم بودم، چه سازمانی چه شخصی. مثلا ۲ سال پشت سر هم در نمایشگاه بین المللی شرکت کردم که خوشبختانه بازخوردهای خوبی گرفتم و مشتری جذب کردم.»
همه حقوقم سرمایه میشد
با رونق گرفتن کارش، کارگاهی کوچک در خانه شان راه میاندازد. یکی از اتاقهای خانه را با پارتیشن به ۲ بخش تقسیم میکند و وسایلش را آنجا میگذارد، اما همه کار او به اینجا ختم نمیشود و برای فراهم آوردن سرمایه کار، به عنوان صندوق دار در رستورانی معروف مشغول به کار میشود. او درباره آن روزها تعریف میکند: «هرچه حقوق میگرفتم مواد اولیه چرم میخریدم و در ۲ سال کار در آن رستوران، یادم نیست یک بار هم از حقوقم برای خودم چیزی خریده باشم.» او میگوید کار در آن رستوران باعث پیشرفتش شده، چون مدیر آنجا کیفهای دست دوز چرمی او را به مشتریهای رستوران که معمولا وضع مالی خوبی داشتند معرفی میکرده و از این طریق سفارش میگرفته است. «مدیر رستوران تشویقم میکرد. حتی به من مرخصی میداد تا به مجتمع تجاری نزدیک رستوران بروم و نمونه کارهای چرم آنجا را ببینم و ایده بگیرم.» میخندد و ادامه میدهد: «به یاد دارم برای صاحب رستوران یک ساک ورزشی چرمی دوختم. او به هیچ کس نمیگفت این ساک کار دست من است تا سفارش دیگری نگیرم. دلش میخواست ساکش مختص خودش باشد و منحصر به فرد.»
یکی از مهمترین ویژگیهای کار زراعتی این است که میتواند دقیقا شبیه طرح و عکسی که به او میدهند کیف تحویل دهد. دست دوز بودن کارهایش هم جای خود را دارد و بسیار مقبول افتاده است.
ویژگیهای کار دست دوز
بانوی خوش فکری که جسارت حرفهای شدن و پیشرفت در کار، لحظهای از او جدا نمیشود، بعد از جمع آوری سرمایه مختصر، به راه اندازی کارگاه تولید کیف چرم و جذب نیرو فکر میکند؛ بنابراین مدرک فنی و حرفهای چرخ دوزی میگیرد و میتواند از سازمان صنایع دستی و گردشگری وام مشاغل خانگی دریافت کند. با این وام، دستگاههای مورد نیازش را برای تولید کیفهای چرمی میخرد و در بازار مطهری که بورس فروش جلدهای چرمی است، فروشگاه و کارگاهش را راه اندازی میکند. او میگوید: «خیلیها در حرفه چرم، اول با کار دست دوز شروع کرده اند و همین برای آنها زمینه ایجاد کار بوده است. در اولین آگهی ما برای جذب نیرو، حدود ۱۰۰ نفر خانم ثبت نام کردند که ۲ هفته به آنها آموزش دادیم. چرم دوزی کار ظریفی است و خانمها بهتر از عهده آن بر میآیند، به ویژه خانمهای بچه دار که توانایی انجام کار بیرون ندارند. در هر صورت ۱۰ نفرشان بهتر از عهده کار برآمدند و آنها را گلچین کردیم. ویژگی این کار این گونه است که از همان اول مشخص میشود افراد توانایی انجام آن را دارند یا نه. یک کیف به عنوان نمونه به آنها دادم و باید شبیه همان میدوختند. البته برخیها هم کار را خراب کردند.»
کارش که راه میافتد، با افزایش تقاضای بازار مواجه میشود و در نهایت، خانم زراعتی به ۳۰ خانم دوزنده چرم میرسد که علاوه بر اینکه تمیز میدوزند، مسئولیت پذیر هم هستند.
کارآفرینی خوشهای
نکته مهم در نوع کارآفرینی خانم زراعتی این است که هرکدام از دوزندههای او میتواند نیروهای دیگری جذب و کار را بین آنها تقسیم کند، شیوهای که نامش را کارآفرینی خوشهای گذاشته است. او درباره این شیوه توضیح میدهد: «سرپرست دوزندهها به نیروهای خودش آموزش میدهد و کار را بینشان تقسیم میکند. در واقع، آنها باید خودشان کارها و درآمدها را مدیریت کنند و من کاری به دوزندههای زیر مجموعه ندارم. تمام مسئولیت کار به خودشان مربوط است و من حتی دوزنده هایشان را نمیشناسم. این کار آدم مسئولیت پذیر میخواهد، چون چرم کالایی گران است و باید حواسشان جمع باشد که کارها را تمیز و بدون نقص انجام دهند. در هر صورت، من همه چیز را از همین ۳۰ دوزنده ام میخواهم و اگر هم کاری خراب شود، از دستمزدشان کم میکنم.»
درآمد ماهانه سرپرست دوزندههای او گاهی تا ۳ میلیون هم تومان میرسد. خودش این درآمد را برای تقسیم بین دوزندههای زیرمجموعه اش مدیریت میکند. «الان دوزندهای در خواجه ربیع داریم که به اندازهای فعال است که دیگر نمیرسیم به او کار بدهیم. او خودش ۵۰ زیرمجموعه دارد. این خانم کارش را با ۵ نفر شروع کرد و کار را گسترش را داد و حالا واقعا باعث افتخار ماست. جالب اینجاست که در روزهای کرونایی، وقتی کار تعطیل شد، همین خانم میگفت همه دوزنده هایش ختم صلوات گرفته اند تا مشکلات حل شود و بتوانند دوباره تولید را شروع کنند و سفارش بگیرند.».
اما زراعتی درباره شیوه کارش نیز توضیح میدهد: «جلدهای چرم در یکی از کارگاهها طبق الگو برش میخورد و بسته بندی و به کارگاه دوم ارسال میشود. در این کارگاه، همه وسایلی که باید به کیف وصل شود داخل پکهایی قرار میگیرد. سرپرست دوزندهها آنها را تحویل میگیرد و بین دوزندههای خودش تقسیم میکند. در نهایت، کیفهای آماده شده دوباره به کارگاه برمی گردند و در آخرین مرحله، واکس میخورند، ایرادهایشان گرفته میشود و به انبار میروند. او اطمینان دارد که تعداد دوزنده هایش از ۱۰۰ نفر هم بیشتر شده است، چون علاوه بر دوزندههایی در مشهد و در محدودههای طبرسی، خین عرب و بولوار توس، دوزندههایی در روستاهای میامی، فاروج و ... هم دار د، خانمهایی که روزی ۵۰۰ کیف پول جیبی دست دوز آماده میکنند و در ماه ۱۰۰۰ کیف دوشی.
به دنبال گسترش مشاغل خانگی
با وجود رونق گرفتن این شغل خانگی، زراعتی در این چند سال چند بار تصمیم گرفته است کار دست دوز و دردسرهای آن را کنار بگذارد و خط تولید چرخ کاری راه بیندازد. او در این باره میگوید: «هم مکان داریم و هم چرخ. پس میتوانیم با ۳ چرخ کار، تمام کار را به سرانجام برسانیم و دیگر لازم نباشد دردسر و مدیریت این تعداد از افراد را بپذیریم، آن هم برای بازاری که در آن خیلی کار دست دوز و چرخ کار باهم فرقی نمیکند و برای کار دست ارزش قائل نمیشوند. ولی نمیشود حس خوبی را که این خانمها به کار دارند نادیده گرفت. به دست خانمی که سواد ندارد نخ و سوزن داده ام و حالا چرم دوز ماهری شده است. دوست ندارم زحمت آنها هدر برود و از طرفی کار دست دوز همچنان برایم باارزش است. او میگوید: بیشتر این خانمها سرپرست خانوار هستند و خیلی کم پیش میآید کسی از روی سرگرمی سفارش قبول کند. آنها طوری من و همسرم را دعا میکنند که تصمیم راه اندازی خط تولید چرخ کاری را از ما گرفته اند و بیشتر به دنبال گسترش این شغل خانگی هستیم.
کیف چندمنظوره
«برندهای نامدار چرم معمولا محصولاتشان را با قیمت بالا ارائه میدهند و فقط عدهای خاص میتوانند از محصولات استفاده کنند، اما در کارگاهها تولیداتی شکل میگیرد که قیمت مناسبی دارد. از طرفی دست دوز است و باکیفیت و خیلیها میتوانند کیف و کفش چرم را با قیمت معقولی بخرند و از خریدشان راضی باشند.» نظر این کارآفرین جوان بعد از ۸ سال کار کردن در حوزه چرم این گونه است و در ادامه، درباره یکی از کیفهایی که به واسطه تبلیغات گسترده و کارایی آن، بازار خوبی پیدا کرده است میگوید: «یک کیف چندمنظوره پول طراحی کردیم که جای اسکناس، خودکار، هندزفری و تلفن همراه دارد و خیلی مورد پسند واقع شده و مردم خوششان آمده است، طوری که هرچه میدوزیم به تولیدش نمیرسیم.»
بعد هم اضافه میکند: «ایده پردازی کارها با من است و همسرم طراحی میکند. او شغل و تجارت خودش را که در زمینه تأسیسات بود کنار گذاشت و با دیدن علاقه من، وارد کار چرم شد و کارهایم را طراحی میکند.» حالا ایده و ارتباط گیری با دوزندهها که خانم هستند با اوست. برادرش هم که وارد کار شده، کارهای فنی و برش و خرید چرم را به عهده گرفته است. به گفته او آنها به اضلاع مثلثی تبدیل شده اند که هر کدام به نوعی تأثیرگذار هستند و اگر یکی نباشد، کار پیشرفت نمیکند. او در ادامه میگوید: «ما به نوعی رقیب بازاریهای مطهری هم هستیم، ولی با هم تعامل داریم و خیلی از کارها را از آنها یاد گرفته ام. هر زمان کمک خواسته ام، آموزش لازم را دریافت کرده ام. آنها چرخ دوز هستند و ما دست دوز.»
بازاریابی و موفقیت در کار
این کارآفرین جوان که فقط ۲۹ سال سن دارد، بازاریابی را مسئله اصلی پیشرفت بازار کار و کارآفرینی موفق میداند: «برای دیده شدن کار، فعالیت در شبکههای اجتماعی، داشتن سایت و تبلیغات بسیار مهم است. ۸ سال است در همه نمایشگاهها شرکت کرده ام و به واسطه این کار، خیلیها در مشهد و شهرهای دیگر برای فروشگاه هایشان از برند ما کار میخواهند. افراد برای هدایای تبلیغاتی بانک ها، مؤسسات و سازمان گردشگری هم سفارش میگیرند. تا کنون به صورت مستقیم، در ۲ نمایشگاه خارجی شرکت کرده و بازخورد و مشتری گرفته ام. سال گذشته در نمایشگاه محصولات ایرانی در ارمنستان، سفیر و وزیر صنعت این کشور پای غرفه مان آمد و پیشنهاد کار در کشور ارمنستان را داد. گفت اگر آنجا بریم و با همین روش کارآفرینی کنیم، از ما حمایت میکنند.»
او این را هم یادآوری میکند که برای بازاریابی، باید انگیزه کافی داشت و ناامید نشد: «نباید فقط به مسائل مالی فکر کرد بلکه باید تمرکز و سرمایه را روی راه اندازی یک تجارت گذاشت، اتفاقی که برای خیلی از بانوانی هم که با ما همکاری میکنند افتاده است. بسیاری از این خانمها بعد از مدتی کار با ما، خودشان کسب و کاری راه انداخته و حالا خیلی هایشان رقیب تجاری شده اند.»
زراعتی میگوید مسئولان خیلی به کارگاهمان سر زدند. البته از تشویق هایشان استقبال کرده است، اما فقط تشویق فایده ندارد: «مجموعه مان راه را پیدا کرده است، اما اگر تولیدکننده خوبی باشیم، ولی حمایت نشویم، پیشرفتی نمیکنیم.»
چرم دست دوز ایرانی را به دنیا معرفی کنم
«آرزوی من معرفی کاری خاص به دنیاست، اینکه چرم دست دوز را مثل فرش دستباف ایرانی به همه دنیا بشناسانم. یکی از سربلندیهای من هم این است که همه خانواده را به کار گرفته ام. همه دختران اقوام چرم دوزی یاد گرفته اند و انجام میدهند و از این راه درآمد دارند، اما تنها چیزی که سرپا نگهم میدارد همان خانمهایی هستند که کار میکنند و چرخ زندگی شان با زحمت خودشان میچرخد.» خانمهایی که ایدههای یک زن جوان که روزی قرار بود معلم شود و حالا یک ایده پرداز است، نخ و سوزن به دستشان داده است و روز و روزگارشان با کوک زدن میچرخد، زنی که شبی برفی، ایده کیف برفی را در ذهنش ترسیم و در یکی از روزهای آذر، کیف آذر را متولد کرد، ایدههایی که هنوز هم ادامه دارند. ناهید زراعتی میگوید دائم در فضای مجازی برای دیدن عکس کیفها میچرخد و تلفن همراهش پر از ایده هایش است، ولی تا الان هنوز ۲۰ درصدشان را هم عملی نکرده است. او هنوز میخواهد سوزن دوزی بلوچی را با چرم تلفیق کند و منجوق دوزی و گلیم را روی چرم بیاورد. دوزنده هایش امید دارند ایدههای چرمی او تا سالهای سال ادامه پیدا کند و موجب رونق زندگی شان شود و کم کم آنها را نیز ایده پرداز و کارآفرین کند.