به گزارش شهرآرانیوز؛ اغلب با این جمله برخی پدر و مادرها مواجه شدهایم یا شاید خودمان به این درد مبتلا باشیم و بگوییم: ما که چیزی برای بچهها کم نگذاشتیم، پس چرا آنی نشد که میخواستیم؟ چرا بچهها تربیتی را که برایش وقت گذاشتیم، نگرفتند و راهی را انتخاب کردند که به ضرر خودشان و خانواده است؟ پاسخ این سؤالات را باید در اصول تربیت براساس مبانی دینی جستوجو کرد؛ موضوعی که درباره آن با حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی واعظموسوی، استاد حوزه، مشاور خانواده و خطیب مذهبی، به گفتوگو نشستهایم.
هر پدر و مادری برای تربیت فرزند، قبل از هر اقدام باید نگران و مراقب محبوبیت و مقبولیت خود باشد. حفظ محبوبیت و مقبولیت در فرایند تربیت برای مربیان، پدران و مادران بسیار اهمیت دارد؛ چون وقتی پدر یا مادری نزد فرزند خود محبوب نباشد، نمیتواند بر او تأثیر تربیتی بگذارد و او را به مسیر صحیح هدایت کند، لذا بهویژه مادر باید رحمانی عمل کند و رفتار و گفتارش، جلوههای رحمانی داشته باشد، اما برخی مادران بهجای اینکه جمالی باشند، جلالی هستند و درواقع جنبه اقتدارشان، بیشتر از محبوبیتشان است.
آیتا... جوادیآملی با اشاره به آیات سوره مبارک «الرحمن» «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» میگوید: پیشنیاز فهم قرآن، رحمانیت است؛ یعنی وقتی انسان رحمانی میشود، زمینه برای تعلیم و تربیت او فراهم است. دلیل اینکه ما موفق به تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش نیستیم، این است که رحمانی نیستیم. سوره فرقان از بندگان خدا به «عباد الرحمن» یاد میکند؛ این یعنی وقتی بندگان رحمانی میشوند، آنگاه مشی، روش و سبک زندگیشان همراه با آرامش است. چنین فردی در مواجهه با شخص نادان، درگیر نمیشود.
آموزههای رواییدینی ما نیز بر ایجاد محبوبیت و مقبولیت پدر و مادر و تأثیر آن بر تربیت تأکید میکنند. حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) درباره روانشناسی شخص «کریم» آمده است که او را نزد مردم دوستداشتنی و معتبر، معرفی و از تعبیر محبوبِ مهاب استفاده میکنند. «مهاب» در اینجا به معنای هیبت، شکوه، مقبولیت، اعتبار، اقتدار و صلابت است. محبوبیت و مهابیت باید درهم تنیده شوند و محبوبیت نباید به مقبولیت و مهابتِ انسان و مهابت نباید به محبوبیت ضربه بزند، بلکه باید شکل تعادلی داشته باشد.
هستند پدر و مادرهایی که میخواهند مربی باشند و محبوبیت یا مقبولیت یا هر دوی این خصایص در آنها کم است؛ حالت چهارم آنکه محبوبیت و مهابت باید به اندازه درهم تنیده باشند و خروجی آن به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، «محبوبِ مهاب» است. اینکه چگونه محبوب شویم و چه چیزهایی باعث محبوبیت میشود، در روایات ما هست؛ یکی از این خصایص، صداقت است. وقتی شما حتی در زمانی که به ضررتان است، راستگو باشید، برای شما دو چیز به ارمغان میآورد؛ یکی محبوبیت و دیگری مقبولیت و اعتبار.
وقتی پدر و مادر از همان کودکی به فرزندان خود دروغ میگویند، از همان ابتدا وی را با دروغ بار میآورند، بنابراین نباید انتظار اعتبار نزد فرزندان را داشته باشند. خصیصه بعدی، صداقت و شفافیت است که به انسان اعتبار میدهد. از فاکتورهای زندگی کریمانه، شفاف بودن است؛ اینکه پدر و مادر به قول معروف بچه را میپیچانند، بهدور از کرامت است؛ انسانی که کریم نباشد، دوستداشتنی هم نیست. خصیصه بعد در تربیت رحمانی، تواضع و فروتنی است. پدر و مادر متکبر، برای فرزندان محبوب نیستند.
به اعتقاد من، تربیت مبتنیبر پنج اصل است. اولین اصل ضروری آنکه پدر و مادر باید دائم زبان قربانصدقه و به قول استادمطهری حس تعشق و مهرورزی داشته باشند. خروجی این زبان، آن است که وقتی بچه در خانه احساس محبوبیت کرد، دیگر آن را در جامعه گدایی نخواهد کرد؛ سریع عاشق و دلداده و دلشده نمیشود. دلدادگی و دلشدگی در خارج از خانه، بهدلیل احساس کمبود محبت است. دومین پایه ضروری تربیت، تعریف و تمجید از فرزند است. باید کارهای خوب آنها را در کانون توجه قرار دهیم. وقتی انسان احساس کرامت کند، تن به شهوات نمیدهد، دنیا نزدش خوار و خفیف میشود و دست به اختلاس و مالمردمخوری نمیزند.
سومین اصل تربیتی آنکه پدر و مادر باید خودشان با هم چفت باشند. آنها نباید با یکدیگر بحث و جدل کنند؛ چون وقتی پدر و مادر با هم همسو نباشند و کنار نیایند و همدیگر را دوست نداشته باشند، نمیتوان از آنها انتظار تربیت موفق را داشت. چهارمین اصل اینکه فرزندان را صاحب عقل و خرد بدانیم و بگوییم «ماشاءا... خودت عاقل هستی»، «هر جور خودت صلاح میدانی» و... چراکه اینگونه به فرزندمان فرصت آزمونوخطا میدهیم و او با این آزمونوخطا رشد میکند.
حضرت آدم خطا کرد، او ترک اولی کرد و قرآن وی را با خطای او به ما معرفی میکند نه با خوبیهایش. این خودش برای ما رازورمز است که ما باید به متربی خود اجازه خطا کردن و آزمونوخطا بدهیم. اینکه ما بهجای او فکر میکنیم و تصمیم میگیریم و بعد میگوییم فرزندسالاری است، اشتباه است. این کجایش فرزندسالاری است؟ درواقع شما سالار هستید؛ چون جای او فکر میکنید و تصمیم میگیرید و حتی گاهی جای او عمل میکنید.
پنجمین اصل تربیت رحمانی، اینکه تا زمانی که مجبور نشدید، انتقاد نکنید. هر وقت هم که مجبور به انتقاد شدید، همبرگری انتقاد کنید؛ یعنی در ابتدا از تعریف شروع کنید و بعد از آن کمی انتقاد کنید؛ زیرا انتقاد موجب دشمنی میشود؛ و بعد از انتقاد مجدد به تمجید و ذکر نکته مثبتی بپردازید. این پنج اصل باید در تربیت رعایت شوند. اگر بخواهیم این پنج اصل را ۵+۱ کنیم و یک جنبه آسمانی به آن اضافه کنیم، باتوجهبه آیات و روایات، میتوانیم رسیدگی به یتیم را هم چاشنی تربیت کنیم؛ چون اگر از یتیم یاد شود، خداوند صدقه سر وی به فرزند ما هم ترحم خواهد کرد.