عفاف و حجاب را چنان به تکرار از پی هم آورده ایم که بسیاری را گمان بر ترادف معانی این ٢ است، اما اگر به بازخوانی معنایی این ٢ کلمه بپردازیم، درخواهیم یافت که حکایت برکه و دریاست. دریا عفاف است، گسترده و زایای معارف و معانی و هزاران بار بزرگتر از حجاب که در قیاس با عفاف حکم برکه را دارد، البته برکهای زلال و صاف با آبی
حیات بخش. اینکه از عظمت عفاف میگوییم هرگز به معنای کوچک شمردن حجاب نیست که در تعریف اجتماعی عفاف، پرچم به دست حجاب است و پرچم دار اگرچه یک تن، نماد لشکر است و، چون در اهتزاز است، امید به پیروزی نیز جاری است و اگر خدای نکرده پرچم بر زمین افتد، همان جا میشود نقطه آغاز هزیمت. تأکید بر عفاف برای فراگیرتر بودن آن است که نه فقط همه زنان را که همه انسانها را به هر دین و آیین هم حتی در بر میگیرد. امیر سخن و خداوندگار نهجهای روشن، امام علی (ع)، درباره حقیقت عفت میفرماید: الصبر عن الشهوة عفة. یعنی: عفت مقاومت در برابر شهوت هاست. در جایی دیگر نیز حضرت رونمایی دیگری از این مفهوم دارند بدین سخن: العفاف زهادة، با این معنا که عفت بی رغبتی به خواستههای نفسانی است. با بررسی نگاههای مختلف به عفت، به طور کلی میتوان گفت عفت به معنای خودکنترلی، نظارت بر خویشتن، پرهیزکاری، احساس حضور در محضر خداوند و جلوگیری از طغیان نفس در ارتکاب به معاصی در شئون مختلف وجودی انسان به ویژه در حیطه جنسی است. یعنی ملکه نفسانی است که، چون در رفتار مردمان بروز عملی یابد، شاهد پاکیزه جانی آحاد جامعه و طهارت اجتماعی در همه ساحتها خواهیم بود. به دیگر عبارت نیز میتوان عفت را پوششی درونی و زرهی امنیت آفرین برای انسان دانست که سلامت فرد و جامعه را حفظ میکند. حجاب هم ذیل همین عنوان پاسداری از سلامت فرد و جامعه دارای شأنی عظیم است. اینکه در تبیین حجاب به درستی بر این نکته تأکید میشود که محدودیت نیست بلکه مصونیت است، ناظر به سلامت ماندن افراد و جامعه است. اگر بخواهیم نگاهی اجتماعی از باب تمثیل داشته باشیم، ورودممنوع شدن یک خیابان اگرچه ظاهری محدودیت آفرین دارد، کیست که مصونیت بزرگ پیامد آن را نبیند؟ کیست که آرامش ترافیکی پیامد این تصمیم را درک نکند؟ حتی کسی که قرق میشکند و وارد خیابان یک طرفه و ورودممنوع میشود هم میداند که قاعده زیست شهری اقتضا میکند این کار را انجام ندهد. اگر ما نگاهی دینی هم به حجاب نداشته باشیم- که البته اکثریت مردم کشورمان نگاهی چنین دارند- باز زیستن به قاعده شهروندی هم رعایت حجاب را به عنوان موضوعی الزام آور مورد تأکید قرار میدهد. باری، حجاب رفتاری راهبردی در نظام اسلامی است که همواره باید محترم شمرده شود، اما تقلیل دادن عفاف به صرف حجاب، درک نکردن یک ظرفیت بی بدیل فردی و اجتماعی است که میتواند انسان و جامعه را نجات دهد. کوتاه سخن اینکه باید دانست حوزه عفاف گستردهتر از حجاب است و شامل عفت در نگاه، عفت در سخن، عفت در شهوت و ... میشود؛ لذا ممکن است کسی حجاب مناسب داشته باشد، ولی عفت در نگاه، سخن گفتن و ... را جدی نگیرد. اما عفت حجاب را به همراه خواهد آورد که ملکات نفسانی در رفتار افراد ظهوری تمام ساحتی دارند و درخت سالم میوه سلامت میدهد.