به گزارش شهرآرانیوز، عادل تبریزی از آن دسته فیلمسازانی است که مسیرش را از دل انجمن سینمای جوانان خراسان رضوی آغاز کرده است؛ همانجایی که بسیاری از فیلمسازان مشهدی نخستین قدمهایشان را در آنجا برداشتند. او حالا پس از سالها تجربه، صاحب دو سریال به نامهای «جنابعالی» و «اجل معلق» است و فیلمهای سینمایی «گیجگاه» و «مفتبر» را هم در کارنامه خود دارد.
هفتم تیرماه، به همت انجمن سینمای جوان و پردیس سینمایی هویزه، نشستی با عنوان «انتقال تجربه» برگزار شد که فرصتی بود برای شنیدن روایتهای شخصی عادل تبریزی از مسیری که طی کرده است. در حاشیه این نشست، با او درباره سریال تازهاش، «اجل معلق»، ظرفیتهای مشهد برای فیلمسازی و حسرتهایی که هنوز دستنخورده باقی ماندهاند، گفتوگویی اختصاصی داشتیم که در ادامه میخوانید.
آرزوی من این است که در مشهد فیلم بسازم؛ نه یکی، نه دو تا، نه سه تا، نه چهار تا، نه پنج تا، نه شش تا، بلکه صد فیلم. پیش از رفتن به تهران فیلمهای کوتاهی را در مشهد ساختم. مشهد را بسیار دوست دارم. این شهر، شهری بهشدت زلال، پاکیزه و قابلتأمل است. شهری است که میتوان در آن بهراحتی نفس کشید و اندیشید؛ شهری که در آن منابع مالی نیز به میزان کافی وجود دارد. با این حال من معتقدم صنعت فیلمسازی در مشهد، باوجود ظرفیتهای قابل توجه، دچار ضعف است. بسیاری از علاقهمندان به سینما در این شهر، رؤیای تهران را در سر دارند. من نیز همچون دیگران، در سنین پایینتر به تهران رفتم، اما هنوز هم آرزو دارم بتوانم در مشهد فیلم بسازم. مایه تأسف است که شهری با ویژگیها و توانمندیهای مشهد، از نظر صنعت فیلمسازی ضعیف باشد. این به معنای ضعف هنرمندان آن نیست، بلکه گاه بودجههایی در این شهر هزینه میشود که به نتیجه مطلوب نمیرسد. شخصاً شاهد بودهام که برخی از این بودجهها میتوانست به تولید آثار بهتری منجر شود، اما این اتفاق نیفتاده است. به نظر میرسد شرایط مساعد و هموار برای تولید فیلم در این شهر فراهم نیست و لازم است ابعاد مختلف این مسئله مورد بررسی قرار گیرد.
بهنظر من، وقتی مسیر رشد فیلمساز هموار باشد و امکان تشخیص اینکه چه کسی استعداد دارد و چه کسی از چه ویژگیهایی برخوردار است که او را به سوی حرفهای شدن سوق میدهد، فراهم شود، آنگاه میتوان به آینده این صنعت امیدوار بود. نمیدانم، شاید باید یک کمپانی شکل بگیرد. در گذشته، مشهد یکی از مراکز مهم تولید فیلم بوده است. آقای رسول صدرعاملی سه فیلم در این شهر ساخت، حمید نعمتالله نیز فیلمی را در مشهد کارگردانی کرد. من فکر میکنم مسئولان باید اقدامی در این زمینه انجام دهند. منظور من تنها وزارت ارشاد نیست؛ بلکه بدنه مسئولان، از سطوح بالا تا پایین، باید بخواهند که این شهر در صنعت فیلمسازی رشد کند. اگر قرار است کارگردانی مانند من، که علاقهمند به ساخت فیلم در مشهد است، بتواند این کار را انجام دهد، باید این امکان وجود داشته باشد. من سالهاست که تمایل دارم در مشهد فیلم بسازم، اما این اتفاق نیفتاده است. حالا اینکه چرا این امر محقق نشده، مسئلهای است که نمیتوانم آن را کشف کنم. این مسئولان از رده بالا تا پایین هستند که باید این مانع را شناسایی و برطرف کنند؛ اینکه چه چیزی باعث شده تا عادل تبریزی هنوز نتواند در مشهد فیلم بسازد.
سریال «اجل معلق»، به تهیهکنندگی آقای عامریان، خوشبختانه به من سپرده شد و قرعه ساخت آن به نام من افتاد. از نظر من، این سریال نقطه عطفی در کارنامه کاری من محسوب میشود.
رضا عطاران، شانس بزرگی برای هر کسی است که بتواند با او کار کند، با او تعامل داشته باشد، با او زندگی کند، حتی یک روز، یک قهوه با او بنوشد، همکلام شود، بخندد، لذت ببرد و از او بیاموزد. این نیز از لطف خداوند به من بوده که توانستم با آقای عطاران همکاری داشته باشم.
آقای عطاران در فیلمها و سریالهای بسیاری به عنوان مشاور کارگردان حضور داشتهاند. فیلمنامه فیلمهای «صددام» و «قیف» نیز متعلق به آقای عطاران است. این موارد نشان میدهد هر کارگردانی که بخواهد با رضا عطاران همکاری کند، در حقیقت با دریایی به نام رضا عطاران روبهروست؛ دریایی که در آن میتوان به هوای او، به آب او، به نور او، وارد شد و از آن بهره برد. «اجل معلق» خوششانسی بزرگی در زندگی من بود و خدا را شکر میکنم که این سریال در دل مردم جا گرفته و مورد استقبال آنها قرار گرفته است.