صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بازماندگان صحنه کربلا چگونه در اسارت، نقشی برجسته آفریدند؟

  • کد خبر: ۳۴۴۷۰۴
  • ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
آنچه موجب شده بود حضرت زینب (س) چنین محکم و استوار باشد، پشتوانه توحیدی ایشان بود. ایشان با تکیه به ایمان و اعتقاد به حکمت الهی در وقایع و حوادث، توانستند در برابر مصیبت‌ها صبر کنند

حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ آن‌چنان که می‌دانیم، واقعه عاشورا با شهادت قهرمانان آن پایان نیافت و آن روز سرخ با مسیر حرکت اسرا به خط خونی در دل تاریخ مبدل شد؛ حرکتی که ما با هربار مرور وقایع آن از خود می‌پرسیم این بازماندگان واقعه عظیم عاشورا چگونه پس از دیدن آن مصائب عظیم نه‌تنها وحدت خود را حفظ کردند که توانستند پیام‌آور شهدا نیز باشند؟ به‌راستی راز مقاومت این کاروان داغ‌دیده چه بود؟ پاسخ به این پرسش نه‌تنها چهره این قهرمانان را در ذهن ما بازسازی می‌کند، بلکه به ما می‌آموزد که مقاومت زینب‌وار چگونه است و نیازمند چه ویژگی‌هایی است.

این زن کیست؟

شیخ مفید در کتاب الارشاد می‌نویسد: هنگامی که اهل‌بیت (ع) وارد مجلس عبیدا... بن‌زیاد شدند، حضرت زینب (س) عزتمندانه در گوشه‌ای از قصرالاماره نشست. این صحنه آن‌قدر جلب توجه کرد که ابن‌زیاد پرسید: «این زن کیست که این چنین در گوشه‌ای نشسته؟». کسی جواب نداد.

ابن‌زیاد تا سه مرتبه تکرار کرد، گفتند: «این زینب (س)، دختر فاطمه (س)، دختر رسول‌خدا (ص)، است». ابن‌زیاد وقتی این جمله را شنید، رو به حضرت کرد و گفت: «حمد خدای را که شما را رسوا کرد و شما را کشت و دروغتان را آشکار ساخت». حضرت زینب (س) با آن همه مصائبی که دیده بود، برخاست و گفت: «اَلْحَمدُللَّهِ الَّذی اَکْرَمَنا بِنَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ وَ طَهَّرنَا مِنَ الرِّجْسِ تَطْهیراً، واِنَّما یَفْتَضِحُ الفاسِقُ وَ یَکذِبُ الفاجِرُ، وَ هُوَ غَیْرُنا؛ حمد خدایی را که ما را گرامی داشت به پیامبر اکرم (ص) و به ما کرامت بخشید و ما را پاک و پاکیزه از رجس و پلیدی داشت. 

همانا فاسق رسوا می‌شود و فاجر دروغ می‌گوید و بحمدلله، از آنها نیستیم و آنها دیگران‌اند». این جملات همانند پتکی آهنین بر فرق عبیدا... بن‌زیاد وارد شد، به‌طوری‌که غضبناک و خشمگین شد و قصد کشتن حضرت زینب (س) کرد. (الارشاد فی معرفه حجج‌ا... علی‌العباد؛ ص۲۴۳ و ۲۴۴).

پیروی از قرآنی که راهنماست

حضرت زینب (س) و تمامی اسرای کربلا در مکتب قرآن پرورش یافته بودند؛ مکتبی که به آنها آموخته بود خدا با صابران است، پس با تأسی به آیات قرآن کریم که سفارش‌کننده صبر است، صبر پیشه کردند و استقامت ورزیدند. صبری که بنا به فرموده آیات قرآن، هدیه‌ای از خداوند برای بندگان است: «وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ؛ صبر کن و صبر تو، جز به توفیق خدا نیست» (سوره نحل،۱۲۷).

صبری که بنا به گفته رسول خدا (ص)، نتیجه‌اش پیروزی است؛ آنجا که می‌فرماید: «بدان که یقینا نصرت و پیروزی با صبر و مقاومت است». (وسائل‌الشیعه؛ ج۱۵، ص۲۶۳). پیروزی‌ای که مهم‌ترین بخش آن پاداش بی‌حساب خداوند است؛ آن‌چنان که در قرآن کریم می‌خوانیم: «إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ صابران پاداش خود را بدون حساب دریافت می‌کنند». (زمر، ۱۰)

تربیت در مکتب سرخ حسینی

نقطه قوت و استقامت این کاروان داغ‌دیده، تربیت در مکتب حسینی بود. امام‌حسین (ع) از ابتدای این قیام سرخ و پیش‌تر از آن، از هر فرصتی برای توضیح و تبیین حرکت خود بهره برده بودند. دعای ایشان در صحرای عرفات، سخنان ایشان در حین حرکت کاروان به‌سمت کربلا، هر برخوردی که در هر منزلی با افراد گوناگون داشتند و در آخر خطبه ماندگارشان در شب عاشورا، همگی موجب شده بود تمام یاران و اطرافیان امام به‌خوبی با اهداف قیام عاشورا آشنا شوند؛ اهدافی که نه‌تنها با شهادت تمام یاران از دست نمی‌رفت که هر خونی تقویت‌کننده آن بود؛ به همین خاطر بازماندگان این واقعه عظیم با آگاهی از این اهداف و نگاهی به آینده و اطلاع از نصرت حقیقی، مصائب را به‌عنوان بخشی از این اهداف پذیرفتند و از این طریق توانستند در برابر سختی‌ها مقاومت کنند.

خداوندی که پشتیبان است

درحقیقت آنچه موجب شده بود حضرت زینب (س) چنین محکم و استوار باشد، پشتوانه توحیدی ایشان بود. ایشان با تکیه به ایمان و اعتقاد به حکمت الهی در وقایع و حوادث، توانستند در برابر مصیبت‌ها صبر کنند و رفتاری این‌چنین مثال‌زدنی داشته باشند.

آن بانوی بزرگوار در همه لحظه‌ها خدا را ناظر و شاهد می‌دیدند و حجت و تکیه‌گاهشان پروردگار بود؛ آن‌چنان که پس از خواندن خطبه تاریخی خود، خداوند را شاهد و داور قرار دادند و فرمودند: «ای یزید! تو هر نیرنگی خواهی بزن و هر اقدامی که می‌توانی، انجام بده و از هر کوششی دریغ مکن. به خدا قسم! هرگز نمی‌توانی نام ما را محو کنی و وحی ما را خاموش کنی و به منتهای مقام ما برسی و هرگز نمی‌توانی ننگ این ستم را از خود بزدایی؛ رأی تو سست و ایام دولت تو اندک است» (اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ص۲۱۵).

خون شهدا در امتداد مسیر حسینی

و در پایان، نقش مهم این کاروان در زنده نگه‌داشتن و انتقال پیام شهدا بود که، چون خونی سرخ و تازه در رگ‌های این داغ‌دیدگان جریان داشت؛ خون سرخی که به‌واسطه انتشار پیام سرخ عاشوراییان می‌تپید. اسرای کربلا دربرابر سختی‌ها و شکنجه‌های دشمن، تسلیم نشدند و با ایستادگی خود، پیام عاشورا را زنده نگه داشتند.

حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) با سخنرانی‌های خود، دشمن را رسوا کردند و مظلومیت اهل‌بیت (ع) را به جهانیان نشان دادند و با وجود اسارت و دوری از امام حسین (ع)، با خطبه‌ها و سخنرانی‌های خود، حقانیت قیام کربلا و مظلومیت اهل‌بیت (ع) را به گوش جهانیان رساندند و این‌گونه پیام عاشورا سینه به سینه و نسل‌به‌نسل به ما رسید و موجب شد ما از نعمت پیروی از امام حسین (ع) و یارانش برخوردار باشیم و بر سفره پربرکت این خاندان بنشینیم. درحقیقت کاروان اسرای کربلا مجموعه‌ای داغ‌دار نبودند، بلکه سفیران سربلند شهدا و پرچمداران قیام سرخ حسینی بودند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.