صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

شهیدی که حتی زنجیر طلای همسرش را وقف مجاهدت کرد

  • کد خبر: ۳۴۴۹۲۰
  • ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۰
همسر شهید معززی‌فر از زندگی مشترک و جهادی با همسرش گفت؛ مردی که از همان آغاز ازدواج، زندگی‌شان را با اهل‌بیت (ع) گره زد و همواره آرزوی شهادت را در دل داشت.

به گزارش شهرآرانیوز، شهید محمود معززی‌فرهادی‌فر جانباز مدافع حرم، سال‌ها در جبهه مقاومت اسلامی در سوریه با تروریست‌های تکفیری جنگید، اما سرانجام در خاک وطن و در حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به شهادت رسید؛ همان‌گونه که در شب عروسی‌اش وصیت کرده بود، پیکرش در گلزار شهدای پیشوا در مجاورت حرم حضرت جعفر بن موسی الکاظم (ع) کنار سرلشگر خلبان شهید اردستانی به خاک سپرده شد.

پیکر مطهر شهید محمود معززی‌فرهادی‌فر جانباز مدافع حرم و شهید عزت و اقتدار ملت ایران ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ با حضور پرشور مردم، خانواده‌های معظم شهدا، همرزمان و مسئولان شهرستان پیشوا در فضایی آکنده از حماسه و اندوه تشییع و در گلزار شهدای پیشوا به خاک سپرده شد.

شهید محمود معززی‌فرهادی‌فر، جانباز جبهه مقاومت و از مدافعان حرم اهل بیت (ع) که سال‌ها در خطوط مقدم مبارزه با گروه‌های تروریستی تکفیری در سوریه حضور فعال داشت، سرانجام در جریان حمله مستقیم و تروریستی رژیم صهیونیستی در خاک کشور ایران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

این شهادت مظلومانه، بار دیگر ماهیت جنایتکارانه رژیم صهیونیستی و استمرار دشمنی آن با ملت ایران را آشکار ساخت. مردم منطقه در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، با سردادن شعار‌های «مرگ بر اسرائیل»، «لبیک یا زینب» و «راه شهید ادامه دارد» نشان دادند که خون شهیدان، پرچم عزت و بیداری این سرزمین را برافراشته نگه خواهد داشت.

«کنار شهید اردستانی دفنم کنید»؛ وصیت شب عروسی که به حقیقت پیوست

پدر شهید احمدعلی معززی‌فر، از شهدای مدافع امنیت، با روایت خاطره‌ای ماندگار از شب ازدواج پسرش گفت: پسرم شب عروسی‌اش به هم‌رزمانش گفت من شهید می‌شوم، مرا کنار شهید اردستانی دفن کنید و حالا همان‌جا آرام گرفته است.

احمدعلی معززی‌فر ظهار کرد: مراسم عروسی پسرم ۱۰ دی‌ماه ۱۳۹۸، هم‌زمان با شب ولادت حضرت زینب (س) برگزار شد. پس از پایان مراسم به همراه همسرش به حرم رفت و زیارت کرد. همان‌جا به یکی از همکارانش گفت: من شهید می‌شوم، مرا کنار شهید اردستانی دفن کنید.» سال‌ها از آن روز گذشت، اما در نهایت، پیکر پسرم در همان نقطه‌ای آرام گرفت که خودش آرزو کرده بود.

وی با بیان اینکه پسرش از مدت‌ها پیش مسیر شهادت را انتخاب کرده بود، افزود: او شهادت را انتخاب کرده بود. من به عنوان پدر، چون می‌دانستم این آرزویش است، ناراحت نیستم. داغ فرزند سخت است، اما وقتی در مسیر اسلام و امنیت کشور به شهادت رسیده، برایم افتخار است.

معززی‌فر با اشاره به عنوان «شهدای عزت و اقتدار» گفت: پسر من واقعاً لیاقت این عنوان را داشت. صاف، پاک، مردم‌دار و خوش‌برخورد بود. همه او را دوست داشتند و مردم هنوز هم از رفتنش داغدارند. نیازی به تعریف ما نیست؛ مردم خودشان گواه‌اند.

او درباره بازتاب رسانه‌ای شهادت فرزندش بیان کرد: شهادت را هیچ رسانه‌ای نمی‌تواند آن‌طور که باید، توصیف کند؛ اما انصافاً تا آنجا که مقدور بوده، رسانه‌ها زحمت کشیده‌اند و ابعاد این ایثار را به تصویر کشیده‌اند.

پدر این شهید با اشاره به نقش شهدا در تربیت نسل آینده تأکید کرد: امیدوارم بتوانیم فرزندان شهدا را طوری تربیت کنیم که ادامه‌دهنده راه پدرانشان باشند. باید طوری زندگی کرد که دشمنان جرأت نکنند به این کشور زور بگویند. مردم ما اهل ایستادگی‌اند و زیر بار هیچ ظلمی نمی‌روند.

او در پایان با تأکید بر نقش جوانان در ادامه مسیر شهدا گفت: امروز جوانان باید با الگو گرفتن از شهدا و پیروی از رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب، مسئولیت آینده کشور را بر عهده بگیرند. اگر نسل جوان با همان ایمان، غیرت و روحیه‌ای که شهدا داشتند وارد میدان شود، دشمن هیچ‌گاه مجال نفوذ و زورگویی نخواهد یافت. عزت، امنیت و استقلال امروز ما حاصل خون پاک شهداست و حفظ آن وظیفه همه ماست. این پرچم باید در دستان نسل جدید بماند تا راه شهدا با قدرت ادامه پیدا کند و کشور به قله‌های عزت و پیشرفت برسد.

پسرم در سوریه جانباز و شهید عزت و اقتدار میهن شد

مادر شهید محمود معزی‌فرهادی‌فر نیز با روایت لحظاتی از زندگی فرزندش گفت: پسرم با وجود سن کم، راه جهاد را آگاهانه انتخاب کرد و در سوریه، در مسیر دفاع از حرم و امنیت ایران اسلامی جانباز شد و سپس در راه دفاع از وطن به فیض شهادت رسید.

مادر این شهید با نگاهی لبریز از افتخار و بغضی فروخورده از فراق فرزند، می‌گوید: محمود از همان کودکی مسئولیت‌پذیر و بااخلاق بود. درسش را با جدیت می‌خواند و همیشه از نظم، ادب و مهربانی‌اش حرف بود. از همان نوجوانی به‌دنبال راه درست بود و وقتی وارد دانشگاه امام حسین (ع) شد، مسیرش را به سوی سپاه و خدمت در خط مقدم انتخاب کرد.

وی ادامه داد: محمود می‌گفت اگر قرار باشد آدم در راه خدا کشته شود، بهتر از این است که به اسارت دشمن درآید. باورش این بود که شهادت، عاقبت‌به‌خیری است. بار‌ها از من خواست دعا کنم تا شهید شود. حتی وقتی گفتم دعا می‌کنم سالم بمانی، گفت: "نه مامان، این‌جوری خوب نیست. دعا کن همانی بشود که خدا و دلم می‌خواهد. " من هم از آن روز، هر هفته برایش دعا می‌کردم. دعا می‌کردم اگر قرار است شهید شود، لااقل عمرش کوتاه نباشد.

مادر شهید معزی‌فرهادی‌فر با اشاره به یکی از مأموریت‌های پسرش در سوریه گفت: آخرین بار تعریف می‌کرد که فقط چند ثانیه دیرتر اگر سوار ماشین می‌شدند، به اسارت داعش درمی‌آمدند. می‌گفت آن‌قدر شرایط سخت بود که ترجیح می‌داد شهید شود تا اسیر، چون دشمن حرمت انسان را نگه نمی‌دارد. با همین اعتقاد رفت و مجروح شد، اما باز به میدان نبرد برگشت.

او از روز‌های پس از شهادت فرزندش چنین گفت: پسرم حتی با شهادتش هم هوای ما را داشت. انگار خودش خواسته بود که بدنش سالم بماند. وقتی پیکرش را آوردند، چهره‌اش مثل روز‌های زنده بودنش بود، آرام و نورانی. من مادرش بودم، اما هنوز هم باورم نمی‌شود که چنین آرامشی در نگاهش باشد.

مادر شهید در پایان گفت: محمود نه‌فقط پسر من که سرباز مردم ایران بود. او به راهی رفت که برای کشورش افتخار آورد. هرکس او را می‌شناخت، از او به نیکی یاد می‌کرد. در ورامین، در پیشوا و حتی در استان‌های دیگر کسانی هستند که هنوز خاطره مهربانی و اخلاصش را با اشک تعریف می‌کنند. من به او افتخار می‌کنم، چون پسرم برای عزت و اقتدار ایران جان داد.

همسر این شهید بخشی از خاطرات زندگی مشترک، مجاهدت‌های میدانی، دعای مداوم برای شهادت و آخرین تماس پیش از پرواز ابدی او را روایت کرد.

فاطمه شاهسون همسر شهید ضمن بیان سابقه زندگی مشترک و جهادی همسرش، گفت: زندگی مشترک ما از سال ۱۳۹۸ آغاز شد. مراسم عقد ما همزمان با ولادت حضرت رقیه (س) و جشن عروسی‌مان نیز مصادف با میلاد حضرت زینب (س) برگزار شد. محمود عشق و ارادت خاصی به اهل بیت (ع) داشت و همیشه تأکید می‌کرد مناسبت‌های زندگی ما باید با ایام مبارک آن بزرگواران گره بخورد.

وی افزود: قبل از ازدواج، همسرم در حرم حضرت زینب (س) دعا کرده بود که خداوند همسری زینبی و همراهی در مسیر جهاد نصیبش کند. نزدیک یک ماه بعد، ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد.

همسر شهید به سابقه اعزام‌های مکرر همسرش به سوریه اشاره کرد و گفت: در طول شش سال زندگی مشترک، محمود بار‌ها به سوریه رفت و حتی مدتی من و فرزندمان همراه او در سوریه زندگی کردیم. او معتقد بود که در این جنگ، ما مدافعان واقعی حرم نیستیم بلکه حضرت زینب (س) مدافع ماست و ما در راه دفاع از مظلومان و اسلام جهاد می‌کنیم.

وی با اشاره به روحیه ایثارگرانه و ساده‌زیستی شهید معززی‌فر ادامه داد: شهید هیچ‌گاه به مال دنیا دل نبست. مبلغی را که در سوریه به عنوان هدیه گرفته بود، به نیازمندان اهدا کرد. همچنین برای کمک به مردم ایران، لبنان و غزه، زنجیر طلای مرا فروخت و مبلغ آن را صرف امور خیریه کرد.

شاهسون درباره آخرین اعزام شهید به سوریه گفت: آخرین ماموریتش در آذرماه سال گذشته بود. در جریان درگیری‌های شدید، ۱۱ روز در سوریه بود و چندین بار تا آستانه شهادت و اسارت پیش رفت. خدا خواست که به خانه بازگردد و تولد فرزندمان را ببیند.

او درباره آخرین لحظات پایانی شهید معززی گفت‌: روز حادثه، به او گفتم که فقط یک پیام بده که حالت خوب است تا من نگران نشوم. عصر همان روز تماس گرفت و گفت که نزدیک محل استقرارشان هدف قرار گرفته و در حال جابه‌جایی هستند. شب هم گفت که نمی‌تواند به خانه بیاید و برای حفظ امنیت گوشی خود را خاموش کرده است. آن شب آخرین گفت‌وگوی ما بود.

همسر شهید درباره دعای مداوم و آرزوی شهادت وی گفت: همیشه در دعاهایش طلب شهادت می‌کرد. حتی بار‌ها از فرزندمان خواست با زبان کودکانه از خدا عاقبت بخیری یعنی شهادت پدرش را بخواهد و این بزرگ‌ترین آرزوی او بود.

شاهسون شهادت همسرش را عزتی بزرگ برای خانواده و کشور خواند و گفت: محمود نزدیک به ۹ سال در جبهه مقاومت حضور داشت، مجروح و جانباز شد، اما نهایتاً در خاک ایران و به دست دشمنان قسم‌خورده اسلام به شهادت رسید. این شهادت نه‌تنها پایان راه او نبود، بلکه نقطه شروع ادامه مسیر دفاع از عزت و امنیت کشور است. امروز باید راه شهدا را زنده نگه داریم و بدانیم امنیت کنونی مرهون فداکاری‌های همین عزیزان است.

منبع: ایسنا

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.