به گزارش شهرآرانیوز، بازگشت مهران مدیری به قاب تلویزیون با سریال «شیشماهه»، در شرایطی اتفاق افتاده که نه تنها نشان از بازگشت شکوهمند یک چهره محبوب ندارد، بلکه بیش از هر چیز نمادی از آشفتگی حرفهای و نوعی مصالحه ناگزیر میان او و رسانه ملی است. مدیری که زمانی بهعنوان پیشقراول طنز انتقادی در ایران شناخته میشد، اکنون در موقعیتی ایستاده که نه از اعتبار گذشتهاش چیزی باقی مانده و نه از تأثیرگذاری سابقش خبری هست.
نقطه چرخش این سیر نزولی را باید در سال ۱۴۰۱ جستوجو کرد؛ سالی که یکباره مدیری وارد عرصه کنشگری شد که با واکنشهای متفاوتی از سوی مخاطبانش همراه بود.
در همان سالها، اختلافات مالی و حقوقی با صداوسیما بر سر برنامه «دورهمی»، شکایت سازمان از مدیری، و سکوت مبهم او در قبال این حواشی، همه نشانهای عدم شفافیت بودند. مدیری که زمانی با هوش رسانهایاش، تصویر یک کارگردان مستقل و حرفهای را ارائه میداد، حالا با واکنشهایی کلیشهای و گاه منفعل، بیشتر از یک چهره فرهنگی، شبیه به بازیگری شده که صرفاً در پی حفظ جایگاه خود است.
پس از ترک تلویزیون، مدیری تلاش کرد با حضور در پروژههایی مانند رئالیتیشو «اسکار» و سریال «قهوه پدری»، در فضای نمایش خانگی خود را بازتعریف کند. اما این تلاشها نیز نتیجهبخش نبودند. نه فیلمنامهها قوی بودند و نه اجراها متقاعدکننده. آثار یادشد عملاً نتوانستند جایگاه از دسترفته مدیری را بازسازی کنند.
این شکستها بیش از آنکه به ضعف کلی پروژهها برگردد، بازتاب سردرگمی مدیری در انتخاب مسیر حرفهایاش بود.
بازگشت مدیری به تلویزیون نه بهعنوان فتح قلهای تازه، بلکه بهمثابه بازگشت به نقطه آغازین قابل تفسیر است. رسانهای که خود با ریزش مخاطب و بحران مرجعیت رسانهای روبهروست، نیازمند چهرههایی آشنا برای ترمیم وجهه است؛ و مدیری نیز پس از تجربههای ناموفق بیرون از تلویزیون، بار دیگر به همان جایی بازگشته که سالها خود را از آن جدا کرده بود.
این همکاری بیشتر از آنکه حاصل ارادهای خلاقانه باشد، نشانهای از اضطرار و نیاز متقابل است. نوعی سازش برای بقا که نه چشماندازی هنری دارد و نه میتواند جایگاه مدیری را بازیابی کند.
آنچه امروز بیش از هر چیز فقدانش احساس میشود، همان روح جسور و منتقدانهای است که مدیری را در دهههای گذشته به چهرهای بیبدیل بدل کرده بود. طنز هوشمند، نگاه انتقادی، و فاصلهگیری از کلیشهها، همه از ویژگیهایی بودند که او را در ذهن مخاطبان ماندگار میکردند. اما امروز، مدیری بیشتر به نسخهای تکراری و کمرمق از گذشتهاش شبیه است؛ چهرهای که همچنان مشهور است، اما نه به خاطر عملکرد فعلی، بلکه بهخاطر نامی که در گذشته ساخته است.
بازگشت مهران مدیری به تلویزیون، آنگونه که انتظار میرفت، نه پیامآور تغییر بود و نه نشانهای از تجدید حیات یک هنرمند. این بازگشت، بازگشتی به نقطه صفر است؛ جایی که گذشتهای پرافتخار به خاطرهای دور تبدیل شده و آیندهای روشن در افق دیده نمیشود.
منبع خبرآنلاین